نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 35
بدت
نواجذه ثم قرأ: و ما قدروا الله حق قدره. قال يحيى بن سعيد: وزاد فيه فضيل بن عياض
عن منصور عن إبراهيم عن عبيدة عن عبد الله فضحك رسول الله صلى الله عليه و آله
تعجبا وتصديقا له؛[1] يهودى به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و
به آن حضرت گفت: همانا خداوند آسمانها را در يك انگشت و زمينها را در يكى و
كوهها را در يكى و درخت را در يكى وخلائق را در يكى نگه مىدارد و سپس مىگويد:
من ملك هستم. پيامبر صلى الله عليه و آله با تعجب وتصديق به سخن او خنديد.
ابن
حجر مىگويد: قرطبى گفته است: تمام اين سخن از يهودى است و آنها معتقد به جسم و
داراى جوارح بودن خداوند هستند؛ چنانكه غلات مشبهه از اين امت نيز چنين اعتقادى
دارند ... و اما اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله تصديق كرده باشد، اين سخن هيچ ارزشى
ندارد و آن سخن راوى بوده و باطل است؛ زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله امر محال
را تصديق نمىكند و اين اوصاف در حق خداوند محال است، چون اگر خداوند متعال داراى
دست و انگشت و جوارح باشد مانند يكى از ما خواهد بود و لازم است كه محتاج و حادث و
ناقص و عاجز باشد و در اين صورت محال است كه اله باشد ... و قول يهودى كذب و محال
است ....[2]
امام
بخارى و نبوت
1.
امام بخارى از ابوهريره روايت كرده است كه گويا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله
فرمودهاند:
من
قال أنا خير من يونس بن متى فقد كذب؛[3] هر كه
بگويد من بهتر از يونس بن متى هستم قطعاً دروغ گفته است. در شرح اين حديث
گفتهاند: (فقد كذب) أخبر
[1] . صحيح بخارى، كتاب التوحيد، باب: لما خلقت بيدي، ج
6، ص 2697، ح 7414 و 4811 و 7513.