اين پاره‌اى از اخبار عروه است. او اميرالمؤمنين عليه السلام را به ريختن خون‌ها متهم مى‌كند، حال آن‌كه جنگ با اميرالمؤمنين عليه السلام جنگ با خداوند متعال و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است و عروه از كسانى است كه مى‌خواست به جنگ جمل برود، ولى چون خوردسال بود مانع شدند. پس دشمنى عروه از آنچه ذكر شد، خيلى روشن خواهد بود.

برخى روايات عروه در صحيح بخارى‌

نزول حجاب با خواست خليفه و تناقضات متعدد بخارى در اين موضوع‌

عروة عن عائشة: أن أزواج النبى صلى الله عليه و آله كن يخرجن بالليل إذا تبرزن إلى المناصع وهو صعيد أفلح فكان عمر يقول للنبى صلى الله عليه و آله: احجب نساءك فلم يكن رسول الله صلى الله عليه و آله يفعل فخرجت سودة بنت زمعة زوج النبى صلى الله عليه و آله ليلة من الليالى عشاء وكانت امرأة طويلة فناداها عمر: ألا قد عرفناك يا سودة حرضا على أن ينزل الحجاب فأنزل الله آية الحجاب؛[1] عروه از ام‌المؤمنين عائشه نقل كرده است كه گفت: همانا همسران پيامبر صلى الله عليه و آله شبانه از خانه خارج مى‌شدند و چون در مكان‌هاى باز و كشاد ظاهر مى‌شدند، عمر به پيامبر صلى الله عليه و آله (مستمراً) مى‌گفت: به زنانت حجاب پوشان، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله اين‌كار را نمى‌كرد. شبى از شب‌ها سوده بنت زمعه كه از همسران پيامبر صلى الله عليه و آله است خارج شد و خانم بلند قامتى بود و عمر فرياد زد: آگاه باش كه ما تو را شناختيم اى سوده و اين را با ابراز شوق بر نزول حجاب گفت. پس خداوند آيه‌اى حجاب را نازل فرمود.

در اين خبر يك نوع تنقيص و طعن بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و هتك حرمت همسران است. چگونه انسان به خود اجازه مى‌دهد كه زنان مردم را در ملأ عام اين‌گونه مورد خطاب قرار دهد، چه رسد نسبت به همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله.

[1] . صحيح بخارى، كتاب الوضوء، باب: خروج النساء الى البراز، ج 1، ص 67، ح 146 وح 4795 و 5237 و 6240.