responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 382

امیرخان


نویسنده (ها) :

آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 20 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَمیرْخان، امیرالدوله محمد افغان (1181-1250 ق/ 1767-1834 م)، رهبر مقتدر گروهی از طایفۀ پتان افغان و مؤسس امیرنشین تونْک در هند مركزی (راجستان كنونی). امیرخان، پسر حیات خان در سمبهل واقع در مرادآباد رهیلكهند به دنیا آمد (نک‌ : EI2).
امیرخان زندگی نظامی خود را با رهبری گروه كوچكی از افراد مسلح كه وظیفۀ آنها جمع‌آوری مالیات اراضی برای «زمین‌داران» بود، آغاز كرد. هرگاه زمین‌داری برای اخذ مالیات به نیروی نظامی احتىاج داشت، امیرخان در مقابل دریافت مزد به كمك او می‌شتافت (همانجا). او به زودی در رأس نیروی نظامی پرتوانی مركب از پتانها و پنداریها قرار گرفت. پنداریها كه دكن را عرصۀ تاخت‌و‌تاز خود قرار داده بودند، برخلاف پتانها نیروی نظامی منظمی نداشتند (مجومدار، «تاریخ ... »، 725, 727). امیرخان با اتكا به این نیروی نظامی ائتلافی، نقشی مهم و گاه تعیین كننده در جدالهای سیاسی و نظامی اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 م در هند مركزی ایفا كرد. در آن زمان این سرزمین عرصۀ كشمكشهای خونین بین رهبران مراتهه بود. مراتهه‌ها كه جنگجویانی توانا و نیرومند و در خدمت مغولان هند بودند، پس از فروپاشی امپراتوری مغولان كبیر، چند امیرنشین تأسیس كردند كه از آن میان دو امیرنشین یكی به رهبری دولت رائوسیندیا در شرق مالوه، و دیگری به رهبری جاسوانت رائوهولكار در جنوب غربی مالوه از همه قدرتمندتر بودند. هر دو امیرنشین از پنداریها و پتانها به عنوان نیروی كمكی در ارتش خود بهره می‌بردند (همان، 725).
امیرخان در 1213 ق/ 1798 م با نیروی نظامی خود به خدمت جاسوانت رائوهولكار كه در ایندور (واقع در مالوه) فرمان می‌راند، درآمد و او را در جنگ با پیشوا (از رهبران مراتهه)، دولت رائوسنیدیا و بریتانیا، همچنین در گردآوری مالیات از راجپوتانا به طور مؤثری یاری كرد ( آسیاتیكا، IX/ 909) و با در هم كوبیدن ارتش انگلستان در ناحیۀ بوندلكهند در 1219 ق/ 1804م، ارزش نظامی خود را نشان داد (برجس، 286). در این میان، علاوه بر اوضاع نابسامان منطقه، ضعف هولكار نیز روند قدرت‌یابی امیرخان را بیش از پیش تسریع كرد، به ویژه اینکه به دنبال سیاست عدم مداخلۀ بریتانیا در امور داخلی امیرنشینها كه توسط لرد كُرنوالیس، فرماندار كل بریتانیا در هند اتخاذ شده بود، نیروهای بریتانیا در 1806 م از راجپوتانا عقب‌نشینی كردند (ایچیسن، III/ 10) و زمینه برای رقابت گروههای متنازع به ویژه امیرخان و متحدان پنداری او آماده‌تر شد.

اوضاع نابسامان قلمرو راجپوتانا كه از قرن 12 ق/ 18 م به علت رقابتهای فئودالی و منازعات خونین سلسله‌ای به خصوص بین جیپور و جودهپور، ایجاد شده بود، نیز شرایط مناسبی را برای افروختن آتش جنگ و نزاع پدید آورده بود (مجومدار، همان، 726). بدین‌سبب، امیرخان در 1221 ق/ 1806م، در نزاعهای جودهپور و جیپور شركت كرد و به غارت و سركوب هر دو پرداخت (ایچیسن، III/ 114). در همین سال هولكار كه قبلاً ناحیۀ سیرُنجی را به او بخشیده بود، ضمن اعطای عنوان نواب، ریاست تونک را نیز به او واگذار كرد ( آسیاتیكا، همانجا). در این هنگام بریتانیا از این نزاعها استفاده كرد و به انعقاد قراردادهایی با حكام پرداخت تا در برابر اظهار اطاعت آنان، از قلمروشان محافظت كند. امیرخان نیز از جمله كسانی بود كه برای حفظ اراضی خود با بریتانیا وارد مذاكره شد، اما ظاهراً به نتیجه‌ای نرسید، چه، در همین زمان بریتانیا با هولكار مشغول مذاكره بود (سریواستاوا، 111). امیرخان در مقابل انحلال ارتش خود و مشاركت در سركوب پنداریها از بریتانیا تقاضا كرد تا همۀ متصرفاتش را در راجپوتانا و رهیلكهند به رسمیت بشناسد (همو، 114).
حوادث بعدی اهمیت امیرخان را برای بریتانیا بیشتر روشن ساخت: حمله به ناگپور با همراهی 25 هزار پنداری ( آسیاتیكا، همانجا)، احتمال اتحاد او با پیشوا (سریواستاوا، همانجا)، سیندیا و حاكم لاهور (یاپ، 181)، مرگ محمدشاه یكی از رهبران پتان و پیوستن نیروی نظامی او به امیرخان، شركت امیرخان در منازعات داخلی دربار هولكار (ادواردز، 376)، شكست مذاكرات بریتانیا با هولكار و مهم‌تر از همه پیوستگی نزدیك امیرخان با غارتگران پنداری كه ایالات راجپورت، از جمله مالوه، موار و ماروار را ویران كرده، به اراضی كمپانی هند شرقی در میرزاپور و جنوب بیهار یورش می‌بردند (مجومدار، «مراتهه ... »، 533)، شرایط لازم را برای انعقاد قراردادی بین امیرخان و بریتانیا فراهم آورد. قرارداد در نوامبر 1817 توسط لرد هیستینگز فرماندار كل بریتانیا در هند و در دسامبر همان سال به وسیلۀ امیرخان به امضا رسید. طبق این قرارداد بریتانیا ریاست امیرخان را برتونک‌ تضمین كرد. امیرخان نیز پذیرفت ارتش دهها هزار نفری خود را منحل كند و شماری از سربازانش را در خدمت نیروی نظامی بریتانیا قرار دهد. او همچنین متعهد شد كه روابط خارجی خود را كاملاً در اختیار بریتانیا بگذارد و نیز در سركوب پنداریها با بریتانیا مساعدت كند (سریواستاوا، 117-118).
چندی بعد، بریتانیا ناحیۀ رامپور را نیز به نواب امیرخان داد و وامی به مبلغ 3 «لك» (300 هزار) روپیه كه بعداً به صورت هدیه درآمد، به او پرداخت. همچنین ناحیۀ پالوال به عنوان اقطاع به پسرش واگذار گردید كه مدتی بعد شكل پرداخت مواجب ماهیانه به خود گرفت (ایچیسن، III/ 220). با امضای این قرارداد بریتانیا موفق به سركوب پنداریها و هولكار شد (سریواستاوا، 132-133) و طی قراردادی در 1233 ق/ 1818 م هولكار را وادار به پذیرش استقلال امیرخان كرد.
امیرخان سرانجام در 69 سالگی درگذشت و پسرش وزیر محمدخان جانشین او گردید. دربارۀ امیرخان و به دستور او اثری با عنوان امیرنامه به زبان فارسی به قلم بساون لعل شادان بلگرامی نوشته شد كه داستان زندگی و جنگهای او را با بریتانیا تا 1240 ق/ 1825م در بردارد (استوری، I(1)/ 690-691). این كتاب نخستین‌بار در 1251 ق/ 1835 م چاپ شد. ترجمۀ انگلیسی آن توسط هنری پرنسپ در كلكته (1832م) منتشر گردید و نیز ترجمۀ این كتاب به اردو توسط دپی پرشاد در دهلی (1327 ق/ 1909 م) با عنوان افتخار التواریخ به طبـع رسیـد (نک‌ : اختر راهی، 165؛ منزوی، 10/ 554-555، 12/ 1841-1842).

مآخذ

اختر راهی، ترجمه‌های متون فارسی به زبانهای پاكستانی، اسلام‌آباد، 1365 ش؛
منزوی، خطی مشترك؛
نیز:

Aitchison, C. U., A Collection of Treaties, Engagements and Sanads, Delhi, 1909;
Asiatica;
Burgess, J., The Chronology of Indian History, Delhi, 1975;
Edwards, S. M., «The Final Struggle with the Marathas», The Cambridge History of India, New Delhi, 1987, vol. V;
EI2;
Majumdar, R. C. et al., An Advanced History of India, London, 1958;
id, The Maratha Supremacy, Bombay, 1977, vol. VIII;
Srivastava, L., «Treaty Between Amir Khan and the English East India Company», The Indian Historical Quarterly, 1963, vol. XXXIX;
Storey, C. A., Persian Literature, London, 1927;
Yapp, M. E., Strategies of British India, Oxford, 1980.

بهزادی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 382
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست