آراگون[ārāgon] ، لوئی (1897-1982م/1276-1361ش)، شاعر، رماننویس و مقالهنویس فرانسوی که از فعالان سیاسی و شارح کمونیسم بود. او توسط آندره برِتون، شاعر سوررئالیست با جنبشهای پیشگام، همچون دادائیسم آشنا شد و با فیلیپ سوپو و برتون، مجلۀ سوررئالیستی «ادبیات» را بنیان نهاد (1919م). نخستین اشعار او «آتش شادی» (1920م) و «جنبش جاودانی» (1925م) بود و او در پی آنها رمان «دهقان پاریسی» (1926م) را نوشت.
در 1927م، جستوجو برای یافتن ایدئولوژی جدیدی وی را به حزب کمونیست سوق داد و وقتی به مرحلهای رسید که بر فعالیتهای ادبی و هنری این حزب تأثیری مستمر گذاشت، نامش با نام حزب کمونیست درآمیخت. در 1928م، با اِلْسا تریولۀ روستبار (خواهرزن مایاکوفسکی شاعر) که الهامبخش او بود، ازدواج کرد. در 1930م از اتحاد شوروی دیدار کرد و 3 سال بعد، به سبب تعهدات سیاسی از سوررئالیستها جدا شد. 4 جلد رمان بزرگش، «جهان واقعی» (1933-1944م) از دیدگاهی تاریخی مبارزۀ طبقاتی پرولتاریا را در جهت انقلاب اجتماعی ترسیم میکند. آراگون در رمان طولانی دیگر خود، «کمونیستها» (6جلد،1949-1951م) همچنان رئالیسم سوسیالیستی سنتی را به کار گرفت. 3 رمان بعدی او «هفتۀ مقدس» (1958م)، «اعدام»(1965م) و«سپیدییا فراموشی» (1967م) درواقع بهطور غیرمستقیم زندگینامۀ خود اوست که در دفاع از حزب کمونیست نوشته، و در آنها از شیوههای تازهتر رماننویسی زمان خود استفاده کرده است. اشعار مجموعههای «دلتنگی» (1941م) و «دیان فرانسوی» (1945م)، مبیّن شور میهنپرستانۀ او ست و در اشعار «چشمان اِلسا» (1942م) و «جز السا پاریسی نیست» (1964م)، عشق خود را نسبت به همسرش که سیمای فرانسه را در چهرۀ او میبیند، اظهار کرده است. آراگون از 1953 تا 1972م، سردبیر هفتهنامۀ کمونیستی هنر و ادبیات به نام «ادبیات فرانسه» بود. او که در 71 سالگی هنوز چهرهای تندرو بود، در 1968م به تظاهرات خیابانی دانشجویان پاریسی پیوست و در 1981م نشان لژیون دونور فرانسه را گرفت. (112)