responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 791

حکیم الهی


نویسنده (ها) : شیوا جعفری

آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 4 دی 1398

تاریخچه مقاله

حکیم ‌الٰهی \ hakīm elāhī\ ، میرزا محمدجعفر لواسانی، معروف به حکیم‌الٰهی اول (1215- 1298 ق/ 1800-1881 م)، عالم دینی، مدرس و از رجال اجتماعی و سیاسی دورۀ قاجار.
میرزا محمدجعفر در لواسان متولد شد و پدرش، میرزا حسنعلی، به زبدة‌الفضلا شهرت داشت (آقابزرگ، طبقات ... ، 2(1)/ 247؛ نیز نک‌ : الٰهی، 225). او در آغاز جوانی در اصفهان سکنا گزید، در حوزۀ علمیۀ آن شهر به‌تحصیل در حکمت الٰهی و فقه اسلامی پرداخت و سپس به درجۀ اجتهاد رسید و در حکمت عملی، تاریخ حدیث و علوم معقول عالمی فاضل شد، چنان‌که در آن روزگار از نمایندگان برجستۀ حکمت عملی به شمار می‌رفت (همانجا؛ قزوینی، 39؛ الگار، 51).
از استادان حکیم‌الٰهی لواسانی آگاهی چندانی در دست نیست؛ اما روایت شده که عرفان را در محضر استاد سیدرضی لاریجانی، مدرس بزرگ حوزۀ علمیۀ اصفهان فراگرفته است (الٰهی، همانجا). میرزا محمدجعفر لواسانی در سالهای آخر سلطنت فتحعلی شاه پس از کسب درجۀ اجتهاد به دربار او راه یافت (عضدالدوله، 130).
راه یافتن او به دربار فتحعلی شاه سبب آشنایی‌اش با میرزا ابوالقاسم قائم مقام، وزیر عباس‌میرزا گردید و خیلی زود از طریق قائم‌مقام مورد توجه خاص عباس‌میرزا واقع شد. قائم‌مقام معمولاً در مسائل سیاسی روز با او مشورت می‌کرد (الٰهی، همانجا). ظاهراً درگذشت عباس‌میرزا در 1249 ق/ 1833 م و قتل ابوالقاسم قائم‌مقام در 1251 ق/ 1835 م و آغاز صدارت حاجی میرزا آقاسی در دربار محمد شاه قاجار باعث کناره‌گیری موقت میرزا محمدجعفر از صحنۀ سیاست و دربار گردید (نک‌ : حکیم الٰهی، 4 صفحه ... ، 1210، نیز «اسناد ... »، 68- 69؛ نیز نک‌ : دنبالۀ مقاله).
دربارۀ میرزا محمدجعفر لواسانی، از سوی محمد شاه قاجار دو فرمان صادر شده که امروزه در دست است، یکی فرمان برقراری مقرری برای وی، و دیگری تفویض تولیت امامزاده عبدالله، در نزدیکی حضرت عبدالعظیم (ع) در ری به او. میرزا محمدجعفر از جانب علیشاه ظل‌السلطان، برادر عباس‌میرزا، حاکم وقت تهران تصدی و تولیت بقعۀ امامزاده عبدالله را برعهده گرفت و تا 1276 ق/ 1859 م (بیش از 30 سال)، این سمت را عهده‌دار بود. میرزا محمدجعفر در این مدت در آبادانی و رونق بقعۀ امامزاده عبدالله بسیار کوشید. همچنین در زمینۀ احیای کاریزها و غرس درختان و دیوارکشی باغهای ری تلاشهای بسیاری مبذول داشت (الٰهی، 226، 233). او سرانجام در 1276 ق، تولیت بقعۀ امامزاده عبدالله را به داماد خود، میرزا سید محمد، پسر سید رضی لاریجانی واگذار کرد (همو، 226).
براساس نوشته‌هایی که از حکیم‌الٰهی به دست رسیده، او مدتی ملاباشیگری کرمانشاه را عهده‌دار بوده است. هر چند ملاباشیگری او در کرمانشاه مسجل است، اما از آنچه بر او در این سمت گذشته و از زمانی که در کرمانشاه و همچنین مدتی که در قم مقیم بوده، آگاهی چندانی در دست نیست (همو، 229).
میرزا محمدجعفر در دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه، مورد توجه شاه بود. امیرکبیر نیز در آن دوره در اصلاحات اداری خود، او را به نظارت در بیع و شرا و هیئت و تقسیمات ارثی و شرکتی، نکاح و طلاق، وصیت و استقراض و جز آنها گمارد. او در ارزیابی تولیدات صنعتی کارخانه‌هایی که در زمان صدراعظمی امیرکبیر برپا شده بود، طرف مشورت وی بود (نک‌ : معزی، 277، 301، 305؛ نیز نک‌ : الٰهی، 227).
افزون‌برآن، میرزا محمدجعفر با بسیاری از رجال خوش‌نام و اصلاح‌طلب آن روزگار همچون حسام‌السلطنه، فرهاد میرزا معتمدالدوله و حسنعلی خان امیرنظام گروسی همراه بود و بیشتر آنها از او به نیکی یاد کرده و او را با عنوان حکیمی متدین و مصلح، آزاداندیش و آزادی‌خواه، از معتمدان و طرفداران ایجاد تحولات و رواج افکار نو در آن روزگار بـه شمار آورده‌اند (نک‌ : الٰهی، 229، 231؛ حاج سیاح، 80؛ خان ملک، 2/ 41؛ آدمیت، 159؛ امین، 15/ 275). برخی از مؤلفان دورۀ قاجار میرزا محمدجعفر را مردی بی‌پروا و سخن‌گویی بی‌پرده معرفی کرده‌اند، که با زبانی تند، از ناهمواریها و ناسازگاریهای آن روزگار سخن می‌گفته است (هدایت، مهدی‌قلی، 92). برخی نیز او را از نمایندگان برجستۀ فلسفۀ حکمت عملی دانسته‌اند که به «انجمن فراموش‌خانه» در آن روزگار توجه و علاقه نشان می‌داده است (الگار، 51).
از میرزا محمدجعفر لواسانی نوشته‌های کمی بر جا مانده است. یکی از آثار او نوشته‌ای کوتاه با عنوان «مسافرت عباس میرزا به ممالک شرقی» است. او در این رساله به شرح لشکرکشی عباس‌میرزا به ولایات شرقی ایران پرداخته و سبب شکست محاصرۀ اول هرات را در نافرمانی افسران و مستشاران انگلیسی در سپاه ایران دانسته است؛ همچنین به سیاست خارجی دولت انگلستان تاخته و کژرفتاری این دولت با ایران را نتیجۀ سیاستهای نادرست حاجی میرزا آقاسی دانسته است (آل‌داود، 1208- 1209؛ نک‌ : حکیم‌الٰهی، 4 صفحه، 1210؛ شورا، 21/ 129-130).
حکیم‌الٰهی رساله‌ای نیز در 11 صفحه با موضوع اولین نشان ذوالفقار مزین به تمثال حضرت امیرالمؤمنین (ع) در 1273 ق که ناصرالدین‌شاه طی مراسمی به مبارکی فتح هرات در آن سال به سینه زد، نوشته است (شورا، 13/ 274- 275). افزون بر رساله‌های یادشده، شرحی از دعـای صباح نیز به حکیم‌الٰهی منسوب است (نک‌ : اعتمادالسلطنه، 1/ 269؛ آقابزرگ، الذریعة، 13/ 253؛ نیز نک‌ : الٰهی، 233). در پشت یک جزوه از اسکندرنامۀ نظامی به خط میرعماد در کتابخانۀ سلطنتی، تصدیقی به خط خوش از وی به یادگار مانده است (بیانی، 3/ 672).
اینکه لواسانی از چه زمانی و توسط چه کسی به حکیم‌الٰهی ملقب گردید، به طور دقیق معلوم نیست. نخستین سندی که از او با عنوان حکیم الٰهی یاد شده، فرمان محمد شاه است که تولیت امامزاده عبدالله را به او واگذارد و پس از درگذشت او این لقب در خاندانش باقی ماند و فرزندش میرزا شمس‌الدین و نواده‌اش میرزا فضل‌الله نیز در تهران به حکیم الٰهی ملقب و معروف بودند (الٰهی، 226-227؛ نیز نک‌ : اعتمادالسلطنه،همانجا).
حکیم‌الٰهی 6 فرزند داشت. مشهورترین آنان میرزا شمس‌الدین حکیم‌الٰهی لواسانی (ه‌ م) است (الٰهی، 234). حکیم‌الٰهی در 1286 ق بخشی از اراضی خلازیر، از توابع شمیران را خریداری کرد (نک‌ : الٰهیه) و این اراضی به نام او «الٰهیه» نام گرفت (ستوده، 1/ 20).
حکیم‌الٰهی در سن 83 سالگی در 22 صفر 1298 در تهران درگذشت و برحسب وصیت خود، در نجف‌اشرف به خاک سپرده شد (الٰهی، همانجا).
نیاکان میرزا محمدجعفر نزد سلاطین افشاریه و قاجاریه از احترام خاصی برخوردار بودند (هدایت، رضاقلی، 2(2)/ 707). خانوادۀ او، نسب خود را با 16 واسطه به خواجه نظام‌الملک طوسی وزیر آلب‌ارسلان و ملکشاه سلجوقی می‌رساندند (الٰهی، 225). برادر او میرزا علی‌محمد لواسانی مشهور به «صفا»، شاعر و خطاط معروف دورۀ قاجار، و عمۀ او زوجۀ آقا سید حسن تقوی، نیای بزرگ خاندان سادات اخوی در لواسان بود (همانجا، 225؛ آقابزرگ، طبقات، 2(1)/ 247؛ قزوینی، 39).

مآخذ

آدمیت، فریدون، اندیشۀ ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار، تهران، 1351 ش؛ آقابزرگ، الذریعة؛ همو، طبقات اعلام الشیعة، قرن 13 ق، مشهد، 1374 ش؛ آل‌داود، علی، «نوشته‌ای دربارۀ عباس‌میرزا و تصویر جدیدی از وی»، ناموارۀ محمود افشار، به‌کوشش ایرج افشار و کریم اصفهانیان، تهران، 1365 ش، ج 2؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر و الآثار، به‌کوشش ایرج افشار، تهران، 1363 ش؛ الگار، حامد، میرزا ملکم خان، ترجمۀ جهانگیر عظیما، تهران، 1369 ش؛ الٰهی، امیرسعید، «سه حکیم الٰهی»، پژوهشهای ایرا‌ن‌شناسی، ناموارۀ محمود افشار، به‌کوشش ایرج افشار و کریم اصفهانیان، تهران، 1378 ش، ج 11؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، 1382 ق/ 1962 م؛ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، تهران، 1358 ش؛ حاج سیاح، محمدعلی، خاطرات، به کوشش حمید سیاح و سیف‌الله گلکار، تهران، 1346 ش؛ حکیم الٰهی، محمدجعفر، 4 صفحه از «وقایع سفر عباس‌میرزا به شرق ایران»، موجود در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی» (نک‌ : هم‌ ، آل‌داود)؛ همو، «اسناد تاریخی»، وحید، تهران، 1354 ش، س 13، شم‌ 178؛ خان ملک ساسانی، احمد، سیاستگران دورۀ قاجار، تهران،1346 ش؛ ستوده، منوچهر، جغـرافیـای تـاریخـی شمیـران، تهـران، 1371 ش؛ شـورا، خطـی؛ عضدالدوله، احمدمیرزا، تاریخ عضدی، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1355 ش؛ قزوینی، محمد، «وفیات معاصرین»، یادگـار، تهران، 1325 ش، س 3، شم‌ 5؛ معزی، محمد، «نوادر الامیر»، همراه نامه‌های امیرکبیر، به‌کوشش علی‌آل‌داود، تهران، 1371 ش؛ هدایت، رضاقلی، مجمع‌الفصحا، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، 1340 ش؛ هدایت، مهدی‌قلی، خاطرات و خطرات، تهران، 1344 ش.

شیوا جعفری

نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 791
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست