اَرْدَبیلی، عزالدین یوسف بن ابراهیم (د پس از 775ق/ 1373م)، فقیه شافعی. تنها آگاهی ما دربارۀ وی محدود به چند جملهای است كه عثمانی، قاضی صَفَد، بیان كرده، و در 775ق (یا 779ق) از حیات او در اردبیل با سنی حدود 70 سال گزارش نموده، و با ذكر چند عبارت كوتاه چون «شیخ مشرق» از او تمجید كرده است؛ از اینجا میتوان استنباط كرد كه اردبیلی در دهۀ نخست سدۀ 8ق میزیسته، و احتمالاً در اردبیل ساكن بوده است. ازجمله نوادگان او جلالالدین عبیدالله بن عوض اردبیلی را نام بردهاند (نك : ابن قاضی شهبه، 3/ 138؛ ابن حجر، 6/ 258- 259). اثری كه سبب ماندگاری نام اردبیلی شده، الانوار لاعمال الابرار است. این اثر در حقیقت مجموعهای از مسائل و فتاوی بر پایۀ فقه شافعی است كه در 2 مجلد و بر اساس 7 اثر معروف مذهب شافعی، یعنی الشرح الكبیر، الشرحالصغیر، الروضة، شرح اللباب، المحرر، الحاوی و التعلیقة تدوین شده است. اردبیلی در نحوۀ برخورد با مسائل بر مندرجات این آثار تكیه دارد و چنانكه در مسألهای اختلاف وجود داشت، به نظر اكثریت گرایش یافته است. او برای تمایز نظریات مؤلفان، برای هر كتاب از یك علامت اختصاری استفاده كرده است (نك : 1/ 6، 7). درعینحال اردبیلی در این اثر به تكمیل مراجع خود نیز پرداخته، و صریحاً بیان كرده است كه یكی از هدفهای وی در تألیف این كتاب، بیان مسائلی است كه به نظر وی سخت نیازمند بررسی بوده، و در این آثار از قلم افتاده، یا مبهم مانده است. وی در گردآوری این دسته مسائل نیز بر مهمترین كتابهای فقها و علمای شافعی، از جمله: تهذیب، تعلیقه و فتاوی نووی، نهایة المطلب جوینی، الوسیط و البسیط ابوحامد غزالی، الحاوی ماوردی، فتاوی قفال، المهذب ابواسحاق شیرازی و التذكرۀ بیضاوی تكیه دارد (نك : 1/ 7). الانوار ازآنجاكه مجموعهای از نظریات و آراء علمای شافعی را در بر دارد، به زودی در سرزمینهای اسلامی رواج یافت و به عنوان كتابی مرجع مورد استفادۀ فقها قرار گرفت و ازجمله متون متداول مورد مطالعۀ دانشپژوهان شمرده شد، چندانكه نسخههای خطی فراوانی از آن بر جای مانده است (نك : «الكمثری»، 1/ 5؛ GAL, S, II/ 271). همین امر و نیز سنگینی متن سبب شد كه در طی قرون، حواشی مختلفی بر آن نوشته شود و حتى در شرح آن از شروح دیگر منابع فقه شافعی همچون اسنی المطالب زكریای انصاری و تحفة المحتاج ابن حجر هیتمی نیز استفاده شود (نك : «الكمثرى»، همانجا؛ حاجابراهیم، 1/ 5). برخی از این شرحها اینهاست: «الكمثرى» كه در سدۀ 12ق تألیف شده است («الكمثرى»، همانجا)،حاشیۀ حاج ابراهیم، تعلیقۀ جلالالدین دوانی، تعلیقۀ اشمونی، شرح الانوار بوشی و انوارالانوار سراج یمنی (نك: حاجیخلیفه، 1/ 195-196). الانوار نخستینبار در قاهره (1328ق) و مجدداً در همانجا (1389ق/ 1969م) به همراه 2 حاشیۀ آن، یعنی «الكمثرى» و «حاشیۀ» حاج ابراهیم، در 2 مجلد به چاپ رسیده است. همچنین شرحی بر مصابیح بغوی مشتمل بر 3 مجلد را به وی نسبت دادهاند (نك : ابن قاضی شهبه، همانجا).