نویسنده (ها) :
عزت الله فولادوند
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 27 اسفند 1398 تاریخچه مقاله
اِستراتُنِ لامپساکوسی\ [e]st[e]rāton-e lāmpsāko(u)si\ ، در لاتـیـن: استـراتـویِ طبیعـیدان (335-267قم)، فـیـلسوف جامعالاطراف یونانی و جانشین تِئوفراستوس در ریاست «لوکِیُن»، مدرسهای که ارسطو بنیاد نهاده بود. او پیشتر در اسکندریه درس میگفت و از جمله شاگردانش، آریستارخوس، قائل به نظریۀ خورشید مرکزی بود. از نوشتههای فراوان استراتن فقط برخی گسسته پارهها و خلاصههایی بر جا مانده است که نشان میدهد او از تحلیلهای انتزاعی پیشینیان انتقاد میکرده، و توجه دقیقتری به شواهد تجربی داشته است. از جمله هدفهای انتقادات او یکی استدلال اتمیستها بود که میگفتند اگر خلأ نباشد، حرکت محال است؛ و دیگری ادعای ارسطو که به پیوستگی بیانقطاع ماده قائل بود. استراتن عقیده داشت که در طبیعت، خلأ بزرگ وجود ندارد، ولی ماده طبیعتاً متخلخل و دارای حفرههای ریز خالی است. تحقیقات او دربارۀ فشردگی و مَکِش، در آراء مربوط به فیزیولوژی در روزگار باستان منشأ تأثیر بود. در دینامیک، استراتن بر این نظر بود که اجسام کم و بیش وزن دارند و سبکی یکی از خواص آنها نیست. او در عین پایبندی به سنت ارسطویی، با تأکید بر علیت و ماده باوری و رد تأثیر هرگونه نیروی الٰهی در جریان طبیعت، تفسیر استاد از طبیعت را تعدیل نمود.