responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 989

سرقلعه، تپه


نویسنده (ها) : ناصر پازوکی طرودی

آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 5 تیر 1399

تاریخچه مقاله

سرقلعه، تپه \ tappe-ye sar-qalºe \ ، تپه‌ای تاریخی واقع در شمال شرقی روستای لواسان بزرگ.
این تپه در موقعیت جغرافیایی °51 و ´47 طول شرقی، و °35 و ´49 عرض شمالی، در ارتفاع 235‘2 متر از سطح دریا قرار گرفته است. تپۀ سرقلعه از سمت شمال شرقی متصل به بافت روستای لواسان بزرگ، از جنوب به مسجد جامع امام حسن عسکری (ع)، و از غرب به بقعۀ امامزاده احمد بن موسی بن کاظم (ع) (خواجه سلطان احمد) منتهی می‌شود.
تپۀ سرقلعـه کـه در جهت شمال شرقی ـ جنوب غربی کشیده شده، حدود 150 متر طول، و حدود 100 متر عرض دارد، اما قطعاً ابعاد آن در گذشته بیشتر بوده است. به نظر می‌رسد آنچه امروز به عنوان تپۀ سرقلعه نامیده می‌شود، بخش ارگ یا حاکم‌نشین قلعه بوده، و بخش عامه‌نشین یا شارستان آن به مرور ایام و با پایان دوران قلعه‌نشینی و قلعه‌داری (اواخر حکومت قاجار) و با تقویت حکومت مرکزی، تخریب، و به مزرعه، باغ و خانه‌های مسکونی تبدیل شده است. اکنون در گرداگرد تپۀ سرقلعه خانه‌هایی احداث شده که در حیاط آنها شواهد معماری تاریخی قابل رؤیت است. ساکنان این خانه‌ها می‌گویند که هنگام پی‌کنی یا حفر چاه در خانه‌هایشان، به شواهد فرهنگی بسیار نظیر سفال، اجاق، تنور و بقایای دیوارها برخورد می‌کنند. ازاین‌رو، تپۀ سرقلعۀ روستای لواسان را می‌توان مانند بسیاری از مناطق مسکونی ایران، نقطۀ مرکزی لواسان بزرگ دانست که نامش در بسیاری از متون تاریخی و جغرافیایی آمده است.
این قلعه مانند همۀ قلعه‌های استقراری به‌خصوص قلعه‌های دشتی، دارای 3 بخش مجزای ارگ یا حاکم‌نشین، شارستان یا عامه‌نشین و ربض یا کشتزارها و باغهای اطراف آن بوده است؛ اما در شرایط فعلی شامل 4 قسمت به هم پیوسته است که از شمال به جنوب عبارت‌اند از:
1. قسمت اول، سطح نسبتاً همواری انباشته از حجم وسیعی از خاک و پوشیده از گیاهان و درختچه است که 5 خانه و چند باغ در فاصلۀ میان تپه تا دامنۀ کوه شمالی آن احداث شده است. در این قسمت، آثار معماری دیده نمی‌شود، اما سطح محوطه انباشته از قطعات فراوان سفال، آجر، ملاط و سنگ است. همچنین داخل چند گودالی که به شکل غیرمجاز در این محل حفر کرده‌اند، بقایای آثار معماری و مواد فرهنگی دیده می‌شود؛ این مواد، تاریخی بودن محل را غیرقابل انکار می‌کنند.
2. قسمت دوم که در جنوب قسمت اول واقع شده، حدود 4 متر از قسمت اول بلندتر است و بیشترین ارتفاع را در سطح سرقلعه دارد. در این قسمت بقایای پیهای بنایی دیده می‌شود که حداقل دارای 3 صفحه یا 3 سطح مختلف است و احتمالاً بالاترین قسمت آن از کف فعلی، حداقل 5 متر بلندتر بوده است. از این قسمت پی دیواری به سمت شرق و رو به پایین قلعه امتداد یافته که حدود 25 متر از آن به خوبی قابل مشاهده است و در دو قسمت به صورت کاملاً آشکار از زمین مجاور خود حدود 5 / 1 متر سر بر آورده است. در جهات دیگر این بخش نیز بقایای دیوارها و فضاهایی دیده می‌شود که داخل همۀ آنها انباشته از آوار است، اما به خوبی بزرگی خود را به هر بیننده‌ای القا می‌کند. گمان می‌رود که این قسمت، مرکز اصلی قلعه و جایگاه حاکم بوده است.
