حالا چگونه هر دو اين خبر متناقض مى‌تواند صحيح باشد كه بخارى مى‌گويد: من پس از استخاره و غسل و دو ركعت نماز در كعبه يقين كردم كه اين احاديث صحيح است و سپس در صحيحم وارد كردم! و جاى تعجب است كه بخارى با آن عظمت علمى و ... كه در شرح حالش ذكر شده است، چگونه نتوانسته است تناقض و عدم صحت يكى از اين اخبار را درك كند و هر دو را بين خود و خداوند متعال حجت قرار داده است.

البته اخبار عجيب ديگر نيز از عروه وارد شده است كه با برخى از آن‌ها در بخش آخر كتاب آشنا خواهيم شد.

7. حريز بن عثمان‌

امام بخارى در صحيحش سه حديث از او روايت كرده است. او از تابعين اهل شام بوده و مى‌گفته است: على را دوست ندارم. او پدرانم را كشت. أحمد بن حنبل با تأكيد در باره او گفته است: ثقة، ثقة، ثقة. و باز گفته است: در شام ثابت‌تر از او كسى نبود. با اين كه خود احمد مى‌گويد: حريز صحيح الحديث إلا أنه يحمل على علي؛ حريز على را دشنام مى‌داد. وقال العجلى: شامى ثقة وكان يحمل على علي؛ حريز دائم على را سب مى‌كرد. قال عمرو بن على: كان ينتقص عليا وينال منه وكان حافظا لحديثه وقال فى موضع آخر: ثبت، شديد التحامل على علي وقال بن عمار: يتهمونه أنه كان ينتقص عليا ويروون عنه ويحتجون به ولا يتركونه؛ عمرو بن على مى‌گويد: على را تنقيص مى‌كرد و او را سب مى‌نمود. باز مى‌گويد: شديداً به على حمله مى‌كرد. ابن عمار مى‌گويد: حريز را به سب على متهم مى‌كنند و با اين وجود به احاديثش احتجاج مى‌كنند و او را ترك نكرده‌اند.

يزيد بن هارون مى‌گويد: حريز مى‌گفت: ما امام خود (معاوية) را داريم و شما امام خود (على) را. قال عمران بن إياس: سمعت حريز بن عثمان يقول: لا أحبه قتل‌