صحت
و دقت مطالعه علمى را نمىتوان تضمين كرد. اصل معروف عدم قطعيت كه توسط فيزيكدان
مشهور «ورنر هايزنبرگ»[1] ارائه
گرديده بر اين امر تأكيد دارد كه برخى رويدادها و جريانات فيزيكى را نمىتوان به
طور دقيق مورد مطالعه و مشاهده قرار دارد؛ چرا كه نظر دانشمند يا محقق به طور
ناخودآگاه، اصل قضيه را مطابق ميل او تغيير مىدهد. در علوم اجتماعى نيز مسأله دقت
و قطعيت، به دليل مشكل بودن تكرار آزمايشها و آزمونها در شرايط مشابه، بعد
وسيعترى دارد. براى مطالعه ملتى به وسعت و پيچيدگى چين كه از قدمتى بسيار تاريخى
كهن نيز برخوردار است، تحليل آمارى مىتوان به عنوان ابزارى سودمند و دقيق براى
نشان دادن الگوها، گرايشها و شاخصهاى اوليه، به كار آيد.
از
آنجايى كه براى افراد خارجى جمعآورى دادههاى كلان درباره چين غالبا دشوار و حتى
گاهى عملا ناممكن است، چارهاى جز اين نيست كه به اطلاعات و آمار موجود در نشريات
كه توسط خود چينىها انتشار مىيابد اتكا كنيم. مطالعه حاضر نيز شديدا متكى به
چنين دادههايى بوده است. با اين وصف، هر كس كه درباره چين مطالعه كموبيش عميقى
انجام داده است تأييد خواهد كرد كه در بررسى آمار و ارقام چين لازم است احتياط و
تلاش زيادى معمول شود تا درجه احتمال خطا حتى المقدور كاهش يابد.
«احساس
كردن» دقيق چين از طريق مصاحبهها و به ويژه از طريق مطالعات ميدانى