responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2104

ارسس


نویسنده (ها) :
پرویز رجبی
آخرین بروز رسانی :
یکشنبه 8 دی 1398
تاریخچه مقاله

اَرْسِس [arses]، کوچک‌ترین پسر اردشیر سوم هخامنشی از آتـوسـا (سل‌ نـوامبر 338 ـ ژوئن 336ق‌م). بـاگواس، خـواجـۀ جاه‌طلب دربار هخامنشی در 338ق‌م، پس از مسموم کردن اردشیر سوم به کمک پزشک دربار، ارسس را، با امید دست یافتن به فرمانروایی مطلق، بر تخت شاهی نشاند. باگواس برای رسیدن به این هدف، حتى برادران ارسس را نیز کشت (امستد، 489-490؛ دیودُروس، 131).
کشته شدن اردشیر سوم که یکی از شاهان مقتدر هخامنشی بود، اوضاع سیاسی تمام منطقه را دگرگون کرد و به گفتۀ امستد (ص 489) شاهنشاهی ایران را تباه ساخت. شاید بتوان این توطئۀ درباری را که به خواست خواجه‌ای خیانت‌پیشه انجام گرفت، پدیدآورندۀ یکی از سرنوشت‌سازترین رویدادهای همۀ دورانهای تاریخ ایران به‌شمار آورد. تزلزل اوضاع ایران و دگرگونیهای سیاسی یونان، در زمان فیلیپ مقدونی، پدر اسکندر، یونانیها را آمادۀ مقابلۀ جدی با ایرانیها کرد. فیلیپ با بهره‌گیری از این فرصت، در اواخر 338ق‌م اتحادیه‌ای یونانی در کورنت پدید آورد و از ارسس خواست تا کمکی را که پیش‌تر در پرینتوس به ایران شده بود، جبران کند. ارسس سر باز زد و فیلیپ این رفتار ارسس را به اعلان جنگ تعبیر کرد. در 337ق‌م، فیلیپ به سرفرماندهی قوای یونان بر ضد ایران برگزیده شد و نیرویی 10 هزار نفری در اوایل 336ق‌م، با هدف آزادسازی شهرهای یونانیِ زیر فرمان حکومت ایران، وارد آسیای صغیر شد (همو، 489-490). در این میان ارسس که از خود قدرتی برای حکومت نداشت، تصمیم به مسموم کردن باگواس گرفت، اما بگواس پیش‌دستی کرد و ارسس را نیز مسموم ساخت و پس از کشتن همۀ فرزندانش، داریوش سوم را که از اعقاب اوُستانِس (اوتانِس)، برادر داریوش بزرگ بود، به شاهی برداشت.
پلوتارک که به جای ارسس، «اوارسس» آورده است، می‌نویسد که انگاری باگواس تخت و رخت و دیهیم شاهی را به جای اینکه به ارسس بسپارد، به در خانۀ اسکندر برد (IV/ 459, 461). اشپیگل با اشاره به همکاری باگواس و یونانیها می‌نویسد که پس از ارسس جانشین او (داریوش) گویی هیچ قدرت و اختیاری نداشت مگر آنکه به فرماندهی هخامنشیان پایان بدهد (II/ 488-489).
ظاهراً باگواس برای از میان برداشتن ارسس پیش‌تر با داریوش سوم تبانی کرده بود، به‌خصوص باید توجه داشت که استرابن داریوش سوم را از خاندان هخامنشی نمی‌داند (VII/ 189). در سکه‌هایی که از ارسس بازمانده، وی مردی با بینی بزرگ عقابی، چهرۀ پهن و ریش‌دراز و تیز تصویر شده است (نک‌ : امستد، 489).
ابن عبری نام این شاه هخامنشی را به صورتهای ارسیس و پارسیس ضبط کرده، و مدت فرمانروایی او را 4 سال نوشته است که درست نیست(ص 36-37). اوروسیوس، مورخ اسپانیایی (ح 385-420م) نیز مدت حکومت وی را به خطا 4 سال نوشته، و به جای ارسس، شخشار آورده است (ص 227). ابن عبری و اوروسیوس‌سقراط را معاصر ارسس دانسته‌اند(همانجاها). بیرونی جانشین اُخُس (اردشیر سوم) را ارسیس بن اخس می‌نامد (ص 111، قس: ص 89) و در جای دیگر ارسیخ را به عنوان پدر داریوش سوم و نوادۀ اخس آورده است. به این ترتیب اگر ارسس شکل یونانی «اَرْشَن» (مرد/ نرینه) بوده باشد (نک‌ : بارتولمه، 203؛ مایرهفر، I/ 21)، ناگزیریم منبع بیرونی را منبعی یونانی بدانیم.

مآخذ

ابن عبری، تاریخ ایران باستان، ترجمۀ یوسف بنیان و محمدجواد مشکور، تهران، 1326ش؛
اوروسیوس، تاریخ العالم، به کوشش عبدالرحمان بدوی، بیروت، 1982م؛
بیرونی، ابوریحان، الآثار الباقیة، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، 1923؛
نیز:

Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Berlin, 1961;
Diodorus of Sicily, Bibliotheca historica, tr. C. B. Welles, London, 1970, vol. VIII;
Justi, F., Iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963;
Mayrhofer, M., Die altiranischen Namen, Iranisches Personennamenbuch, Wien, 1979, vol. I;
Olmstead, A. T., History of the Persian Empire, Chicago/ London, 1966;
Plutarch, Moralia, tr. F. C. Babbitt, London, 1972;
Spiegel, F., Erânische Altertumskunde, Leipzig, 1873;
Strabo, The Geography, tr. H. H. Jones, London, 1966.

پرویز رجبی

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست