نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 85
آخوند و غيره).
2.جمعى مىگويند للاعم وضع شده است.هر دسته براى خود ادلهاى دارند كه در
كتب مفصل آمده است.جناب مظفر مىفرمايد:
مختار ما اين است كه الفاظ عبادات،للاعم
وضع شدهاند.
دو دليل هم بر اين مطلب مىآورند:
دليل اول.تبادر:هنگامى كه لفظ صلاة به
طور مطلق و بدون قرائن به كار مىرود (مثلا اقيموا الصلاة)،از كلمۀ«صلاة»،مطلق
صلاة به ذهن مىآيد اعم از صحيح و فاسد؛و خصوص صلاة صحيح به ذهن نمىآيد.
دليل دوم.صحت حمل و عدم صحت سلب:ما مىبينيم
از صلاة فاسد هم سلبش عنوان صلاة صحيح نيست؛مثلا عرف بر نماز بدون سوره،نمىگويد
كه«هذا ليس بصلاة»،بلكه مىگويد:«هذه صلاة فاسدة»و سابقا گفتيم كه تبادر و عدم صحت
سلب، دو علامت از علامات حقيقت هستند.پس الفاظ عبادات،حقيقت در اعم هستند.
وهم و دفع
مطلب سوم.مقدمات بحث:
1.ماهيات دو دستهاند:الف.ماهيات حقيقى.مانند ماهيت انسان و درخت كه داراى
جنس معين و فصل معينى هستند.ب.ماهيات جعلى و اعتبارى.مثل ماهيت صلاة و حج كه اين
ماهيتها مجعول به جعل شارع بما هو شارع هستند.
ماهيات جعلى هم(چه مجعول به جعل شارع و
چه مجعول به جعل عقلاى عالم) دو دستهاند:الف:ماهيات بسيط،مانند ملكيت،زوجيت و كما
سيأتى فى الفاظ المعاملات.ب:ماهيات مركب،مانند صلاة،حج كه مجموعهاى از اجزا و
شرايط هستند.
ماهيات مركب هم دو قسماند:الف.ماهياتى
كه اجزايش هم سنخ و همه از مقولۀ واحدهاند(مثل عشره كه مركب است از ده تا يكى).ب:ماهياتى كه اجزايش
هركدام از مقولهاى جداگانه است ولى شارع بين آنها ايجاد ارتباط كرده.مانند صلاة
كه مركب است از اقوال و هيئات خاص.الآن بحث ما در ماهيات مجعول است.
2.همان گونه كه در ماهيات حقيقى(مثل انسان،فرس و...)وضع عام و موضوع له
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 85