نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 457
ولى قطعا
راوى اين سند كه همان حماد بن شعيب است كه با اتفاق ضعيف است، در اينكه محمد بن
قيس را فرزند مخرمه خوانده، توهم و خطا كرده، زيرا در تمام سندها راوى از محمد بن
قيس اسماعيل بن اميه است، وحال آنكه اسماعيل از محمد بن قيس مدنى حديث روايت كرده
نه از محمد بن قيس بن مخرمه كه خود صحابى بوده و اسماعيل از هيچ صحابى حديث روايت
نكرده و بين اين دو فاصله زياد است.[1]
به احتمال زياد محمد بن قيس مدنى اين خبر را گاه مرسل نقل كرده كه راوى با توهم آن
را به محمد بن قيس بن مخرمه نسبت داده است. اما محمد بن قيس مدنى روايتش از
ابوهريره مرسل گفته شده چه رسد به زيد بن ثابت. پس بنابر اين، راوى اصلى اين خبر
همان قيس مدنى مجهول است و در هر صورت سند آن ضعيف است و ابن حجر محمد بن قيس مدنى
را قصه سراى عمر بن عبدالعزيز معرفى كرده است. با اين وجود ابن حجر يا خود را به
تجاهل زده و يا بدون توجه به واقعيت در اين سند، سند آن را خيلى خوب معرفى كرده
است.
پس
چنان كه ملاحظه شد، اين ادعا را ابوهريره به هشت نوع بازگو كرده و با اين عمل و
روش خود اين را كه اين قصهها ساخته و پرداخته ذهن خودش است براى امت اسلامى خيلى
روشن نموده است به اين دليل كه اولا: اگر چنين اتفاقها رخ داده بود ديگران نيز آن
را روايت مىكردند. ثانيا: صحابه و تابعين او را متهم كردهاند. ثالثا: اگر پيامبر
اكرم صلى الله عليه و آله در حق او چنين دعا كرده بودند، او به دامن كعب الاحبار
تازه مسلمان يهودى پناه نمىبرد و نياز به راهنماى او و به اخبار وى پيدا نمىكرد.
رابعا: اين اخبار با هم تناقضات آشكار دارند و تناقض خود به تنهايى دليل بر بىاساسى
خبر است.
پيامبر
صلى الله عليه و آله براى ابوهريره دعا كردند پس گناه او چيست
امروزه
مدافعان ابوهريره در كتابهاى خود مىنويسند: پيامبر صلى الله عليه و آله به گمان
شيعه در
[1] . تقريب التهذيب؛ تهذيب التهذيب، ج 9، ص 367، رقم
679.
نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 457