responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس    جلد : 1  صفحه : 245

كرده است.

اين تنها برخى روايات در اين موضوع است كه همگى همكارى و رضايت نسبت به ظلم اين حاكمان ظالم را به شدت مذمت كرده است و با اين وجود چگونه ممكن است به هر روايت امثال زهرى اعتماد كرد و دين را از او اخذ نمود!

زهرى و دلبستگى به دنيا

عمر بن عبد العزيز زهرى را فرا خواند، ولى زهرى كوتاهى نمود. عمر به او گفت: اى پسر شهاب اگر غير ما (يعنى حاكمان ظالم) تو را فرا مى‌خواند، كوتاهى نمى‌كردى ... و من تو را بنده دنيا يافتم.[1]

سفيان بن عيينة قال: قالوا للزهري: لو جعلت آخر عمرك تقيم بالمدينة فى مسجد رسول الله صلى الله عليه و آله تجلس إلى عمد من عمدها وتفتى الناس فقال: إنى لو فعلت ذلك وطئ الناس عقبى ولا ينبغى لى أن أفعل ذلك حتى أزهد فى الدنيا وأرغب فى الآخرة؛[2] به زهرى گفتند: كاش آخر عمرت را در مدينه مى‌ماندى و در مسجد مدينه درس و كرسى فتوا به خود اختصاص مى‌دادى! زهرى گفت: من اگر چنين كنم، مردم پشتم راه مى‌افتند و سزاوار نيست كه من چنين كارى را انجام دهم، مگر اين‌كه از دنيا بپرهيزم و به آخرت رغبت پيدا كنم (و من نمى‌توانم چنين باشم.)

اين خبر با شش سند نقل شده و دلالت مى‌كند كه زهرى تنها به خاطر دنيا كار مى‌كرده و در فكر آخرت نبوده است.


[1] . الامام بخارى وصحيحه الجامع المختصر، ص 311 و 312؛ الشكوى والعتب ابومنصور ثعالبى، متوفى 429، ص 38.

[2] . المعرفة والتاريخ، ج 1، ص 635؛ سير اعلام النبلاء، ج 5، ص 326؛ تاريخ ابن عساكر، ج 55، ص 362.

نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس    جلد : 1  صفحه : 245
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست