responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1069

اسفرزه


نویسنده (ها) :
یونس کرامتی
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 6 فروردین 1399
تاریخچه مقاله

اِسفَرزه \ esfarze\ ، نیز اَسپغول، اَسبغول (اسبقول)، نام فارسی دست‌کم دو گونۀ گیاهی از جنس (سردۀ) بارهنگ از تیرۀ بارهنگیان. خواص درمانی اسفرزه در پزشکی کهن یونانی، ایرانـی ـ اسلامی، هندی و نیز پزشکی نوین، همواره مورد توجه بوده است.
داروشناسان و پژوهشگران تاریخ داروشناسی غالباً نام علمی پلانتاگو پسولیوم را که نخست، کارل لینائوس (یا کارل فون لینه، بنیادگذار نظام رده‌بندی گیاهان، جانوران، و نام‌گذاری دو اسمیِ گونه‌ها) پیشنهاد کرد، معادل نامهای یادشده (اسفرزه، اسپغول، ...) دانسته‌اند (مثلاً شلیمر، 462؛ زرگری، 194؛ میرحیدر، 343؛ قس: مظفریان، 418)؛ اما مشخصاتی که وی برای این گونۀ گیاهی یاد کرد، حتى پس از اصلاحاتی در 1762م، چنان مبهم بود که در منابع گیاه‌شناسی بعدی، غالباً با گونۀ پلانتاگو آفرا (و به‌ندرت با پ. آرِناریا) معادل پنداشته شد، چندان که امروزه برای دوری از اشتباه، پیشنهاد حذف نام علمی پ. پسولیوم مطرح شده است (نک‌ : اَپلِکوئیست، 235). گذشته از ایـن، گیـاه ـ داروشناسان دورۀ اسلامی به سه نوع دانۀ اسفرزه/ اسبغول (= بزر قطونا) اشاره کرده‌اند، یکی تخمهایی کمابیش سپیدرنگ و دو نوع دیگر، تخمهایی قرمزرنگ یا سیاه‌رنگ. با توجه به رنگ قهوه‌ایِ تیرۀ مایل به قرمزِ دانه‌های گونۀ پسولیوم/ آفرا، می‌توان دریافت که دو نوع دانۀ اخیر در آثار اسلامی، متعلق به واریته‌های این گونۀ گیاهی بوده‌اند. اما گونۀ دیگری از جنس بارهنگ، با نام علمی پلانتاگو اُواتا، نیز بی‌گمان از روزگاران کهن در ایران و هندوستان (نک‌ : عقیلی، 216)، اسبغول نامیده می‌شده است و امروزه نیز در سراسر جهان، و به‌ویژه شبه‌قارۀ هند، با نامهایی مانند ایسابگُل، ایسپاگولا/ ایسفاگولا، سْپُگِل، و نام علمی مترادف پلانتاگو ایسفاگولا نیز شناخته می‌شود که آشکارا صورتی محرف از اسپغول است.

گونۀ پسولیوم/ آفرا گیاهی است علفی و یک‌ساله که به ارتفاع 10 تا 40 سانتی‌متر می‌رسد و به حالت وحشی در جاهای گوناگون حوضۀ مدیترانه، شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا، از جمله ایران، می‌روید. این گیاه برگهایی باریک، دراز، نوک‌تیز و مجتمع، به وضع متقابل یا سه‌تایی بر روی ساقه دارد. گلهای آن که به وضع مجتمع، در کنارۀ برگهای بخش انتهایی ساقه، به صورت سنبله‌هایی روی پایۀ بلند می‌شکفند، براکِته‌هایی باریک در قاعدۀ گل‌آذین دارند. میوه‌اش پوشینه، شکوفا، دو خانه و محتوی معمولاً یک دانۀ کوچک، لغزنده و به رنگ قهوه‌ایِ گاه نزدیک به قرمز در هر خانه است. غشای دانۀ هر دو گونۀ یادشده در بالا لعاب فراوان دارد، به‌طوری‌که با قرار گرفتن دانه‌ها در آب، پوستۀ خارجی آنها متورم، و پس از پاره شدن، لعاب از آنها خارج می‌شود. این ویژگی در دستگاه گوارش، به‌طور مکانیکی موجب دفع آسان‌تر می‌شود و به همین سبب، از گذشته‌های دور تا کنون، دانه‌های اسفرزه یکی از مشهورترین داروهای ملیّن به‌شمار می‌آیند. کاربرد گستردۀ اسفرزه به‌عنوان ملین و نیز در درمان عوارضی چون التهاب کلیه و خون‌ریزی ریه، در پزشکی امروز موجب شده است که این گیاه، با نام تجاری زیلیم، به گستردگی دادوستد شود (زرگری، 194-195، میرحیدر، 343-344).
در منابع داروشناختی دورۀ اسلامی، نام این گونه‌های گیاهی به نقل از جالینوس و دیوسکوریدس، بسلیون/ فسلیون (معرب پسولّیون) آمده است و تفسیر آن را «برغوثی» (= شِپِشی) آورده‌اند (شرح لکتاب دیاسقوریدوس...، مقالۀ چهارم، شم‌ 62؛ ابن‌بیطار، تفسیر...، 295، الجامع...، 61، 63-64؛ ابوالخیر، 85؛ عقیلی، همان‌جا). در این منابع، شرح این گیاهان معمولاً ذیل مدخل بزر قطونا و گاه قطونا آمده است. در گذشته، این گیاه به عربی، بزر قطونا یا حشیشة البراغیث یا اسفیوش/ اسفیوس (معرب اسپغول)، و به فارسی، غالباً اسپغول/ اسبغول یا خرغول نامیده شده است (رازی، 11؛ ابوالخیر، همان‌جا). بیرونی در وجه نام‌گذاری اسپغول و خرغول آورده است که در برخی جاها، در پارسی به گوش، «غول» گفته می‌شود و به‌سبب شباهت این گیاه به گوش اسب (یا خر)، آن را اسبغول (یا خرغول) نامیده‌اند (ص 498؛ کاسانی، 556). پژوهشهای نوین زبان‌شناختی این سخن بیرونی را تأیید می‌کند. بر پایۀ این پژوهشها، واژۀ اسبغول از جمله وام‌واژه‌های زبانهای ایرانی شرقی، یعنی زبانهای رایج در زادگاه و محل فعالیت بیرونی، در فارسی نو به‌شمار می‌رود (مورگِنشتیِرنه، 165). اما نام اسپرزه یا اسفرزه، که امروزه بیشتر برای این گیاه به کار می‌رود، در واقع نام محلیِ اصفهانی آن، به‌عنوان داروست (حاجی زین عطار، 57؛ حکیم مؤمن، 78، 80، 155).
در منابع دورۀ اسلامی، برای بخشهای گوناگون این گیاه و به‌ویژه دانۀ آن فایده‌های درمانی چندی یاد شده است، از جمله درمان انواع سردرد و سرگیجه، نشاندن درد مفصلها و نقرس، مسکّن تشنگی و حرارت، و محلّل و ملیّن طبع (اخوینی، 232-234؛ ابن‌سینا، 269؛ ابومنصور، 51-52؛ حکیم مؤمن، 155؛ عقیلی، 216-217). طبع این گیاه را نیز سرد و تر در درجۀ سوم (ابومنصور، 52)، سرد و تر در درجۀ دوم یا سوم (حاجی زین عطار، همان‌جا)، و سرد در درجۀ سوم و تر در درجۀ دوم (حکیم مؤمن، همان‌جا) یاد کرده‌اند.

مآخذ

ابن‌بیطار، عبدالله بن احمد، الجامع لمفردات، مطبعة العامرة، بولاق، 1291ق/ 1874م، ج 1؛
همو، تفسیر کتاب دیاسقوریدوس، به‌کوشش ابراهیم بن‌مراد، بیروت، 1989م؛
ابن‌سینا، القانون فی الطب، مطبعة العامرة، بولاق، 1294ق، ج 1؛
ابوالخیر اشبیلی، محمد، عمدة الطبیب فی معرفة النبات، به‌کوشش محمد عربی خطّابی، بیروت، 1995م؛
ابومنصور موفق بن علی هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، به‌کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، 1346ش؛
اخوینی بخاری، ربیع بن احمد، هدایة المتعلمین فی الطب، به‌کوشش جلال متینی، مشهد، 1344ش؛
بیرونی، ابوریحان، الصیدنة فی الطب، به‌کوشش عباس زریاب، تهران، 1370 ش؛
حاجی زین عطار، علی بن حسین، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، به‌کوشش محمدتقی میر، تهران، 1372ش؛
حکیم مؤمن، محمد، تحفۀ حکیم مؤمن، به‌کوشش احمد روضاتی، تهران، 1402ق؛
رازی، محمد ابن زکریا، الحاوی فی الطب، دائرةالمعارف العثمانیة، حیدرآباد دکن، 1374-1390ق/ 1955-1970م، ج 20؛
زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1376ش، ج 4؛
شرح لکتاب دیاسقوریدوس فی هیولى الطب، به‌کوشش آلبرت دیتریش، گوتینگن، 1408ق/ 1988م؛
عقیلی خراسانی، محمد هادی، مخزن الادویة، کلکته، 1260ق/ 1844م (ب چ تهران، 1371ش)؛
کاسانی، ابوبکر بن علی، ترجمۀ کهن فارسی [و بازنگاری] صیدنۀ بیرونی، به‌کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، 1358ش، ج 1؛
مظفریان، ولی‌الله، فرهنگ نامهای گیاهان ایران، تهران، 1377ش؛
میرحیدر، حسین، معارف گیاهی، تهران، 1375ش، ج 6؛
نیز:

Applequist, W. L. , «(1714-1715) Proposal to reject the names Plantago psyllium and P. cynops (Plantaginaceae)», Taxon, 2006, vol. LV, no. 1;
Morgenstierne, G., Irano-Dardica, Wiesbaden, 1973;
Schlimmer, L., Terminologie Medico-Pharmaceutique et Anthropologique Française - Persane , Tehran, 1970.

یونس کرامتی

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1069
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست