2-
الگوهاى مختلط تخصيص كار در سالهاى دهه 1990: پيوستگى و تغييراتنهادى
پس
از تعيين و توضيح دو سناريو مذكور، اينك نوبت آن است كه ساختار سازمانى داخلى
موجود چين از طريق بررسى الگوهاى تخصيص كار چين در دهه 1990، يعنى دو دهه پس از
اصلاحات در اين كشور، مورد تحليل و واكاوى قرار گيرد. در خلال اين برهه از تاريخ
جمهورى خلق چين، رابطه ميان اقتصاد، حكومت و حيات اجتماعى، تحولى عمده را به نظارت
نشست و آن، تجربه كردن يك تمايز و تفكيك واقعى، شايد براى نخستين بار در تمام طول
تاريخ كهن چين بود. در اين برهه، چين «با سرعتى فوق تصور عقبنشينى از موضع رژيم
استبدادى انقلابى- فئودالى» را آغاز كرد. هدف اصلاحات دنگ شيائوپينگ «معكوس كردن
مسير روند زيربنايى چين در قرن بيستم و هدايت آن به سوى گسترش حوزه نفوذ سياسى به
ديگر حوزههاى جامعه بود.
( Nee
Mozingo 3891, 45- 55 )
.
بررسى و مطالعه الگوهاى تخصيص كار چين از 1978 به بعد نشان خواهد داد كه آيا عملا
چنين تحولى نهادى روى داده است و اگر چنين باشد، عمق و گستره آن چقدر است. اميد
مىرود اين بررسى بتواند چگونگى ايجاد تحول و تغيير نهادى در رابطه ميان اقتصاد،
حكومت و حيات اجتماعى چين را كه در واقع، همان جريان و مسير نوينسازى چين است،
نشان دهد.
اصلاحات
و همزيستى چهار الگوى تخصيص كار
اصلاحات
چين با تلاشهاى مشترك خودجوش مردم و بروز تحولات عمده در سياستهاى پكن آغاز شد.
يكى از حركتهاى بسيار مهم در اين راستا، بازگشايى مدارس عالى يا برگزارى آزمون
ورودى در اواخر 1977 بود كه افراد از سن 16 تا 36 سال و حتى بالاتر در اين آموزن
شركت داشتند. در اكتبر 1978 پكن تصميم گرفت برنامه «اعزام جوانان به مناطق
روستايى» را متوقف كند و سياستهايى واقعبينانه را در زمينه تخصيص نيروى كار به
مورد اجرا درآورد(Yuan 8791 ,612) . جريان مهمتر اين