نویسنده (ها) :
حسین مسرت
آخرین بروز رسانی : جمعه 16 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
افصحالملک یزدی \afsah-ol-molk-e yazdī\، ابراهیم (1283-1345 ق / 1866-1926 م)، ملقب و متخلص به افصحالملک، نیز با تخلصهای جلال، جلالی و جلال الشعرا؛ شاعر دورۀ قاجار. افصحالملک در روستای بنادک سادات، از توابع شهرستان تفت، به دنیا آمد. پدرش، میرزا سید حسین، فرزند میرزا سید علینقی وقتساعتی (منسوب به محلۀ وقتالساعت)، از سادات موسوی یزد بود که بنابر شنیدهها، از نوادگان میرزا محمد عقدا به شمار میآمد. افصحالملک در کودکی مادرش را که از فرزندان نواب میرزا محسن بود (عسکری، 2)، از دست داد. در 16سالگی راهی یزد شد. برای تأمین معاش، نخست به حرفۀ حکاکی روی آورد و پساز مدتی، در خوشنویسی مهارت یافت. در این مدت به تحصیل علوم متداول کوشید (آیتی، 271) و دیری نگذشت که بهواسطۀ ذوق لطیف و قریحۀ سرشارش، به زبانآوری و بلاغت در سرودن شعر نامور گردید. این امر انگیزهای شد تا در 26سالگی راهی اصفهان و سپس تهران شود. او در تهران به محافل ممتاز ادبی راه یافت (رستگار، «جات خالی ... »، 52). افصحالملک در 1318 ق / 1900 م، بهوسیلۀ میرزا علیاصغر خان اتابک، صدراعظم وقت، به دربار مظفرالدین شاه راهیافت و قصایدش مورد پسند شاه قرارگرفت (آیتی، همانجا). در 20 شعبان 1320 ق / 23 نوامبر 1902 م، طی فرمانی از سوی مظفرالدین شاه، ملقب به افصحالملک گردید (رستگار، همانجا). اصل این فرمان در گنجینۀ مخطوطات کتابخانۀ وزیری یزد نگهداری میشود (شیروانی، 5 / 1866؛ رستگار، همانجا). افصحالملک تا زمان اعطای لقب، اشعار خود را با تخلص «جلالی» میسرود، اما پساز آن، تخلص خود را به افصحالملک تغییرداد (فتوحی، 214؛ رستگار، «یادداشتها ... »، شم 969، ص 2). افصحالملک سرودههای بسیاری در قالب غزل، مثنوی، قصیده و بهویژه قطعه دارد. بیشتر آثار منظوم وی، بهاستثنای دو مثنوی تحفة فاتحیه و شکرنامه و چند غزل و قطعه، از میان رفته است. همین مقدار اندک گواهی بر مهارت و بلاغت او در سخنسرایی است (همان، شم 970، ص 3؛ طاهری، 161). در میان سرودههای او چند مادهتاریخ نیز دیده میشود؛ ازجمله تاریخ درگذشت سپهسالار وجیهالمیرزا در 1321 ق / 1903 م، و شیخ محمدجواد خراسانی در 1340 ق / 1922 م که به درخواست «مرآت» سروده شده است (رستگار، همان، شم 971). همچنین، شعری در سیهروزی مردم رشت دارد که ظاهراً به سالهای 1329 ق / 1911 م و 1330 ق / 1912 م، دورۀ قتلوغارت مردم آن دیار بهدست نیروهای روس، مربوط است (همان، شم 973، ص 2). اقامت افصحالملک در تهران دیری نپایید و از شدت بیماری بهناچار راهی زادگاه خود شد (همان، شم 969، ص 2). روشن نیست که در چه سالی به یزد بازگشت، اما سرودهای که بر سردر باغ وی وجود داشته است، حضورش را در 1328 ق / 1910 م، مسجّل میکند (همان، شم 974، ص 2). افصحالملک در اول ربیعالاول 1345، برابر 17 شهریور 1305، در 62 یا 63سالگی درگذشت (شیرسلیمیان، بش ). او را در زاویۀ حرم امامزاده جعفر در یزد به خاک سپردند (رستگار، همان، شم 969، ص 2؛ وزیری، 35؛ آیتی، 272؛ طاهری، 161).
آثار
1. دیوان
مشتمل بر غزلیات و قصاید که برخی از آنها در مجموعهها چاپ شده است (نک : همانجا). 2. شکرنامه
منظومهای است تمثیلی در بحر متقارب در 457 بیت، که افصحالملک آن را در سالهای پایانی عمرش سرود. نسخهای از این اثر در دست است که به خط خود شاعر کتابت شده است (رستگار، همان، شم 970، ص 3، شم 971، ص 2، شم 975، ص 2).