آسمان \ ās[e]mān\ ، از آفریدههای اهورایی و ایزد نگهدارندۀ سپهر. واژۀ آسمان در اوستا به صورت اَسَن و اَسمَن (بارتولمه، 207-208)، در فارسی باستان به صورت اَسمَن (براندِنشتاین، 107)، در فارسی میانه به صورت اَسمان (مکنزی، 12) و در پازند به صورت آسمان (تفضلی، 32) آمده است. این واژه در اوستا به معنی «سنگ» نیز به کار رفته است (بارتولمه، همانجا) و در واقع با واژههای فارسی باستان اَسَن (براندنشتاین، همانجا) و فارسی میانۀ سَگ و سَنگ (مکنزی، 73-74)، به معنای «سنگ»، همریشه است. آسمان نخستین آفریدۀ اهورهمزدا پیش از جهان مادی است که آغاز و انجام آن نادیدنی است (یشتها، فروردینیشت، بند 3) و در اوستا ستوده شده است (وندیداد، فصل 19، بند 35؛ ویسپرد، فصل 7، بند 4؛ یسنا، یسن 42، بند 3). آفرینش دیگر پدیدهها با آسمان ارتباط دارد؛ به این معنی که اهورهمزدا از گوهر آسمان، آب، و از آب، زمین را آفرید و بهیاری آسمان، شادی را آفرید تا در دوران آمیختگی، که روزگار کنونی ماست، آفریدگان بهشادمانی زندگی کنند (بندهش، 19). در نوشتههای پهلوی، از مینوی آسمان با صفات اندیشمند، سخنور، کُنِشمند، آگاه، افزونگر و برگزیننده (بندهش، 40)، بلند، توانا و درخشان (خرده اوستا، سی روزۀ کوچک، بند 27)، که بیستون در جهان مینوی میایستد («زند خرده اوستا»، 256)، نام برده شده است. آسمان ایزد روز بیست و هفتم هر ماه و بخشندۀ ثروت است و وظیفۀ دفاع در برابر اهریمن را بر عهده دارد (بهار، 49)؛ آغاز و انجام ندارد (یشتها، همانجا)؛ در بالای زمین نگهداشته شده است و فرو نمیافتد (یسنا، یسن 44، بند 4). اهورهمزدا به هنگام نمایش خود به زردشت، چهره و اندام خود را به اندازۀ آسمان به او نشان میدهد و آن را چون جامهای بر تن میکند ( گزیدههای زادسپرم، بخش 22، بند 8 و 9)، جامهای ستارهآذین و مینوی که اهورهمزدا، مهر، رَشن و سپندارمذ میپوشند (یشتها، همانجا). آسمان، مانند فلز، باد و آتش، مذکر است، چرا که آفرینش او از گوهر الماس نر (بندهش، 40) و گوهر آهن درخشنده (مینوی خرد، پرسش 8) است و به همین سبب، او همکار و یاور شهریور است، زیرا خویشکاری شهریور، حمایت از فلزات است (بندهش، 112، 113) و استواری فلز از آسمان، و بُنِ آسمان، گوهر آبگینهگونِ فلز است (همان، 49). در بندهش (ص 40) صفت خُماهن، به معنی فلز گداخته، برای آسمان به کار رفته است. خماهن را سنگی تیرهرنگ یا سیاه و سفید نیز معنی کردهاند و با توجه به خویشکاری آسمان، میتوان چنین اندیشید که خماهن بودن آسمان هم صفتی برای فلزین بودن آن است و هم نشانۀ سنگ بودن آن (بهار، 18). آفرینش آسمان در مدت 40 روز، از روز هرمزد (روز یکم) ماه فروردین، تا روز آبان (روز دهم) ماه اردیبهشت، به طول انجامید (بندهش، 41). ایرانیان باستان برای آسمان هفت طبقه قائل بودند (همان، 48). به نظر هنینگ (pp. 105-106)، ایرانیان زردشتی، در آغاز، تنهـا چهار طبقه ــ یـا به روایتـی، پنج طبقه ــ را میشناختند و افزوده شدن طبقههای بعدی، نخست، ناشی از مبارک بودن عدد هفت نزد ایرانیان، و سپس، بهسبب نفوذ اخترشناسی بابِلی در ایران بوده است.
Bartholomae, AW ; Brandenstein, W. & M. Mayrhofer, Handbuch des Altpersischen, Wiesbaden, 1964; Henning, W. B., «An Astronomical Chapter of the Bundahishn», Hommages et Opera Minora, 1977, vol. VI; MacKenzie, CPD ; Zand-i Khūrtak Avistāk, tr. & ed. E. B. N. Dhabhar, Bombay, 1927. شهلا آذری