اگرچه ممكن
است هر دو نوع روش نوينسازى (توسط دولت و توسط بازار) عملكرد موفقى داشته باشند،
ولى نمىتوان گفت كه اجراى آنها در هر كشورى، قطعا مطلوب و انجامپذير است. ناگفته
پيداست كه اگرچه اين مسيرها تفاوت و اختلاف زيادى با هم دارند ولى مقصد نهايى آنها
مىتواند كموبيش يكى باشد.
انواع
نوگرايى
نوگرايى
شكلهاى متفاوتى دارد. طبيعتا، مسيرى كه براى نوگرايى يك ملت انتخاب مىشود نقش
بسيار حساسى در شكلگيرى و ويژگىهاى آن نوگرايى دارد. مسيرهاى مختلف، ضرورتا
رفتارهاى انسانى متفاوتى را طلب مىكنند، پيامدهاى خواسته و ناخواسته متفاوتى
دارند، نتايج نهايى آنها متفاوت است و براى نيل به موفقيت، راهبردها و شرايط كاملا
متفاوتى نياز دارند. از آنجا كه فاصلهها و كنشهاى متقابل بين سه نهاد متفاوت
بوده و داراى ساختارهاى درونى متفاوتى هستند، اتخاذ مسيرهاى مختلف و اختلاف بين
شرايط موجود، باعث مىشود كه نوگرايى به شكلهاى بسيار مختلف و متنوعى ظاهر شود.
تا زمانى كه فاصلهها و نوع روابط بين دولت و اقتصاد، بين اقتصاد و اجتماع و بين
دولت و اجتماع، قابل شناسايى و تشخيص است، هر ملتى قادر است به نوگرايى نهادى دست
يابد. فاصله بين سه نهاد از هم مختلف و ممكن است تابع نيروهاى وارده از سوى يك، دو
يا هر سه آنها باشد. در واقع، بين فاصلهها، انگارهها و سرعت كنش متقابل بين سه
عنصر نهادى تشكيلدهنده ساختار سازمانى داخلى، يعنى اقتصاد، حكومت و حيات اجتماعى،
اختلاف وجود دارد و همين اختلافهاست كه در جريان فرايند نوينسازى، اين ساختارهاى
سازمانى داخلى را از هم جدا مىسازد. نحوه قرار گرفتن اين سه نهاد در مقابل هم است
كه ويژگىهاى هر نوع نوگرايى را تعيين مىكند. مثلا، اگرچه هر دو كشور ژاپن و
ايالات متحده را مىتوان كشورهاى نوينسازىشده تلقى كرد، ولى نحوه تركيب سه نهاد
با هم در اين دو كشور كاملا از هم متفاوت است. در حالى كه دولت ژاپن، با ژستى
دوستانه، نفوذ خود را تحميل مىكند و