نویسنده (ها) :
احمد پاکتچی
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 11 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اعراف \aʾrāf\، از مفاهیم قرآنی دربارۀ معاد كه بر جایگاهی میان بهشت و دوزخ اطلاق میگردد. این واژه دو بار در قرآن كریم (اعراف / 7 / 46، 48) به كار رفته، و همین كاربرد سرچشمۀ پدیدآمدن نظریاتی دربارۀ اعراف نزد مفسران و دیگر عالمان بوده است. در آیاتی (46 بب ) از سورۀ اعراف، پس از یادی از بهشت و دوزخ، چنین آمده است: «و بین آن دو حجابی است و بر اعراف مردانی [ایستاده]اند كه همه را به چهره بازمیشناسند و اهل بهشت را خطاب كنند كه سلام بر شما، آنان داخل در آن نگشتهاند و امید آن را دارند، و آنگاه كه چشمان آنان بهسوی اهل آتش بازگردد، گویند كه پروردگارا! ما را با ستمكاران قرار مده؛ و اصحابِ اعراف مردانی را كه آنان را به چهره میشناسند، خطاب كنند كه آنچه گرد آوردید، شما را بینیاز نساخت و آن استكباری كه بر آن بودید ... ». اعراف در لغت، جمع «عُرف» است و عرف كاربردهایی گوناگون دارد؛ ازجمله اینكه بخش زبَرین كوه و تودۀ شن، و نیز رستنگاهِ موی در پشت گردن جانوران و گاه انسان را عرف گویند (ابنمنظور، ذیل «عرف») كه در هر دو كاربرد، به فارسی آن را «یال» خوانند. اعرافِ بادها و ابرها نیز كه به بخش زبرین یا پیشین آنها اطلاق میشده، نزدیك به همین معنا ست (نك : ازهری، 2 / 347). در تفسیر آیات یادشده، برخی از مفسران مفهوم لغوی عُرف را «هر چیز بلندپایه و مرتفع» دانستهاند (نك : طبری، 8 / 136؛ ابنقتیبه، 168؛ ازهری، 2 / 346) و بر همین اساس، اعرافِ مورد نظر در آیات را همان حجاب میان بهشت و دوزخ (اعراف / 7 / 46) شمرده، و غالباً در تفسیر این حجاب، آن را سوری (= دیواری) میان آن دو دانستهاند (طبری، 8 / 136-137؛ فرّاء، 1 / 379؛ ابنقتیبه، همانجا). برخی دیگر از مفسران، با در نظر داشتن كاربردهای شناختهشدۀ عُرف، اعراف را بخش زبرین از سورِ حائل میان بهشت و دوزخ دانستهاند (نك : ازهری، همانجا؛ فخرالدین، 14 / 87؛ ابنمنظور، همانجا، بهنقل از زجّاج؛ سیوطی، 3 / 86، بهنقل از سعید بن جبیر).
مآخذ
ابنقتیبه، عبداللٰه، تفسیر غریب القرآن، بهكوشش احمد صقر، بیروت، 1398 ق / 1978 م؛ ابنمنظور، لسان؛ ازهری، محمد، تهذیب اللغة، بهكوشش عبدالسلام محمد هارون و دیگران، قاهره، 1384 ق / 1964 م؛ سیوطی، الدر المنثور، قاهره، 1314 ق؛ طبری، تفسیر؛ فخرالدین رازی، التفسیر الكبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ فراء، یحیى، معانی القرآن، بهكوشش احمد یوسف نجاتی و محمد علی نجار، قاهره، 1972 م؛ قرآن كریم.