responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1292

اسکیپیو


نویسنده (ها) :
بخش تاریخ
آخرین بروز رسانی :
شنبه 9 فروردین 1399
تاریخچه مقاله

اِسکیپیو \ [e]skipiyo\ ، خاندانی از پاتریسیَن های (اشراف) روم باستان، که شماری دولتمرد و سردار برجسته از آن برخاستند. این خاندان که شاخه‌ای از دودمان کُرنِلیوس بود، در سدۀ 4ق‌م پدیدار شد، تا 190ق‌م به اوج قدرت خود رسید، و در پایان دوران جمهوری روم (27ق‌م)، از میان رفت. اعضای خاندان اسکیپیو به‌سبب دلبستگی‌شان به فرهنگ و دانش یونانی شناخته می‌شدند. سرشناس‌ترین اعضای این خاندان عبارت‌اند از:

اسکیپیویِ آفریقاییِ مِهین

(در لاتین: اسکیپیو آفریکانوس مایور)، با نام کاملِ پوبلیوس کُرنِلیوس اسکیپیو آفریکانوس (236- ح 183ق‌م)، از برجسته‌ترین سرداران روم باستان، که به‌سبب پیروزی بر هانیبال، سردار کارتاژی، و پایان دادن به دومین جنگ میان روم و کارتاژ (201ق‌م)، نام‌آور شد.
پوبلیوس اسکیپیو در رم زاده شد. پدر، پدر‌بزرگ و پدرِ پدربزرگش همگی در زمان خود کُنسول (بالاترین مقام در جمهوری روم) بودند. او پس از جنگیدن در سپاهی که به‌فرماندهی پدرش، پوبلیوس کرنلیوس اسکیپیو (د 211ق‌م)، برای نبرد با هانیبال، سردار کارتاژی، به شمال ایتالیا فرستاده شده بود، در 210ق‌م به فرماندهی ارتش روم در اسپانیا رسید. اسکیپیو پس از رسیدن به اسپانیا در 209ق‌م، بی‌درنگ به کارتـاژِ نـو (قَرطاجَنه؛ کـارتاخِنای کنونـی) ــ مرکز فرماندهی ارتش کارتاژ در اسپانیا ــ حمله کرد و به این ترتیب، کارتاژ را از پایگاه تدارکاتی اصلی خود در اروپا محروم ساخت. او در 208ق‌م هاسدروبال ــ فرمانده کارتاژی و بـرادر هانیبال ــ را از اسپانیا بیرون راند، اما نتوانست از گذشتن او از کوههای پیرِنه، به‌قصد یاری رساندن به برادرش، جلوگیری کند.
اسکیپیو در 205ق‌م پیروزمندانه به رم بازگشت و به مقام کنسولی برگزیده شد. او در این مقام، قصد بیرون راندن کارتاژیها از ایتالیا و حمله به سرزمین اصلی کارتاژ در شمال آفریقا را داشت، اما دشمنانش در سِنا تنها اجازۀ پیشروی تا جزیرۀ سیسیل را به او دادند و نیروهای کافی در اختیارش نگذاشتند. اسکیپیو گروهی از نیروهای داوطلب را به سپاه خود افزود و در سیسیل مستقر شد. او در آنجا نیروهایش را آموزش داد و در 204ق‌م به شمال آفریقا حمله کرد و کارتاژیها را در منطقۀ سوق الخمیس (در تونس کنونی) شکست داد. پس از تصرف تونس به‌دست اسکیپیو، کارتاژیها خواستار صلح شدند، اما در پی بازگشت هانیبال از ایتالیا، دو طرف در نبرد زاما (202ق‌م) درگیر شدند که به شکست هانیبال انجامید. اسکیپیو به‌پاس این پیروزی، که به دومین جنگ کارتاژی (پونی) پایان داد، لقب آفریکانوس (آفریقایی) گرفت. اسکیپیو در 199ق‌م سِنسور ــ بالاترین مقام قضایی ــ شد و به ریاست سنا رسید، و در 194ق‌م برای بار دوم منصب کنسولی یافت.
پس از حملۀ آنتیوخوس سوم، شاه سلوکی، به متصرفات روم در آسیـای صغیر، لوکیـوس اسکیپیـو ــ بـرادر پوبلیـوس ــ در 190ق‌م فرمانده نیروهای رومی برای نبرد با او شد و پوبلیوس را به‌عنوان مشاور نظامی با خود برد. در این نبرد، نیروهای سلوکی به‌سختی از رومیان شکست خوردند. لوکیوس اسکیپیو به‌پاس این پیروزی، لقب اسکیپیوی آسیایی گرفت. پوبلیوس به‌سبب بیماری نتوانست خود در نبرد شرکت کند، اما در تنظیم قرارداد صلح با آنتیوخوس، نقش محوری داشت.
در بازگشت به رم، برادران اسکیپیو مورد حملۀ سخت دشمنانشان، به رهبری کاتویِ مِهین، قرار گرفتند و به گرفتن رشوه از آنتیوخوس متهم شدند. اسکیپیوی آفریقایی سرانجام در 184ق‌م از این اتهام تبرئه شد، اما نفوذ و قدرت خود را از دست داد و از زندگی سیاسی ـ اجتماعی کناره گرفت. او در مزرعه‌ای در کامپانیا اقامت گزید و اندکی بعد درگذشت.
اسکیپیوی آفریقایی مهین بزرگ‌ترین فرمانده رومی پیش از یولیوس سزار (قیصر)، و از بزرگ‌ترین سرداران جهان باستان به‌شمار می‌آید. او شاید نخستین فرمانده رومی بود که از سوی سربازانش لقب امپراتور گرفت. با این همه، او هیچ‌گاه از قدرت نظامی خود برای برتری یافتن بر دشمنان سیاسی‌اش بهره نگرفت. اسکیپیو در کار سیاست به اندازۀ جنگ موفق نبود. یکی از دلایل کاهش نفوذ سیاسی او پافشاری بر سیاست خارجی صلح‌جویانه و نیز هواداری‌اش از گسترش فرهنگ و تمدن یونانی در روم بود. اما کارنامۀ او نشان داد که رومیان باید قدرت خود را نه‌تنها در ایتالیا، بلکه در سراسر منطقۀ مدیترانه گسترش دهند.
در آغاز عصر نوزایی (رُنسانس) توجه بسیاری به زندگی اسکیپیوی آفریقایی مهین جلب شد و پِترارک، شاعر نامدار ایتالیایی، او را در حماسۀ «آفریقا» به زبان لاتین، ستود.

