نام کتاب : ابن تيميه امام سلفى ها نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 283
ملاقات كرد.
لكن او والله براى رسيدن به رياست به كشتار و خونريزى داخل شد و به اينكارها دست
زد.[1]
اين
مختصرى از شرح حال ابن تومرت است و قطعا حال دو رهبر وهابيت ابن تيميه و ابن
عبدالوهاب بهتر از ابن تومرت نخواهند بود. و اين هم حال ابن تيميه است كه امروزه
وهابيت به علم و حافظهاى قوى او مىبالند. افرادى كه علم بدون عمل و تزكيه نفس
داشتهاند احوالشان اينگونه بوده و هست. شما توجه داريد كه ابن حجر و به خصوص
شوكانى كه خود از وهابيت است هم اين نسبت را رد وانكار نكردهاند و هم سبب طولانى
شدن ماندگارى او در زندان را همين رياست طلبى ابن تيميه دانستهاند. پس اين مطلب
از نظر ابن حجر و شوكانى عين واقعيت بوده و ابن حجر در ادامه اين سخن مطالبى ذكر
كرده كه از آن نيز تصريح او به اين مطلب استفاده مىشود.
علامه
كوثرى حنفى مىگويد: «در سخنان ابن تيميه نشانهاى بغض و دشمنىاش با على آشكار
است.»[2]
عبد
الله غمارى شافعى مىگويد: «علماى زمانش ابن تيميه را به خاطر گمراهىاش از على
منافق خواندهاند.»[3]
احمد
بن محمد بن صديق غمارى مىگويد: «دشمنى ابن تيميه او را به جايى رسانده كه به جرعت
از روى نادانى وذلت ونفاق خيلى آشكار گفته است: «در فضيلت على هيچ حديث صحيح نيست
وآنچه در صحيحين روايت شده براى على هيچ گونه فضل وبرترى