اقتصاد نهادی \eqtesād-e nahādī\، (نیز معروف به نهادگرایی)، مکتبی اقتصادی که در دهههای 1920 و 1930 م / 1300 و 1310 ش در آمریکا شکوفا بود و پیروان آن، تطور نهادهای اقتصادی را بخشی از روند وسیعتر توسعۀ فرهنگی میشمردند. ثُرستاین وِبلِن، اقتصاددان آمریکایی، اساس نظریۀ نهادگرایی را ضمن انتقادش از نظریۀ اقتصادی ایستای سنتی پیریزی کرد. او بر آن بود تا تصویری واقعگرایانهتر از انسانی را که از سنتها و نهادهای دائماً درتغییر تأثیر میپذیرد، جانشین مفهوم انسان بهعنوان تصمیمگیرنده در امور اقتصادی کند. نظام اقتصادی آمریکا در نظر وبلن، نظامی است که انگیزۀ اصلی آن بیشتر مادی است تا فنشناختی؛ و فعالیتهای بازرگانی برای انباشت پول است، نه تولید کالا. جان کامِنز، رِکسفِرد تاگوِل، جان کلارک و وِسلی میچل در آمریکا، و بیِتریس و سیدنی وِب، و ریچارد تاونی در انگلستان از دیگر اقتصاددانان حامی این مکتب به شمار رفتهاند. نهادگرایی اگرچه هیچگاه مکتب عمدهای در اندیشۀ اقتصادی به شمار نیامد، ولی تأثیر آن، بهویژه در آثار اقتصاددانانی پابرجا ست که مسائل اقتصادی را دستکم تا حدی در قالب پدیدههای اجتماعی و فرهنگیِ گستردهتر تحلیل میکنند. رهیافت این مکتب در تحلیل مشکلات کشورهای درحالرشد سودمند است، زیرا نوسازی نهادهای اجتماعی غالباً از لوازم پیشرفت صنعتی است.