اسکیپیوی آفریقاییِ کِهین

(در لاتین: اسکیپیو آفریکانوس مینور)، با نام کاملِ پوبلیوس کُرنِلیوس اسکیپیو آیمیلیانوس آفریکانوس نومانتینوس (ح 185- 129ق‌م)، سردار رومی و نوه‌خواندۀ اسکیپیوی آفریقایی مِهین. او پسر دوم لوکیوس آیمیلیوس پائولوس، معروف به مقدونی (ماکِدونیکوس)، بود که قهرمان سومین جنگ مقدونیه شد و دو بار به مقام کنسولی رسید. پس از ازدواج دوبارۀ پائولوس، در پی جدا شدن از همسرش، خانواده‌های دیگری سرپرستی دو پسر او را برعهده گرفتند. با این حال، هر دو برادر رابطۀ خود را با پدرشان نگاه داشتند. سرپرستی پسر کوچک‌تر را پوبلیوس اسکیپیو، پسر اسکیپیوی آفریقایی مهین، برعهده گرفت.
اسکیپیوی کهین با فرهنگ یونانی پرورش یافت. او و برادرش از کودکی با پُلوبیوس (ه‌ م)، تاریخ‌نگار یونانی که در تبعید در ایتالیا بود، رابطۀ دوستی برقرار کردند و او آموزگار آنان شد. اسکیپیوی کهین پس از شرکت در جنگ مقدونیه، در کنار پدر واقعی‌اش، در 151ق‌م افسر عالی‌رتبۀ ارتش روم در اسپانیا شد و با آغاز سومین جنگ کارتاژی (پونی)، به مقام کنسولی رسید. او در 150ق‌م، در مقام فرمانده سپاه روم، برای جنگ با کارتاژیها به آفریقا رفت و پس از یک سال نبرد سخت، کارتاژ را تصرف و ویران کرد. در پی این پیروزی، عنوان آفریقایی (آفریکانوس) به او داده شد و برای بازشناخته شدن از پدربزرگش، اسکیپیوی آفریقایی کهین نام گرفت.
اسکیپیو سپس به رم بازگشت و پس از چندین سال خدمت در مقام سِنسور، در 134ق‌م برای بار دوم به کنسولی برگزیده شد و نیز به فرماندهی نیروهای رومی برای سرکوب شورش نومانتیا در اسپانیا رسید. او پس از محاصره‌ای طولانی، این شهر را تصرف و ویران کرد و با این کار، به جنگی 20 ساله در اسپانیا پایان داد. تصرف نومانتیا سبب شد که عنوان نومانتینوس به نام اسکیپیو افزوده شود.
به هنگام حضور اسکیپیو در اسپانیا، گراکوس، برادرزنش، که مقام تریبونی داشت، قوانینی را به سنا عرضه کرده بود که بر پایۀ آن، زمینهای عمومی میان تهی‌دستان شهر رم تقسیم می‌شد. اسکیپیو پس از بازگشت به رم، رهبری اشراف را در مبارزه با اصلاحات ارضی گراکوس بر عهده گرفت. او به همین سبب محبوبیت خود را تا اندازۀ بسیاری از دست داد و سرانجام، یک شب پیش از ایراد سخنرانی دربارۀ این قوانین، درگذشت. مرگ ناگهانی اسکیپیو تردیدهایی را دربارۀ قتل او به دست خانوادۀ همسرش، که دشمنان سیاسی‌ او بودند، برانگیخت.
اسکیپیوی آفریقایی کهین، در مقام فرمانده نظامی، خدمت شایانی به حفظ و گسترش قدرت روم در جهان کرد. او به مدت 20 سال از مقامهای برجستۀ روم بود، اما دشمنان سیاسی فراوانش همواره رهبری او را به چالش می‌کشیدند. او همچنین شخصیتی فرهیخته و پشتیبان فرهنگ بود و دانشورانی چون پلوبیوس و لایلیوس جزو حلقۀ دوستان و مشاوران او، موسوم به حلقۀ اسکیپیو، بودند. اسکیپیو با پشتیبانی از چهره‌های برجسته‌ای چون تِرِنتیوسِ شاعر و پانایتیوس، فیلسوف رواقی، تأثیر بسزایی در پیشرفت ادبیات لاتین و آمیخته شدن فرهنگ و اندیشۀ یونانی و رومی داشت. اسکیپیو برای بسیاری از اندیشمندان رومی پس از خود، به‌ویژه سیسِرون (کیکِرو)، دولتمردی آرمانی بود که دوران زرین جمهوری روم در پشتیبانی‌اش از فرهنگ، فضیلتهای شخصی، و نرمش و میانه‌روی او در مقام نجیب‌زاده و حکومتگر، تجسم می‌یافت. سیسرون او را در آثار خود، به‌ویژه قطعۀ زیبای «رؤیای اسکیپیو» در کتاب «دربارۀ جمهوری»، ستوده است.

مآخذ


CE, 6th edition (under «Scipio», «Scipio Africanus Major», «Scipio Africanus Minor»);
EA, 2006 (under «Scipio Africanus Major», «Scipio Africanus Minor»);
EB, 2010 (under «Scipio, Publius Cornelius», «Scipio Africanus the Elder», «Scipio Africanus the Younger»);
GLE (under «Scipions, les», «Scipion l'Africain», «Scipion Emilien»);
GSE ;
ME, 2009 (under «Scipio Africanus the Elder», «Scipio Africanus the Younger»».

بخش تاریخ

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست