نویسنده (ها) :
علیرضا علاءالدینی
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اِبْنِ عایِشه، ابراهیمبن محمدبن عبدالوهاببن ابراهیم امام (د 210ق / 825م)، از طرفداران ابراهیم بن مهدی ـ برادر هارونالرشید ـ که در شورش بر ضد مأمون خلیفۀ عباسی (د 218ق / 833م) شرکت داشت. وی به واسطۀ نام جدهاش عایشه دختر سلیمان بن علی، به ابن عایشه معروف شد (ابن حبیب، المحبر، 489). او را از شجاعان قریش دانستهاند (همو، المنمق، 530). از زندگی و تاریخ تولد وی اطلاعی در دست نیست. ابنابیطاهر طیفور در بیان احوال ابن عایشه میگوید که او و یارانش کسانی را که در آخرین شنبۀ جمادیالاول یا جمعه چهارم رجب 210 در به آتش کشیدن بازار عطاران، صرافان، رویگران، پوستیندوزان و ... دست داشتند، پنهان کرده بودند (صص 98-99). یعقوبی یاران ابن عایشه را مالک بن شاهی نفری اهل سواد عراق و محمدبن ابراهیم افریقی معرفی میکند و میافزاید که اینان دیوانهایی تشکیل دادند و در آن نام یاران خود را نوشتند و نیز عاملان و کارگزاران خود را تعیین کردند (2 / 459). مأمون در 6 صفر 210 ابن عایشه و همفکرانش را دستگیر کرد و پس از سه روز شکنجه او را در سیاه چال به بند افکند. مالک بن شاهی و همراهانش بر اثر شکنجه نام همدستان خود و قصدشان را مبنی بر گرفتن پل در هنگام خروج لشکر و استقبال از نصربن شبث فاش کردند (طبری، 8 / 602؛ ابن ابی طاهر، 97-98؛ ابن اثیر، 6 / 391). بر اساس روایت یعقوبی در دورانی که ابن عایشه و یارانش در زندان بودند، به مأمون خبر رسید که آنان مانند نصرانیان به خود زنار بسته و صلیبهایی بر گردن آویختهاند (2 / 459) و به قصد شورش و برای رهایی از زندان سرگرم ایجاد نقب هستند (ابن ابی طاهر، 98). ابن عایشه و همراهانش یک روز قبل از این واقعه درِ زندان را بستند و اجازۀ ورود به کسی ندادند. این امر چنان بر مأمون گران آمد که شخصاً در زندان حاضر شد و شورشیان را خواست؛ نخست ابن عایشه را گردن زد و سپس افریقی و فرج بغواری را هم به قتل رساند و آنگاه دستور داد که جسد آنان را از پل پایین شهر بیاویزند (ابن ابی طاهر، یعقوبی، همانجاها). جسد ابن عایشه یک روز (3 روز: یعقوبی، همانجا) بر دار بود و پس از آن به زیر آوردند و در قبرستان قریش بغداد و ابراهیم افریقی را در خیزران به خاک سپردند (ابن ابی طاهر، همانجا؛ طبری، 8 / 604). مسعودی (3 / 448) او را در زمرۀ نخستین عباسیانی میداند که به دار آویخته شدهاند.
مآخذ
ابن ابی طاهر طیفور، احمد، کتاب بغداد، به کوشش عزت عطار حسینی، بغداد، 1368ق / 1949م؛ ابن اثیر، الکامل؛ ابن حبیب بغدادی، محمد، المُحبر، حیدرآباد دکن، 1361ق / 1942م؛ همو، المنمق فی اخبار...، به کوشش احمد فاروق، حیدرآباد دکن، 1384ق / 1964م؛ طبری، تاریخ، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1960-1968م؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت، 1385ق / 1965م؛ یعقوبی، احمدبن اسحاق، تاریخ، بیروت، دارصادر.