responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1013

سنبل الطیب


نویسنده (ها) : سکینه برجی

آخرین بروز رسانی : دوشنبه 1 آذر 1400

تاریخچه مقاله

سُنْبُلُ‌الطّیب، گیاهی که ریشۀ آن در طب قدیم و طب مردمی امروزی به‌عنوان گیاهی پرخاصیت مشهور است و در معالجۀ سنتی بسیاری از بیماریها به کار می‌رود.
این گیاهِ پایا و چندین‌ساله با گلهای خوشه‌ای سفید یا صورتی، ساقه‌ای قوی دارد که ارتفاع آن تا دو متر بالا می‌رود و به‌صورت وحشی، در جنگلهای کم‌درخت، به‌ویژه در حاشیۀ جریانهای آب یا گودالها، و نیز در برخی از مناطق شمال ‌غربی ایران می‌روید (مهربان، 57؛ زرگری، 2 / 82-86، 91). این گیاه به فارسی علف گربه نام دارد (گل‌گلاب، گیا، 145). انواع مختلف آن رومی، جبلی و هندی است و هندی آن‌ را به عربی سنبل‌الطیب می‌نامند (نک‌ : برهان ... ، ذیل سنبل). سنبل‌الطیب ریشه‌ای تلخ و عطری مخصوص دارد و برای درمان بیماری قلبی و تقویت اعصاب مفید است (گل‌گلاب، گیاه‌شناسی، 258).
حکما‌ و ‌اطبای قدیم به خواص و موارد کاربرد این گیاه در متون طبی سنتی اشاره نموده،‌ و به آن نقش یک گیاه دارویی با خواص متعدد درمانی را داده‌اند؛ برای مثال، ابن‌سینا اثر‌بخشی سنبل‌الطیب را در دفع سنگ مثانه و کلیه مفید می‌داند (3(3) / 141، 143) و آن را نافع سرد‌مزاجی کبد معرفی کرده است (3(2) / 208- 209). در خواص ‌الاشیاء، داروی ترکیبی سنبل‌الطیب برای درمان تب‌، یرقان‌، و درد کبد و طحال سفارش شده، و این گیاه برای ورم‌معدۀ کهنه مفید دانسته شده است (ص 76).
در صیدنۀ بیرونی، این گیاه به‌صورت چوبی به اندازۀ نیمۀ انگشت کوچک دست معرفی شده است که روی آن نقطه‌های سفیدی همچون خُرده‌های طلق کوبیده‌شده در هاون وجود دارد (نک‌ : کاسانی، 163). رازی در من لا‌یحضره ‌الطبیب، سنبل‌الطیب را به همراه چندین ادویۀ دیگر، برای چشم‌درد و یا چسبندگی چشم مفید دانسته (ص 54)، و برای بندآوردن خون‌ بینی و یا ازبین‌بردن پولیپهای بینی، کوبیدۀ این گیاه را همراه گیاهان دیگر تجویز کرده است (ص 64).
در نزهت‌نامۀ علایی نیز، مخلوط این گیاه با دیگر گیاهان برای چشم‌درد مفید دانسته شده است که هم سفیدی چشم و هم شب‌کوری را علاج می‌کند و سرمۀ آن مفید است (شهمردان، 552-556). ابن‌بطلان بغدادی در تقویم ‌الصحة، سنبل‌الطیب را گرم ‌و ‌خشک، و نافع معده می‌داند که آن ‌را قوی و بویا می‌کند و اشتهاآور است (ص 41).
شریف در زاد المسافرین، این گیاه را مفرح، شادی‌آور و دافع ضعف قلب می‌داند که با شربت گل‌گاوزبان و عرق بیدمشک دارای قوت است و رطوبت معده را از بین می‌برد (ص 59-60).
در بیشتر طبابتهای خانگی و مردمی، کاربرد سنبل‌الطیب، خصوصاً ریشه‌اش، رواج فراوانی دارد. در ایزدخواست، برای درمان غش و ضعف قلب، جوشاندۀ گل‌گاوزبان، سنبل‌الطیب و اسطوخدوس را می‌خورند (رنجبر، 518). سنبل‌الطیب با داشتن ویژگیهای درمانی بسیار، به سیاه‌چادرهای قشقاییان فارس نیز راه پیدا کرده است. این گیاه اغلب در کوههای فارس دیده می‌شود. قشقاییها در فصل پاییز ریشۀ آن را خارج، و خشک می‌کنند و جوشاندۀ آن را برای آرامش اعصاب و درمان بیماریهایی نظیر تنگی ‌نفس‌، دردهای معده و روده، و گاهی هم برای تقویت‌ قلب مصرف می‌کنند (کیانی، 32). در استانهای لرستان و ایلام، بی‌خوابی را با دم‌کردۀ سنبل‌الطیب درمان می‌کنند (اسدیان، 277).
مردم گروس برای رفع غش رطوبتی، علف گربه یا سنبل‌الطیب را با گل‌گاوزبان دم می‌کنند و 3 ‌شب، شبی دو قاشق، به بیمار می‌دهند. همچنین، برای جلوگیری و رفع حمله در کودکان، که امکان فلج‌شدن بعضی از اعضای بدن آنها را به همراه دارد، هر شب، ضمن چرب‌کردن اعضای بدنشان با روغن زیتون، مقداری شکر، زعفران و سنبل‌الطیب را دم می‌کنند و در دو وعدۀ صبح‌ و شب به آنان می‌خورانند (هاشم‌نیا، 235). اردکانیها برای تقویت قلب، دم‌نوشی از این گیاه، گل‌گاوزبان، لیموعمانی و زردۀ تخم‌مرغ می‌نوشند (طباطبایی، 678).
از دیگر ویژگیهای دارویی سنبل‌الطیب، خاصیت ضدگرفتگی ماهیچه‌های بدن و آرام‌بخشی آن است. این گیاه با داشتن اثر ضدتشنجی، در رفع ناراحتیهای عصبی و معالجۀ صرع مفید است. سنبل‌الطیب سردردهای میگرنی را برطرف می‌کند. در سیستان، این گیاه خوش‌بوکنندۀ دهان معرفی شده است و برای رفع درد و گاز معده توصیه می‌شود (مهربان، 57). از‌ جملۀ خواص طبی این گیاه رفع سکسکه، تقویت‌کنندۀ نیروی جنسی، درمان بیماری مالیخولیا، و برطرف‌کنندۀ دلهره و تشویش آمده است (خوشبین، 2 / 200-201).
به باور مردم تهران قدیم، این گیاه رطوبات معده و سینه را جمع می‌کند؛ مانع گرفتگی عضلانی معده، روده و دستگاه گوارش می‌شود؛ باعث دفع سنگ کلیه و نافع اسهال، یرقان و بواسیر است؛ سرفه و درد طحال و سینه را رفع، و نفخ معده و ورمهای داخلی را کم می‌کند و اشتهاآور و مقوی برای معده است (شهری، 5 / 340- 341). در بیشتر مناطق ایران، ریشۀ سنبل‌الطیب را برای رفع بی‌خوابی و دفع کرم استفاده می‌کنند (زرگری، 2 / 89).
شاردن در هنگام دیدار از ایران نوشته است که گیاه سنبل‌الطیب در این سرزمین مصرف بسیاری دارد؛ ایرانیان آن را سنبل خطایی یا تتری می‌نامند و فقط ریشۀ آن را به کار می‌برند. وی همچنین می‌افزایـد کـه دربـارۀ پرورش آن در ایـران چیـزی نشنیده است (II / 21-22). پولاک، طبیب مخصوص ناصرالدین ‌شاه، در سفرنامۀ خود نوشته است که مزاج سنبل‌الطیب گرم است و آن تأثیری خاص بر مغز دارد (ص 234).
سنبل‌الطیب با داشتن بویی منحصر‌به‌فرد و مطبوع در زندگی و افکار مردم تأثیر بسزایی داشته است، به‌طوری‌که در دستور ساختن عنبر اشهب، جزء اصلی سنبل هندی دانسته شده است؛ این عنبر بسیار سبک‌، ‌سفید و خوش‌بو ست (ملک‌الکتاب، 54). سبب نام‌گذاری این گیاه به علف گربه نیز آن است که گربه بوی سنبل‌الطیب را از فاصلۀ دور تشخیص می‌دهد و از بویش مست می‌شود و چون به آن می‌رسد، در اطرافش به جست‌و‌خیز می‌پردازد (زرگری، 2 / 84؛ نیز نک‌ : هدایت، 152). در برخی شهرهای ایران باور داشتند که باید به عروس در سر سفرۀ عقد، کمی سنبل‌الطیب دهند که پیش خود نگه دارد تا داماد مست عروس شود (کتیرایی، 147). بسیاری از مردم نیز، ازجمله مردم دماوند، بر این باورند که اگر گل‌گاوزبان و یا سنبل‌الطیب را به گربه بدهند، مست می‌شود (علمداری، 188). همین حالت گربه مثل متداولی را بین مردم به وجود آورده است و گاهی مردم در مصداق کسی که از حالت عادی خارج شده، و یا کسی را بسیار دوست داشته باشد، می‌گویند: «مثل گربۀ سنبل‌الطیب‌ خورده است» (ذوالفقاری، 2 / 1635).
نوشیدن دم‌کردۀ این گیاه نیز در سحرهای ماه رمضان برای جلوگیری از عطش مؤثر است (وکیلیان، 60). تعدد خواص سنبل‌الطیب برای نگارندۀ فواید الانسان چنان چشمگیر بوده که چند بیتی دربارۀ آن سروده است: سُدّه سنبل گشاید و تحلیل / می‌دهد یاد معده را ز علیل / / نافع معده و جگر باشد / گُرده را گرچه زو ضرر باشد / / ... / / لذت و بوی خوش دهد به ‌طعام / شربتش نیم درم هست تمام / / طیب است آنچه هندی هست از آن / رومی‌اش را ضعیف‌تر می‌دان / / یاوری گر بود عسل به ‌دوا / کرمها را برآورد ز امعا (دوایی، 99).

مآخذ

ابن‌بطلان، مختار، تقویم الصحة، ترجمۀ کهن فارسی، به کوشش غلامحسین یوسفی، تهران، 1366 ش؛ ابن‌سینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، 1367-1370 ش؛ اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، 1358 ش؛ برهان قاطع؛ خواص ‌الاشیاء، ترجمۀ محمد بن زکریا رازی، به کوشش یوسف بیگ‌بابا‌پور و کاوه عباسی، قم، 1388 ش؛ خوشبین، سهراب، گیاهان معجزه‌گر، تهران، 1389 ش؛ دوایی شیرازی، فواید الانسان، چ سنگی، لاهور، 1333 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ رازی، محمد بن زکریا، من لا‌یحضره ‌الطبیب، ترجمۀ ابوتراب نفیسی، تهران، 1363 ش؛ رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزد‌خواست، اهواز، 1373 ش؛ زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1347 ش؛ شریف، محمدمهدی، زاد المسافرین، چ سنگی، تهران، 1268 ق؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ شهمردان بن ابی‌الخیر، نزهت‌نامۀ علایی، به کوشش فرهنگ جهانپور، تهران، 1362 ش؛ طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، تهران، 1379 ش؛ کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، 1358 ش؛ کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، 1348 ش؛ کیانی، منوچهر، سیه‌چادرها، تهران، 1371 ش؛ گل‌گلاب، حسین، گیا، تهران، 1356 ش؛ همو، گیاه‌شناسی، تهران، 1326 ش؛ ملک‌الکتاب شیرازی، کشف ‌الصناعة و مخزن ‌البضاعة، چ سنگی، بمبئی، 1322 ق؛ مهربان، احمد، گیاهان دارویی منطقۀ سیستان، تهـران، 1390 ش؛ وکیلیـان، احمـد، رمضان در فـرهنگ مـردم، تهـران، 1376 ش؛ هاشم‌نیا، محمود و ملوک ملک‌محمدی، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، بیجار، 1380 ش؛ هدایت، صادق، فرهنگ عامیانۀ مردم ایران، تهران، 1381 ش؛ نیز:

Chardin, J., Voyages en Perse, Amsterdam, 1711; Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865.

سکینه برجی

نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1013
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست