responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1069

ادفوی


نویسنده (ها) :
علی بهرامیان
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اُدْفُوی‌، ابوالفضل‌ كمال‌الدین‌ جعفر بن‌ ثعلب‌ (685- 748ق‌/ 1286-1347م‌)، مورخ‌، ادیب‌ و فقیه‌ مصری‌. برخی‌ منابع‌ نام‌ پدر او را تَغلِب آورده‌اند (نك‌ : صفدی‌، الوافی‌...، 11/ 99؛ سبكی‌، 6/ 86؛ نیز نك‌ : زركلی‌، 2/ 123، حاشیۀ 1، كه‌ برای‌ ترجیح‌ این‌ نام‌ تفصیل‌ بیشتری به‌ دست‌ داده‌ است‌)، اما از آنجا كه‌ نام‌ ثعلب‌ در نسب‌ برخی خویشاوندان‌ ادفوی‌ بارها تكرار شده‌ است‌، این‌ نام‌ برای‌ پدر او نیز وجه مقبول‌تری می‌یابد (نك‌ : محمدحسن‌، «ی‌ ـ ل‌»).
وی‌ در ادفو، در منطقۀ صعید مصر، میان‌ دو شهر آسوان‌ و قوص (نك‌ : یاقوت‌، 1/ 168) به‌ دنیا آمد و آموزشهای‌ خود را با فراگیری ادب و حدیث آغاز كرد. از استادان‌ او می‌توان‌ به‌ ابن‌دقیق العید (ه‌ م‌)، شیخ‌ علاءالدین‌ قونوی‌ و قاضی‌ بدرالدین‌ ابن‌جماعه‌ اشاره كرد (نك‌ : ابن‌ قاضی‌ شهبه‌، 3/ 23؛ ابن‌حجر، 2/ 84-85). مهم‌ترین استاد او، ابوحیان‌ غرناطی‌ (ه‌ م‌) بود كه‌ ادفوی‌ تا زمان‌ وفات‌ وی‌، پیوسته‌ در ملازمتش‌ به‌سر می‌برد (صفدی‌، همان‌، 11/ 100؛ ابن‌قاضی‌شهبه‌، ابن‌حجر، همانجاها). ادفوی‌ پس از درآمدن‌ به‌ قاهره‌، در مدارس‌ گوناگون‌ آن‌ شهر به‌ فراگیری‌ علوم‌ و فقه‌ پرداخت‌ و ظاهراً به‌ كار تدریس‌ و تحدیث‌ نیز مشغول‌شد(نك‌ : اسنوی‌، 1/ 171؛ مقریزی‌، المقفى‌...،3/ 36).خوداو یك‌ جا از اقامتش در مدرسۀ صالحیۀ قاهره یاد كرده است‌ ( الطالع‌...، 106).
ادفوی‌ در موسیقی‌ نیز دستی‌ داشت‌ و در این‌ باب‌ تألیفی‌ نیز از او موجود است‌ (نك‌ : صفدی‌، مقریزی‌، همانجاها؛ نیز نك‌ : آثار). بااینهمه‌، در مآخذ موجود به‌ استادان‌ او در این‌ باب‌ اشاره‌ای‌ نشده‌ است‌. گرچه‌ وی‌ غالباً در قاهره‌ می‌زیست‌، ولی‌ گفته‌اند كه‌ به‌ زادگاه‌ خود ادفو، خاصه‌ هنگام‌ تعطیل‌ دروس‌، بسیار سفر می‌كرد (صفدی‌، همانجا؛ ابن‌حجر، 2/ 85). وی‌ شعر نیز می‌سرود و نمونه‌هایی از آن‌ را خود او آورده‌ (همان‌، 4، 15، 36)، و نمونه‌های دیگری‌ از شعر او در مآخذ یاد شده‌ است‌ (صفدی‌، اعیان‌...، 1/ 297- 298؛ سخاوی‌، الذیل‌...، 95؛ ابن‌ حجر، 2/ 85 -86؛ ابن‌ظهیره‌، 210). نظم‌ و نثر او را به‌ نیكویی ستوده‌اند (نك‌ : مقریزی، السلوك‌، 2(3)/ 793؛ ابن‌حجر، 2/ 85). او در فقه‌ بر مذهب‌ شافعی‌ بوده‌، ولی‌ در مآخذ موجود به‌ اصول‌ عقاید او اشارۀ دیگری‌ نشده‌، گرچه‌ به‌ تصوف‌ گرایشی‌ داشته‌ است‌، چنانكه‌ گاه‌ به‌ طور خاص‌ به‌ تجلیل‌ و ستایش‌ از برخی‌ شیوخ‌ صوفیه‌ پرداخته‌ (مثلاً نك‌ : همان‌، 177)، و در موارد بسیاری‌ به‌طور گذرا به‌ انتساب‌ كرامات‌ به برخی‌ بزرگان‌ صوفیه‌ اشاره‌ كرده‌ است‌ (مثلاً نك‌ : همان‌، 203، 204، 722، 726). تألیفی‌ نیز از او در این‌ باب‌ در دست‌ است‌ (نك‌ : آثار).
ادفوی پس از بازگشت از سفر حج‌ در 63 سالگی‌ در قاهره‌ درگذشت و او را در مقبرۀ صوفیه به خاك‌ سپردند (نك‌ : سخاوی‌، همانجا؛ ابن‌ قاضی‌ شهبه‌، 3/ 24؛ ابن‌رافع‌، 1/ 242).

آثار چاپی

1. الطالع السعید الجامع اسماء نجباء الصعید، در تاریخ و رجال صعید مصر. آنچه‌ از میان‌ آثار ادفوی‌ بیشتر مایۀ شهرت‌ او در روزگار ما شده‌، همین‌ كتاب‌ است‌. ادفوی‌ در آغاز كتاب‌ می‌گوید كه‌ آن‌ را به‌ توصیه‌های‌ مكرر استادش‌ ابوحیان‌ غرناطی‌ تألیف‌ كرده‌ است‌ (ص‌ 5). وی‌ در آغاز طی‌ فصولی‌ به‌ شرح‌ جغرافیای‌ آن‌ دیار پرداخته‌، و در این‌ بخش‌ گاه‌ به‌ منابع‌ كهن‌تری‌ همچون‌ اثر ابن‌حوقل‌ استناد كرده‌ (ص‌ 24)، و سپس تراجم‌ احوال‌ دانشمندان‌ و ادیبان‌ و بزرگان‌ آن‌ منطقه‌ را ــ بر حسب‌ حروف‌ الفبا ــ آورده‌ است‌. او در ذیل‌ نام‌ هر یك‌ از این‌ دانشمندان‌ نخست‌ از نام‌ و نسب‌ كامل‌ او یاد كرده‌، و سپس‌ به‌ جزئیات‌ دیگری‌ همچون‌ استادان‌ و شاگردان‌ و آثار ــ و به‌ویژه‌ اشعار ــ و تاریخ‌ وفات‌ آنان‌ پرداخته‌ است‌. ادفوی‌ در آغاز كتاب‌ یادآور شده‌ كه‌ تنها از دانشمندان‌ و ادیبان‌ یاد می‌كند و جز در موارد نادر به‌ شرح‌ حال‌ زندگان‌ نمی‌پردازد (ص‌ 6، نیز نك‌ : 564). مؤلف‌گاه‌ به‌ منابعی‌ هم‌ استناد كرده‌، مانند تاریخ‌ ابن‌ میسر (ص‌ 207)، تاریخ‌ مصر ابن‌یونس‌ (ص‌ 219)، تاریخ‌ مصر عبدالكریم‌ حلبی‌ (ص‌ 266-267)، خریدة القصر عمادالدین‌ كاتب‌ (ص‌ 369-371). همچنین‌ برخی‌ روایاتی‌ كه‌ مؤلف‌ از شیوخ‌ خود استماع‌ كرده‌ بوده‌، با سلسلۀ اسناد در كتاب‌ به‌ چشم‌ می‌خورد (مثلاً نك‌ : ص‌ 144-145، 151، 152، 293، جم‌ ). به‌ گفتۀ مؤلف‌، كار تصنیف كتاب‌ در ذیقعدۀ 738 به‌ پایان‌ رسیده‌، ولی‌ تا پایان‌ 740ق‌ همچنان‌ مطالبی‌ به‌ آن‌ می‌افزوده‌ است‌ (ص‌ 745؛ نیز نك‌ : محمدحسن‌، «س‌ ـ ع‌»).
كتاب‌ الطالع‌ السعید را غالب‌ نویسندگانی‌ كه‌ شرح‌ احوال‌ ادفوی‌ را نوشته‌اند، نام‌ برده‌، و آن را ستوده‌اند (صفدی‌، الوافی‌، نیز مقریزی‌، المقفی‌، همانجاها؛ ابن‌ظهیره‌، 63؛ سخاوی‌، الاعلان‌...، 224). برخی‌ مؤلفان‌ نیز در تألیفات‌ خود به‌ آن‌ استناد كرده‌اند (مثلاً نك‌ : مقریزی‌، همان‌، 1/ 545، 6/ 251، 371، 7/ 425، الخطط، 1/ 189؛ سیوطی‌، 1/ 4؛ ابن‌ تغری‌ بردی‌، 1/ 120، 6/ 254، جم‌ ). الطالع‌ السعید، نخستین‌ بار در 1332ق‌/ 1914م‌ در مصر به‌ چاپ‌ رسید و سپس‌ نیز بر اساس‌ نسخه‌های‌ تازه‌ یاب‌ دیگری‌ به‌ كوشش‌ سعد محمدحسن‌ در 1966م‌ در قاهره‌ منتشر شد.
2. الموفی بمعرفة التصوف‌ و الصوفی‌. در هیچ‌ یك از مآخذ كهن‌ به‌ این‌ اثر ادفوی‌ اشاره‌ نشده‌ است‌. تألیف‌ این‌ رساله‌، با توجه‌ به‌ تاریخ‌ سماعی‌ كه‌ بر نسخۀ آن‌ است‌ (نك‌ : ص‌ 33)، ظاهراً در حدود سال‌ 740ق‌ و در حیات‌ استاد بزرگ‌ ادفوی‌، ابوحیان‌ غرناطی‌ صورت‌ گرفته‌ است‌. بخش‌ عمدۀ این‌ رساله‌ دربارۀ مسألۀ اختصاص‌ درآمد اوقاف‌ به‌ گروه‌ صوفیان‌ و خانقاههاست‌ كه‌ در آن‌ روزگار رایج‌ بود. مؤلف كه‌ بیشتر از دیدگاه‌ یك‌ فقیه‌ منصف‌ به‌ این‌ موضوع‌ نگریسته‌، چنانكه‌ در پایان‌ رساله‌ یادآور شده‌، تصوف‌ را تنها در حدود شرع‌ جایز دانسته‌ است‌ (ص‌ 70-71). وی‌ نخست‌ در ریشۀ لغوی‌ و سپس‌ معنای‌ «تصوف‌» تحقیق‌ كرده‌، و در این‌ باب به‌ اقوال‌ خود صوفیان‌، همچون‌ ابوالقاسم‌ قشیری‌ استناد جسته‌ است‌ (ص‌ 34، 37). وی‌ نظریات‌ مذكور در این‌ باب‌ را در دو بخش آورده‌ است‌: نظر متقدمان‌ دربارۀ تصوف‌ و صوفی‌، و دیدگاه‌ عامه‌ در این‌ باب‌. وی‌ گاه‌ در برخی‌ آراء مناقشه‌ كرده‌ (ص‌ 39) و سرانجام‌ از مجموعۀ این‌ گفته‌ها چنین‌ نتیجه‌ گرفته‌ كه‌ صوفی‌ باید به‌ صفاتی‌ كه‌ در شرع‌ نیكو شمرده‌ شده‌، آراسته‌ باشد و خوی‌ پسندیده‌ داشته‌، به دنیا پشت‌ كرده‌، و به‌ آخرت‌ روی‌ آورده‌ باشد و در راهی گام‌ زند كه‌ زیبندۀ آدمی‌ است‌ (ص‌ 46). اما آنچه‌ عامه‌ از صوفی می‌دانند، بیشتر به‌ لباس‌ و ظاهر ایشان‌ مربوط می‌شود (ص 46-47). سپس‌ اقوال‌ گوناگون‌ فقیهان‌ چند مذهب‌ رایج‌ را آورده كه‌ اغلب‌، وقف‌ بر صوفیان‌ را درست‌ نمی‌دانند (ص‌ 47 به‌ بعد). وی قول‌ غزالی را در احیاء علوم‌الدین‌ در باب‌ صوفی‌ رد كرده‌، می‌گوید احیاء كتابی‌ فقهی‌ نیست‌ و از این‌ بابت‌ نمی‌تواند ملاك‌ قرار بگیرد. آنگاه‌ مؤلف‌ كه‌ با دیدی‌ مستقل‌ به‌ موضوع‌ نگریسته‌، تصوف را در ناچیز انگاری‌ دنیا دانسته‌ و نه‌ هیأت‌ ظاهری‌ و دیگر آداب و رسوم‌ صوفیان‌. و به‌ همین‌ سبب‌ به‌ نقل‌ احادیث‌ و روایاتی‌ در فضیلت كسب‌ روزی‌ حلال‌ پرداخته‌ است‌ (ص‌ 60 به‌ بعد).
الموفی‌ را محمدعیسی‌ صالحیه‌ بر اساس‌ تنها نسخۀ شناخته‌ شدۀ آن‌، موجود در كتابخانۀ سلیمانیه‌، همراه‌ مقدمه‌ای‌ در باب‌ موضوع‌ كتاب‌ و مؤلف‌ آن‌، با تعلیقات‌ مفصل‌، در 1408ق‌/ 1988م‌ در كویت‌ منتشر كرده‌ است‌.

آثار خطی‌

1. الامتاع‌ فی‌ احكام‌ السماع‌، كتابی در موضوع‌ موسیقی كه‌ گفته‌اند نشان‌ از دانش‌ گستردۀ ادفوی‌ در زمینۀ این‌ هنر دارد (نك‌ : صفدی‌، الوافی‌، 11/ 100؛ اسنوی‌، 1/ 170؛ مقریزی‌، المقفی‌، همانجا؛ حاجی‌ خلیفه‌، 1/ 167). از این‌ كتاب‌ چند نسخۀ خطی‌ موجود است‌ (نك‌ : GAL, II/ 39 GAL, S, II/ 27) و از دو گزیدۀ آن‌، انتخاب‌ ابوحامد مقدسی به‌ نام‌ تشنیف الاسماع‌ قابل‌ ذكر است‌ (حاجی‌ خلیفه‌، نیز GAL، همانجاها).
2. البدر السافر و تحفة المسافر، شامل‌ ترجمۀ رجال‌ سدۀ 7ق‌ است كه‌ در آن‌ به‌ رجال‌ سده‌های‌ 5 و 6ق‌ نیز پرداخته‌ شده‌ است‌. گفته‌اند كه‌ مؤلف‌ در تصنیف‌ این‌ كتاب‌، به‌ اسلوب‌ وفیات‌ الاعیان‌ ابن‌خلكان‌ نزدیك‌ بوده‌ است‌ (ابن‌قاضی شهبه‌، 3/ 24؛ نیز نك‌ : صفدی‌، اعیان‌، همانجا؛ ابن‌ حجر، 2/ 85؛ حاجی‌ خلیفه‌، 1/ 230). از این كتاب‌ نیز نسخه‌ای‌ موجود است‌ (نك‌ : زركلی‌، 2/ 123؛ GAL، همانجا).
3. الغرر المأثورة و الدرر المنظومة و المنثورة، كه‌ ابن‌ قاضی‌ شهبه‌ (همانجا) از آن‌ نام‌ برده‌، و گویا جُنگی‌ بوده‌ كه‌ مؤلف‌ برای‌ خویش‌ فراهم‌ كرده‌ بوده‌ است‌.
4. فرائد الفوائد و مقاصد القواعد، در علم‌ فرائض‌ كه‌ نسخه‌ای‌ ازآن در كتابخانۀ گوتا موجود است‌ (نك‌ : محمدحسن‌، «ن‌»؛ زركلی‌، نیزGAL ، همانجاها).
ادفوی‌ در الموفی‌ (ص‌ 46) به‌ اثر دیگری‌ از خود با عنوان‌ الاسعاف‌ در موضوع‌ تصوف‌ اشاره‌ كرده‌ كه‌ اینك‌ نشانی‌ از آن‌ در دست‌ نیست‌.

مآخذ

ابن‌ تغری‌ بردی‌، المنهل‌ الصافی‌، قاهره‌، 1984-1990م‌؛
ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، الدرر الكامنة، حیدرآباد دكن‌، 1393ق‌/ 1973م‌؛
ابن‌ رافع‌ سلامی‌، محمد، الوفیات‌، به‌ كوشش‌ عبدالجبار زكار، دمشق‌، 1986م‌؛
ابن‌ ظهیره‌، محمد، الفضائل‌ الباهرة، به‌ كوشش‌ مصطفى‌ سقا و كامل‌ مهندس‌، قاهره‌، 1969م‌؛
ابن‌ قاضی‌ شهبه‌، ابوبكر، طبقات الشافعیة، حیدرآباد دكن‌، 1399ق‌/ 1979م‌؛
ادفوی‌، جعفر، الطالع‌ السعید الجامع‌ اسماء نجباء الصعید، به‌ كوشش سعد محمدحسن‌، قاهره‌، 1966م‌؛
همو، الموفی‌ بمعرفة التصوف‌ و الصوفی‌، به‌ كوشش محمد عیسی‌ صالحیه‌، كویت‌، 1408ق‌/ 1988م‌؛
اسنوی‌، عبدالرحیم‌، طبقات‌ الشافعیة، به‌ كوشش‌ عبدالله‌ جبوری‌، بغداد، 1970م‌؛
حاجی‌ خلیفه‌، كشف‌؛
زركلی‌، اعلام‌؛
سبكی‌، عبدالوهاب‌، طبقات‌ الشافعیة الكبری‌، قاهره‌، 1324ق‌؛
سخاوی‌، محمد، الاعلان‌ بالتوبیخ‌، به‌ كوشش‌ فرانتس‌ روزنتال‌، بغداد، 1382ق‌/ 1963م‌؛
همو، الذیل‌ التام‌ علی‌ دول‌ الاسلام‌، به‌ كوشش حسن‌ اسماعیل‌ مروت‌ و محمود ارنؤوط، بیروت‌/ كویت‌، 1413ق‌/ 1992م‌؛
سیوطی‌، حسن‌، المحاضرة، به‌ كوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، 1387ق‌/ 1967م‌؛
صفدی‌، خلیل‌، اعیان‌ العصر و اعوان‌ النصر، به‌ كوشش‌ فؤاد سزگین‌، فرانكفورت‌، 1410ق‌/ 1990م‌؛
همو، الوافی‌ بالوفیات‌، به‌ كوشش شكری فیصل‌، ویسبادن‌، 1401ق‌/ 1981م‌؛
محمد حسن‌، سعد، مقدمه‌ بر الطالع‌ السعید (نك‌ : هم‌ ، ادفوی‌)؛
مقریزی‌، احمد، الخطط، قاهره‌، 1270ق‌؛
همو، السلوك‌، به‌ كوشش‌ محمد مصطفى‌ زیاده‌، قاهره‌، 1958م‌؛
همو، المقفی‌ الكبیر، به‌ كوشش‌ محمد یعلاوی‌، بیروت‌، 1411ق‌/ 1991م‌؛
یاقوت‌، بلدان‌؛
نیز:

GAL;
GAL, S.
علی‌ بهرامیان

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1069
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست