نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 174
گفت: امروز
حتماً دربانى پيامبر صلى الله عليه و آله را خواهم كرد. پس ابوبكر آمد و درب را
زد، ابوموسى گفت: چه كسى هستى؟ گفت: ابوبكر، گفت: در جايت بمان، پس به نزد پيامبر
اكرم صلى الله عليه و آله آمد و گفت: ابوبكر اذن ورود مىخواهد. پيامبر اكرم صلى
الله عليه و آله فرمودند: به او اجازه بده و او را به بهشت بشارت بده ... سپس عمر
آمد ... و سپس عثمان آمد و به هر كدام بشارت به بهشت دادند.
بررسى
حديث مذكور
اين
حديث را بخارى با پنج نوع وترمذى به نوعى روايت كردهاند. با در نظر گرفتن مجموع
اين طرق و تناقضات آن و همچنين دلائل خارجى فراوان ديگر كه در زير آشنا خواهيم شد
روشن مىشود كه اين حديث و امثال آن اصل نخواهند داشت.
در
تمام طرق اين حديث از گرفتارى عثمان به مصيبت خبر داده شده است كه اين خود يكى از
بهترين دلائل بر بىاساس بودن اين خبر است؛ زيرا چنانكه در شرح حال ابوهريره به
اختصار خواهد آمد، تخلفات عثمان از احكام اسلامى و حاكم قرار دادنش بنى اميه را و
ظلمهاى خود او و بنى اميه بر مؤمنين سبب شد تا بزرگان صحابه دست به دست هم دادند
و در نهايت او را به قتل رساندند.
اما
دلائل بىاساسى اين حديث از خود متن آن:
1.
در حديث اول بخارى، ابوموسى مىگويد: امروز ملازم پيامبر صلى الله عليه و آله و
همراه او خواهم بود. پس وضو گرفت و به مسجد آمد و سراغ آن حضرت را گرفت. گفته شد
كه حضرت به اين سمت رفت پس ابوموسى با سؤال از مردم دنبالش رفت تا اينكه حضرت
وارد چاه اريس شد، به آن حضرت سلام داد و براى نگهبانى از در ورودى آن بستان
برگشت، بدون اينكه حضرت صلى الله عليه و آله از او چنين چيزى را خواسته باشند. 1.
ولى در حديث دوم بخارى و ترمذى، ابوموسى مىگويد: من همراه پيامبر صلى الله عليه و
آله رفتم تا اينكه آن حضرت صلى الله عليه و آله به بستانى داخل شد و قضاى حاجت
نمود و به من فرمود: در را نگهدارى
نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 174