تعريف،
بازارهاى كار اجتماعى بايد مشوق و مروج روند منطقهگرايى (جدا كردن مناطق از
يكديگر) در كشور گسترده و پرتنوعى مانند چين باشند. على الظاهر، هنوز پژوهشگران
چينى در مباحث خود پيرمون توسعه ناموزون اقتصاد چين، سرفصلى را براى تأثير
بازارهاى كار اجتماعى در اين خصوص، باز نكردهاند.
بازارهاى
كار اجتماعى، نقش بسيار مفيدى در رشد آرام اما گسترده نهاد بازار در چين
داشتهاند. محاسن و دستاوردهاى بازارهاى كار اجتماعى مىرود تا اين الگوى تخصيص
كار را به الگوى غالب و برتر در آينده نزديك تبديل سازد. بازارهاى كار اجتماعى
اگرچه در بسط و گسترش نهاد بازار نقش ارزندهاى داشتهاند، اما در جداسازى و تفكيك
و تمايز ساختار سازمانى داخلى چين در فراتر از رده محلى، داراى تأثيرى محدود و
اندك بودهاند. شايد بقا و توسعه يك بازار محلى انعطافپذير اما تحريفشده و حتى
كنترلشده بتواند به نحوى بارز و اثرگذار، موجبات تفكيك و تمايز اقتصاد، دولت و
حيات اجتماعى را در جوامع محلى فراهم آورد. اما بازارهاى كار اجتماعى در فراسوى
جوامع محلى ممكن است با محدود كردن روند توسعه يك بازار كار ملى، عملا به تقويت و
استحكام ما قبل نوگرايى در سطح ملى كمك كند. ازاينرو، شايد روند نوينسازى چين را
در آينده، نوعى نوگرايى مبتنى بر جامعه محلى رقم زند. اگر چنين چيزى جامه عمل به
خود پوشد، ممكن است وحدت و يكپارچگى چين و فرهنگ و نظام سياسى مركزى حاكم بر اين
كشور، تماما به طور جدى زير سؤال برود.
بازار
كار ملى: ابزارى براى تغيير تدريجى روند ما قبل نوگرايى حاكم بر چين
بدون
شك، بازار كار ملى در حال شكلگيرى چين، تأثير نهادى عميقى بر ساختار سازمانى
داخلى ما قبل نوگراى چين داشته است. اين بازار كار، علاوه بر كمك مستقيم به
هموارسازى راه توسعه و تدوين قوانين، ارزشها و هنجارهاى حقوقى و رفتارى جديد، در
تغيير تدريجى شرايط ما قبل نوگراى حاكم بر چين نيز نقش اساسى داشته است. اولا اين
بازار مستقيما موجب افزايش درجه استقلال اقتصاد چين از قيد و بندهاى نهادى مبتلا
به نهادهاى سياسى و اجتماعى بوده است. اگر به طور كلى، بازار كار ملى را