نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 230
زهرى و
كتابت حديث
زهرى
مىگويد: كنا نكره الكتاب، حتى أكرهنا عليه الامراء، فرأيت أن لا أمنعه
مسلما؛[1] از
نوشتن (سنت و حديث) كراهت داشتيم تا اينكه امرا ما را به آن اجبار كردند پس تصميم
گرفتم مسلمى را از آن منع نكنم.
اخبار
نقل كردهاند كه زهرى و صالح بن كيسان طلب علم مىكردند و زهرى ابن كيسان را به
نوشتن سنن فرا خواند. پس هر چه از پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد آن را نوشتند.
سپس ابن شهاب گفت: بيا هر چه از صحابه رسيده را نيز بنويسيم. من گفتم: نه، آن سنت
نيست و او گفت: سنت است. پس زهرى نوشت و من ننوشتم و او موفق شد و من ضايع شدم.[2]
در برابر اين خبر باز اخبار وارد شده كه مىگويند:
زهرى
كتابى نداشت، جز كتاب در مورد انساب قومش.[3]
در برخى اخبار وارد شده كه از زهرى خواستند كتب خود را برايشان بياورد او گفت: من
كتابى جز در مورد انساب قومم و شعر ندارم.[4]
يونس
بن يزيد مىگويد: به زهرى گفتم: كتابهايت را به نزد من بياور. پس كتابهايى را به
نزد من آورد كه در آنها شعر بود.[5]
عبيدالله
بن عمر مىگويد: نوشتهاى را به زهرى دادم و او گفت: اين را از من روايت كن.[6]
[1] . سنن دارمى، ج 1، ص 110؛ المعرفة والتاريخ فسوى، ج
1، ص 633؛ سير اعلام النبلاء، ج 5، ص 334.
[2] . مصنف عبدالرزاق، ج 11، ح 20487؛ المعرفة والتاريخ
فسوى، ج 1، ص 641؛ سير اعلام النبلاء، ج 5 شرح حال زهرى.
[3] . المعرفة والتاريخ، ج 1، ص 641؛ تاريخ ابن عساكر،
ج 55، 331؛ سير اعلام النبلاء، ج 5، ص 333.