نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 47
بررسى برخى
روايات «صحيح بخارى» با اين دو خبر آشنا خواهيم شد.
تمام
آنچه ذكر شد، بيانگر اين واقعيت است كه بخارى اميرالمؤمنين عليه السلام را خليفه
مسلمين نمىدانست و اين در حالى است كه احمد بن حنبل مىگويد:
«من
لم يربع بعلى فى الخلافة فهو اضل من حمار اهله؛ هر كه على
را خليفه چهارم نداند گمراهتر از الاغ خانهاش است.»[1]
باز
احمد بن حنبل گفته است: «من لم يربع بعلى فى الخلافة فلا تناكحوه ولا
تكلموه؛ هر كه على را خليفه چهارم نداند، به او دختر ندهيد و با او سخن
نگوييد.»[2] البته
احمد بن حنبل سخنان ديگرى نيز در مذمت اينگونه افراد دارد كه در (السنه خلال ج 2،
ص 223 به بعد) ذكر شده است.
امام
بخارى، خلافت و وصايت اميرالمؤمنين عليه السلام
عن
الأسود قال: ذكروا عند عائشة أن عليا كان وصيا فقالت: متى اوصى إليه وقد كنت
مسندته إلى صدرى او قالت: حجرى فدعا بالطست فلقد انخنث فى حجرى فما شعرت أنه قد
مات فمتى اوصى إليه؟؛[3]
نزد عائشه گفتند كه على وصى پيامبر صلى الله عليه و آله است. عائشه گفت: پيامبر
صلى الله عليه و آله چه وقت به او وصيت كرد، در حالى كه بر صدر يا دامن من تكيه
داده بود وطشت طلبيد و در دامن من جان داد و من متوجه نشدم كه چه وقت جان داد، پس
چه وقت وصيت كرده است.
اين
حديث را گرچه امام بخارى و امثال او به عنوان دليل عدم وصيت پيامبر اكرم صلى الله
عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام نقل كردهاند، ولى واقعيت اين است كه از
اين حديث به
[1] . مناقب احمد ابن جوزى، ص 163؛ منهاج السنه ابن
تيميه، ج 4، ص 402.
[2] . المغنى ابن قدامه، ج 7، ص 379؛ شرح الكبير ابن
قدامه، ج، ص 473.
[3] . صحيح بخارى، كتاب الوصابا، باب: الوصايا، ج 3، ص
1006، ح 2741، وج 4، ص 1619، ح 4459؛ صحيح مسلم، كتاب الوصية، باب ترك الوصية لمن
ليس له شئ يوصى فيه، ج 3، ص 1257، ح 1636.
نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 47