نام کتاب : ابن تيميه امام سلفى ها نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 414
صفات حادث
است وهر كه اين چيز را در حق خداوند گويد، خدا را به مخلوقاتش مانند كرده است و
اين كفر روشن است ....»[1]
سپس
از ابن جوزى نقل مىكند كه گفته است: «هر كه «استوى على العرش» را به معناى قرار
گرفتن خداوند بر عرش بداند ما از او بيزار هستيم. آنها مذهب ما را پست زدند و به
خاطر سخن آنها مردم بر ما عيب مىگيرند.»[2]
يادآور
مىشويم كه قبل از ابن تيميه، ابن ابىيعلى نيز همين اعتقاد را داشته است و سخن
ابن جوزى متوجه اوست.
باز
هم حصنى دمشقى مىگويد:
از
امام شافعى در باره «استوى» سؤال شد و او چنين پاسخ داد: «ايمان آوردم به استوى،
بدون (آن كه استوا خداوند را به مانند قرار گرفتن مخلوقاتش) تشبيه نمايم و آن را
تصديق نمودم، بدون آنكه آن را مانند سازم. خودم را در اينكه نمىتوانم درك كنم
متهم كردم و از فرو رفتن در فكر آن خوددارى كردم». از ابوحنيفه در اين باره سؤال
شد و او گفت: هر كه بگويد كه نمىدانم كه خدا در آسمان است يا در زمين»، حتماً
كافر شده است. چون چنين سخن در باره خدا جاى و مكان قائل شدن براى اوست و هر كه
خيال كند كه خداوند داراى جاى و مكان است او از مشبهه است». از امام مالك نيز سؤال
شد و او گفت: «استوى معلوم است وچگونگى آن مجهول و ايمان به آن واجب است و سؤال در
بارهاش بدعت است». پس امام مالك علم به چگونگى استوى را نفى مىكند. و هر كه به
وسيله اين سخن مالك