3. قسمت سومِ تپۀ سرقلعه که در جنوب و غرب قسمت دوم گسترده شده، سطح نسبتاً همواری است که حدود 7 متر پایین‌تر از بخش قبلی قرار گرفته است و حدود 15 متر با آن فاصله دارد. در این بخش، آثار حفاریهای غیرمجاز و شواهد فرهنگی و معماری فراوان یافت می‌شود. به نظر می‌رسد سالها قبل، این قسمت با استفاده از ماشین‌آلات راه‌سازی تسطیح شده، اما ارزش تاریخی ـ فرهنگی خود را همچنان حفظ کرده است.
4. قسمت چهارمِ تپۀ سرقلعه در جنوبی‌ترین بخش آن واقع شده و حدود 10 متر از بلندترین نقطۀ قلعه پایین‌تر است. به نظر می‌رسد در این قسمت، بناهای عمومی نظیر حمام و مسجد قرار داشته است. در اینجا آثار و شواهد فراوانی از دیوارها و معماری متفاوت از یکدیگر دیده می‌شود که جزئیات آن کاملاً با هم فرق می‌کنند. بیشتر فضاهای داخلی این بخش بر اثر ریزش آوار پر شده است، اما قوس درگاههای حداقل 3 اتاق در جبهۀ شرقی و جنوبی قابل رؤیت است. همچنین، دیوارهای پیرامونی فضاهای موجود بسیار قطور و مستحکم هستند. هرچند که پوستۀ خارجی دیوارها بر اثر فرسایش فرو ریخته است، اما بسیار پابرجا و محکم به نظر می‌رسند. بخشهای زیادی از قسمت چهارم تپۀ سرقلعه به خصوص سمت جنوب آن توسط اهالی روستا تصرف، و در آن خانه‌سازی شده است. یک واحد دامداری نیز در این بخش ساخته شده که موجب تشدید تخریبها شده است.
مصالح به‌کاررفته در بناهای تپۀ سرقلعه عبارت‌اند از: سنگ لاشه و سنگهای کف رودخانه‌ای، خشت و آجر و به فراخور هر قسمت نیز از ملاط گل، گچ سنتی و یا ساروج استفاده شده است. در باغها و کشتزارهای پیرامون تپۀ سرقلعه و همچنین در سطح و پیرامون آن و به‌خصوص در لابه‌لای خاکهای انباشته شده از حفاری غیرمجاز، صدها قطعه سفال مربوط به دوران اسلامی یافت می‌شود که حکایت از غنای فرهنگی محل و تداوم حیات و استقرار انسان دارد. همچنین مقداری سفال مربوط به دورۀ تاریخی نیز دیده می‌شود که به نظر می‌رسد تنوع و فراوانی آنها در لایه‌های زیرین بیشتر باشد.
با توجه به مجموعۀ شواهد فرهنگی و سفالهای یافت‌شده از سطح و پیرامون تپۀ سرقلعه، می‌توان قدمت آن را از دوران تاریخی تا اواسط دورۀ قاجار تعیین کرد. از زمان قاجار به بعد به مرور ساکنان روستا خانه‌های خود را به بیرون قلعه منتقل کردند و قلعه رو به تخریب نهاد. گمان می‌رود اوج رونق این محل مربوط به سده‌های 6 تا 11 ق باشد؛ زیرا بیشترین سفالهای یافت‌شده در محل، از این دوران است.
تپۀ سرقلعۀ لواسان بزرگ در مهرماه 1382 با شمارۀ 364‘10 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.

ناصر پازوکی طرودی

نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 989
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست