آخرین بروز رسانی : یکشنبه 13 بهمن 1398 تاریخچه مقاله
اُرِسْتِس [orestes]، در اساطیر یونان، پسر آگامِمنون و همسرشکلوتایمْنِستْرا، و برادر الکترا. بهروایت هُمِر، پدر ارستس به دست آیْگیسْتوس ــ معشوق همسرش ــ کشته شد و ارستس، پس از رسیدن به سن بلوغ، با کشتن آیگیستوس و کلوتایمنسترا انتقام مرگ پدرش را گرفت. در حالی که همر ارستس را فردی وظیفهشناس، پرهیزگار و شایستۀ ستایش معرفی میکند، ولی این رفتار او از دید اصول اخلاقی آن عصر، نکوهیده شمرده میشد؛ به همینسبب الاهگان انتقام ارستس را به جرم مادرکشی، پیوسته تعقیب میکردند و آزار میدادند. ارستس از الاهگان انتقام گریخت و به دِلفی پناه برد، اما به تشویق آپولون به آتن رفت و در آرِیوپاگوس (دادگاه مشهور آتن) از خود دفاع کرد. هیئت داوران به تساوی به نفع، و بر ضد او تقسیم شدند، و رأی آتنا به نفع او سبب تبرئهاش شد. با دادن لقب اِئومِنیدِس (مهربانان) به الاهگان انتقام، از آنها هم دلجویی شد و آنها دست از آزار ارستس برداشتند. ارستسپادشاهی پدر را بهارث برد، و هِـرمیونه ــ دختر هِـلِنه و مِنِلائوس ــ را بههمسری برگزید وسرانجام بر اثر مارگزیدگی درگذشت.
داستانارستس در هنروادبیات دورۀ باستان، داستانی همهپسند بود. اُرِسْتیا (ه م) اثر آیْسخولُس (اِشیل) امکانات نمایشی این داستان را نشان میداد. از این امکانات در آثار سوفوکْلِس و اِئوریپیدِس بیش از پیش بهره برده شد. وجوهی از این داستان نیز در آثار بسیاری از نمایشنامهنویسان و نیز در دیگر آثار هنری غربی به تصویر کشیده شده است، ازجمله در اُرِسْت اثر ولتر، «ایفیگِنیا در تاوریس» اثر گوته، آثاری از یوجین اُ‘نیل و ژان پل سارتر، و اپراهایی از گلوک و ریشارد اشتراوس. (131)