نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 49
دو حرف يا سه حرف از حروف الفبا را باهم
تركيب مىكنند كه معناى خاصى مىدهد (ن-ص-ر،ض،ر،ب،...)و چون نامتناهى است و واضع
نمىتواند تكتك آنها را تصور كند و براى همهشان وضع داشته باشد،ناگزير از عنوان
به نحو وضع عام و موضوع له خاص مشير مىشود؛يعنى يك عنوان كلى را تصور مىكند و او
را مرآت افراد قرار مىدهد؛مثلا مىگويد هر هيئتى كه بر وزن«فعل»باشد،در ضمن هر
مادهاى كه باشد،آن را واضع براى دلالت بر نسبت فعل به سوى فاعل در گذشته وضع كرده
است؛و هكذا هر هيئتى كه بر وزن«فاعل»باشد،براى من صدر عنه الفعل يا هيئت مفعول را لمن
وقع عليه الفعل وضع كرده است و...آنگاه هيئت ضرب بر وزن فعل است هيئت نصر،منع
و...همه وضعشان مشخص مىگردد.حال ادبا مشير را،از روز اول،عنوان فعل يفعل قرار
دادهاند و ساير افعال را با آن مىسنجند و خود اين عنوان، جنبۀ
مرآتيت دارد و معناى اسمى آن در مقابل ساير افعال مراد نيست.اگر از روز اول، ضرب
را عنوان مشير قرار مىدادند،امروز فعل را با آن مىسنجيديم و...ديگران، براى وضع
نوعى به وضع-مجازات-كه در امر هفتم به آن اشاره كرديم مثال زدهاند.
10.وضع مركبات
تا به حال با«وضع مفردات به موادها و
هيئتها»آشنا شديم و دانستيم كه مواد مفردات،وضعشان شخصى است و هيئت مفردات،وضعشان
نوعى است(خلافا للآخوند).اينك دربارۀ وضع مركبات و جملات تركيبى بحث مىكنيم.
جملات انواع و اقسامى دارند؛مثلا مركبات
ناقص-كه خود اقسامى دارند-و مركبات تامۀ انشايى،مركبات تام خبرى و آنهم
اقسامى دارد:جملۀ حملى،جملۀ شرطى.جملۀ خبرى حملى هم اقسامى دارد:جملۀ اسميه،جملۀ فعليه.همۀ اينها
جدا جدا قابل بحث و بررسى است و لكن جناب مظفر يك مبحث كلى دارد و شهيد صدر، در
جلد اول بحوث فى علم الاصول،اينها را تفصيلا طرح كرده است(فراجع).حال آنچه مربوط
به اينجاست.
در مورد مركبات يا جملات تركيبى،سه قسم
وضع متصور است كه عبارتاند از:
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 49