responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 112

وَ آتُوا الْيَتٰامىٰ أَمْوٰالَهُمْ اى الذين كانوا يتامى قبل ذلك اذ لا يتم بعد البلوغ).

مختار

بعد از بيان مقدمات و روشن شدن محل نزاع،مى‌گوييم:

به عقيدۀ ما مشتقات،حقيقت هستند در خصوص آن ذاتى كه متلبس باشد به مبدأ در حال اسناد و نسبت؛يعنى حال نطق و مجاز هستند در آن ذاتى كه انقضى عنه التلبس.و بر اين مدعى دو دليل داريم.

1.تبادر:يعنى هنگامى كه ما اين مشتقات را به طور مطلق و مجرد از هر قرينه‌اى استعمال مى‌كنيم.مثلا مى‌گوييم«زيد ضارب».در اينجا به ذهن ما اين معنا تبادر مى‌كند كه زيد بالفعل ضارب است اما اينكه در گذشته ضارب بوده است،به ذهن تبادر نمى‌كند و خلاصه،مشتقات ظهور در فعليت دارند و مكرر گفته‌ايم كه تبادر، علامت حقيقت است و عدم تبادر،علامت مجاز است.

2.صحت سلب و عدم صحت سلب:يعنى آن ذاتى كه در گذشته متصف به اين صفت بوده است و الآن متصف به آن نيست،صحيح است كه نسبت به اين ذات، مشتق را از او سلب كنيم مثل«زيد ليس بضارب».به خلاف آن ذاتى كه هم‌اكنون متلبس به اين مبدأ است و نسبت به اين ذات،صحت سلب ندارد بلكه صحت حمل دارد يعنى صحيح نيست در موردى زيدى كه الآن ضارب است،بگوييم«زيد ليس بضارب»اما صحيح است بگوييم«زيد ضارب».و باز قبلا گفته‌ايم كه عدم صحت سلب،علامت حقيقت است كما اينكه صحت سلب،علامت مجاز است.

پس به نظر ما،مشتقات،حقيقت‌اند در خصوص ذاتى كه متلبس به مبدأ باشد فعلا و مجازند در ما انقضى عنه التلبس.

سپس به دو نكته اشاره مى‌كنند كه نكتۀ اول،در مقدمۀ چهارم روشن شد و آن، خلط بعضى بين حال تلبس و حال اسناد و نسبت بود.و نكتۀ دوم،در مقدمۀ سوم روشن شد كه مبادى،مختلف‌اند و در نتيجه،زوال تلبس،در هر موردى،حساب خاصى دارد.

نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست