responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 240

آزادی تدریس و تحقیق


نویسنده (ها) :

آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 2 دی 1398
تاریخچه مقاله

آزادیِ تَدْریسْ وَ تَحْقیق [ āzādī-ye tadrīs va tahqīq ]، حق استادان و محققان، به‌ویژه در دانشگاهها، برای پژوهش در حوزه‌های مربوط به خود و بیان افکار و آراء خویش بدون ترس از اخراج و ممانعت. این حق بر این فرض پی‌ریزی شده است که آزادی استاد یا محقق در رشتۀ خویش از نظر پیشرفت دانش و کیفیتِ انجام گرفتنِ وظایف وی دارای اهمیت اساسی است. امروزه، در کشورهایی که آموزش وسیله‌ای دانسته می‌شود نه‌تنها برای القای آراء تثبیت‌شده، بلکه همچنین به منظور افزودن به مجموعۀ دانشها، این حق عموماً محترم است. آزادی تدریس و تحقیق همچنین متضمن این معنا ست که حفظ سِمَت تدریس در درجۀ اول وابسته به صلاحیت علمی در هر رشته و قبول بعضی ملاکهای صداقت و شرافت حرفه‌ای است، نه ملاحظاتی بی‌ربط مانند اعتقادات یا پیوندهای مذهبی یا سیاسی.
مفهوم آزادی تدریس و تحقیق، چه از لحاظ نظری و چه از حیث عمل به آن، به نحوی که امروزه در تمدن غربی شناخته و پذیرفته است، کمابیش از سدۀ 17م/ 11ق آغاز می‌شود؛ وگرچه در دانشگاهها در قرون وسطى نیز وجود داشت، ولی به معنای بعضی حقوق قانونی از قبیل استقلال آن مؤسسات و مصونیت روحانیان عضو صنفهای متعددی بود که دانشگاه از آنها تشکیل می‌شد. تا پیش از سدۀ 17م فعالیتهای فکری و علمی در دانشگاهها عمدتاً محدود به ملاحظات دینی بود، و عقاید و نتیجه‌گیریهایی که با آموزه‌های دینی و مذهبی مباینت داشتند، احتمالاً ارتداد دانسته و محکوم می‌شدند. از اواخر آن قرن، افکار و آثار کسانی مانند فیلسوفان انگلیسی جان لاک و تامس هابز راه را برای آزادی تدریس و تحقیق به معنای امروزی هموار ساخت و نشان داد که در علوم حدی برای پژوهش نباید شناخت و دانش به رویکردی نیاز دارد که پیش‌پندارها سدی در برابر آن به وجود نیاورند.
دانشگاههای هاله و گوتینگن در آلمان که به ترتیب در سالهای 1694 و 1737م/ 1105 و 1150ق تأسیس شدند، نخستین مؤسسات آموزش عالی در اروپا بودند که از آغاز بنا را بر آزادی تدریس و تحقیق نهادند. دانشگاه برلین که در 1810م/ 1225ق تأسیس شد، نظریۀ «آزادی تعلیم و تعلم» را اساس قرار داد و موقعیت آلمان را در مقام پیشگام آزادی تدریس و تحقیق در سدۀ 19م/ 13ق استوار ساخت. در قرنهای 18 و 19م هرچه مقبولیت روشهای آزمایشی و تجربی در علوم بیشتر گسترش می‌یافت و کنترل‌مذهبی بر مؤسسات آموزشی کاستی می‌گرفت، به همان نسبت بر آزادیِ تدریس و تحقیق در دانشگاههای اروپای غربی و بریتانیا و آمریکا افزوده می‌شد. با این همه، تا اواخر سدۀ 19م، آزمون اعتقادات دینی برای کسانی که قرار بود فارغ‌التحصیل شوند، یا به عضویت هیئتهای علمی درآیند و شغل تدریس برعهده گیرند، هنوز در بریتانیا ملغى نشده بود.
