در خبر ديگر مى‌گويد:

4. عن عمر قال: هذا الأمر في أهل بدر ما بقي منهم أحد ثم في أهل أحد ما بقي منهم أحد وفي كذا وكذا وليس فيها لطليق ولا لولد طليق ولا لمسلمة الفتح شي‌ء؛[1] امر خلافت در اهل بدر و سپس در اهل احد و ... و در آن براى آزادشده در فتح مكه و نه فرزند آزادشده در آن و كسى كه در فتح مكه مسلمان شده است، نصيبى نخواهد بود.

اين در حالى است كه عمر بن خطاب حكومت شام را همراه با خليفه اول به يزيد بن ابى سفيان دادند و او از طلقا و از مسلمه فتح است و پس از يزيد خليفه دوم حكومت شام را به معاويه داد كه او نيز از طلقاست.

تا اين‌جا با ديدگاه صحابه و تابعين و محدثين در مورد ابوهريره آشنا شديم، اكنون به برخى اخبار او كه بى‌اساسى آن‌ها خيلى روشن است اشاره مى‌كنيم تا براى حق‌جويان بيشتر روشن گردد كه بدون شك به هر حديث ابوهريره نمى‌شود اعتماد كرد.

ابوهريره مبلغ آيات برائت‌

1. ابوهريره مى‌گويد: بعثنى أبوبكر فيمن يؤذن يوم النحر بمنى لا يحج بعد العام مشرك ولا يطوف بالبيت عريان ويوم الحج الأكبر يوم النحر؛[2] ابوبكر مرا همراه افرادى براى تبليغ فرستاد تا بگوييم: پس از اين سال مشرك حج نخواهد كرد وكسى نمى‌تواند عريان كعبه را طواف كند وروز حج اكبر روز قربان است.

باز ابوهريره مى‌گويد: بعثنى أبوبكر فى تلك الحجة فى المؤذنين بعثهم يوم النحر يؤذنون بمنى أن لا يحج بعد العام مشرك ولا يطوف بالبيت عريان قال‌

[1] . طبقات الكبرى ابن سعد، ج 3، ص 342؛ كنز العمال، ج 12، ص 681، ح 36047.

[2] . صحيح بخارى، كتاب الجزية والموادعة، باب: كيف ينبذ الى اهل العهد، ج 2، ص 586، ح 3177، ج 3، ص 1160، ح 3006، ج 4، ص 1586 ح 4105.