آخرین بروز رسانی : یکشنبه 13 بهمن 1398 تاریخچه مقاله
اِرِنْبورگ [erenbūrg]، ایلیا گریگوریِویچ (1891-1967م/ 1269-1346ش)، نویسنده و روزنامهنگار برکار روس و یکی از متنفذترین سخنگویان اتحاد شوروی در برابر دنیای غرب. ارنبورگ در خانوادهای یهودی که بعداً به مسکو مهاجرت کرد، زاده شد و در آغاز جوانی در فعالیت انقلابی شرکت کرد و در نوجوانی به زندان افتاد؛ در 1910م به پاریس مهاجرت کرد و در آنجا بود که به انتشار شعر پرداخت. او در جنگ جهانی اول خبرنگار جبهههای جنگ شد و در 1917م به روسیه بازگشت؛ در جنگ داخلی اوکراین حضور یافت و از 1917 تا 1921م در رد یا پذیرش بلشویکها پیوسته در نوسان بود؛ پس از آن به اروپا بازگشت و در فرانسه، بلژیک و آلمان اقامت گزید و نخستین رمان خود، «ماجراهای غیرعادی خولیو خورِنیتو و شاگردان او» (1922م) را ــ کـه بهترین اثر او نیز تلقـی شده است ــ نوشت. با اینهمه، در 1924م باز هم دیدگاه ارنبورگ تغییر کرد و او اجازۀ بازگشت به اتحاد شوروی را به دست آورد؛ در نشستهای نویسندگان و دیگر فعالیتهای ادبی مسکو شرکت کرد و سپس بیدرنگ به عنوان سردبیر بخش خارجی چند روزنامۀ شوروی به اروپا فرستاده شد. ارنبورگ در مقام خبرنگار جنگی روزنامۀ ایزْوِسْتیا در دورۀ 1936-1940م بیشتر در اسپانیا و فرانسه بود؛ در 1941م به اتحاد شوروی بازگشت و «سقوط پاریس» را که حملهای سخت بر غرب بود، منتشر کرد. این کتاب در 1942م جایزۀ استالین را ربود. ارنبورگ افزون بر فعالیتهایش به عنوان روزنامهنگار و رماننویس، شعر، داستان کوتاه، مقاله، سفرنامه و خاطرات هم مینوشت. او پس از پذیرش رژیم شوروی، نویسندگی خود را با خواستههای ادبی شوروی همساز کرد و در جریان تصفیههای سیاسی از آسیبهایی که به بسیاری از نویسندگان و هنرمندان وارد شد، در امان ماند؛ در 1946-1947م بار دیگر جایزۀ استالین را برای «توفان» گرفت و و در1951-1952م رمان مهم او به نام «موج نهم» به چاپ رسید. ارنبورگ اندکی پس از درگذشت استالین رمان «آب شدن برفها» (1954م) را نوشت که بحثهای شدیدی را در مطبوعات شوروی برانگیخت و عنوان کتاب او وصف حال این دوره از ادبیات شوروی شد. ارنبورگ در سالهای بعد، همّ خود را وقف پیشبرد گرایشهای نو و متفاوت در نویسندگی کرد. او در شرح حال خود به نام «سالها، مردم، زندگی»، به بررسی موضوعات متفاوت (مثلاً هنر غربی) و همچنین کسان بسیاری (مثلاً نویسندگانی که در تصفیههای دهۀ 1930م جان باختند) پرداخت که معمولاً برای مؤلفان شوروی مضامین مناسبی نبودند. این نگرش در 1963م او را گرفتار سانسور رسمی دستگاه کرد؛ اما ارنبورگ تا هنگام مرگ در محافل ادبی شوروی همچنان مطرح باقی ماند. (112)