رفته‌رفته تا نیمۀ نخست سدۀ 20م، آزادی تدریس و تحقیق عموماً به بیشتر کشورهای غربی گسترش یافته بود؛ ولی با ظهور توتالیتاریسم (یا تمامت‌طلبی) در کشورهای مختلف به ویژه آلمان و ایتالیا و اتحاد شوروی، تجاوز به آن فزونی گرفت. معلمان و استادان در ایتالیا مجبور بودند به رژیم سوگند وفاداری یاد کنند. همین‌گونه محدودیتها و تضییقات، از جمله اجبار به تدریس نظریه‌های نژادپرستانه در برخی از رشته‌ها، در رژیم ناسیونال سوسیالیسم هیتلری در دانشگاههای آلمان اِعمال می‌شد. در اتحاد شوروی ضرورت داشت که تدریس و تحقیق در هر رشته‌ای از دانش با نظریه‌های خاص کمونیستی در آن زمینه منطبق باشد. دفتر سیاسی کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست شوروی گاه به گاه به موجب فرمان، نظرگاههـای مـارکسیست ـ لنینیستی خود را در رشته‌های مختلف دانشگاهی به عنوان دستورهای لازم‌الاجرا ابلاغ می‌کرد.
در قرن 20م حتى ایالات متحدۀ آمریکا از نقض آزادی تدریس و تحقیق برکنار نماند. یکی از نمونه‌های برجستۀ آن، پروندۀ جان اسکُپْز، معلم دبیرستانهای شهر دِی‌تن در ایالت تنسی در 1925م/ 1304ش بود. او به این اتهام که در مدارس دولتی نظریۀ تکامل داروین را درس داده، و نتیجتاً قانون ایالتیِ ممنوعیت تعلیم آن‌را زیر پا گذاشته است، محاکمه و محکوم شد. این قانون که خود نمونه‌ای از بنیادگرایی بود، در 1967م/ 1346ش لغو شد.
پس از جنگ جهانی دوم، بخشهایی از جامعۀ آمریکا را ترسی فرا گرفت که اعضای حزب کمونیست در دستگاههای آموزشی رخنه‌ کرده‌اند. عده‌ای از دست‌اندرکاران آموزش به عضویت آن حزب، یا تأثیرپذیری از آن متهم شدند؛ و شماری از آنان به این دلیل که به موجب تعلیمات رسمیِ حزب می‌بایست از شغل تدریس به منظور القای آراء کمونیستی استفاده کنند و، بنابراین، اخلاق حرفه‌ای خویش را زیرپا نهاده‌اند، از کار منفصل گشتند. در اوایل دهۀ 1950م/ 1330ش، عمدتاً به دلیل تحقیقات کنگره دربارۀ کمونیسم در آمریکا، بسیاری از مؤسسات آموزش عالی به موجب مقرراتی که وضع کردند، خواستار آن شدند که اعضای هیئتهای علمی سوگند وفاداری یاد کنند. بعدها بعضی از دادگاههای ایالتی ادای چنین سوگندی را چون فقط معلمان و استادان ملزم به آن بودند، مغایر با قانون اساسی اعلام کردند. ولی دیوان عالی کشور آمریکا حق تحقیق کنگرۀ آن کشور را از معلمان و استادان درخصوص عضویتشان در حزب کمونیست تأیید کرد. با این حال، همۀ انجمنهای حرفه‌ای معلمان و استادان و اعضای هیئتهای اداری مؤسسات آموزشی ادای چنان سوگندی را نقض آزادی تدریس و تحقیق می‌دانند و با آن مخالف‌اند.
در دهه‌های 1960 و 1970م/ 1340ش و 1350ش دانشگاههای آمریکا صحنۀ خشونت و اعتراض به مداخلۀ آمریکا در جنگ ویتنام بودند. در بعضی نقاط، استادان به دلیل اعتراض به جنگ اخراج یا دستگیر شدند. این آشوب در 1970م/ 1349ش به اوج رسید و چند دانشجو در جریان تظاهرات کشته شدند، ولی در درازمدت به پذیرش نگرانیهای مشروع دانشجویان دربارۀ کیفیت آموزش عالی انجامید و تصدیق شد که مسئولیت اساسیِ حفظ نظم در دانشگاهها برعهدۀ خود آنها ست، نه عموم مردم یا دولت. هنگامی که در 1973م نیروهای مسلح آمریکایی از ویتنام بیرون آمدند، رشد عمومی آموزش عالی کم‌کم آغاز شده بود. افزایش شمار دانشجویان و اعضای هیئتهای علمی و تنوع بیشتر در ترکیب آنان نه‌تنها به غنای عظیم برنامه‌های درسی، بلکه به نظارت بی‌سابقۀ استادان و مدرسان بر محتوای برنامه‌ها و عموماً به آزادی تعلیم و تعلم در دانشگاهها به مقدار شایان توجهی افزود. (148)

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 240
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست