responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 14  صفحه : 62

چهل ستون، اصفهان


نویسنده (ها) :
میترا شاطری
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 26 آذر 1398
تاریخچه مقاله

چِهِلْ‌سُتون (اصفهان)، کاخی تشریفاتی متعلق به دورۀ صفویه (ح905- 1135ق / 1500-1723م) در اصفهان، واقع در میان بـاغی بـه همین نـام بـه وسعت 000‘ 67 مـ‌ 2 در حـد فاصل میدان نقش جهان و خیابان چهارباغ. این باغ براساس متون تاریخی، در اصل بخشی از باغ نقش‌جهان بوده، و شاه‌اسماعیل دوم صفوی (سل‌ 984- 985ق / 1576-1577م) عمارتی در آن برپا ساخته بود، اما شاه‌عباس اول (سل‌ 996- 1038ق / 1588- 1629م) با جداکردن بخشی از باغ بزرگ و ساخت بنای ساده‌ای متشکل از یک تالار و اتاقهای گوشوارۀ چهارسوی آن، هستۀ مرکزی بنای چهل‌ستون را بنیان نهاد، و جشن بیست‌وسومین سال جلوس خود را در آن برگزار نمود (اسکندربیک، 2 / 780؛ جابری، 151؛ هنرفر، گنجینه ... ، 557- 558).

براساس کتیبۀ تاریخی پیشانی ایوان دوم ــ که در 1326ش / 1947م از زیـر انـدودگـچ آشکـار شـد ــ این عمـارت در زمان شاه‌عباس دوم (سل‌ 1052-1077ق / 1642-1666م) با ایجاد تغییراتی در تالار، و الحاق ایوان و دو اتاق جانب آن و اجرای تزیینات نفیس به‌صورت کاخی برای پذیرایی سفرا، بارعام و انجام مراسم رسمی دربار و برگزاری جشنهای نوروز درآمد (مصطفوی، 2 / 1295؛ کرزن، II / 23, 32؛ بلر، 195). وحید قزوینی مورخ هم عصر با بنای چهل‌ستون (1015- 1110ق) ساخت «عمارت مبارکۀ دولت‌خانه موسوم به چهل‌ستون ... را در سنۀ تنگوزئیل 1057»ق / 1647م، و ماده تاریخ آن را «مبارک‌ترین بناهای دنیا» ذکر می‌نماید (ص 90-91).
پس از شاه‌عباس دوم این کاخ همچنان برای برگزاری آیینهای رسمی مورد استفادۀ سلاطین صفوی بود، چنان‌که مراسم دومین تاج‌گذاری شاه‌سلیمان (1078ق / 1668م) در این کاخ انجام پذیرفته است (کمپفر، 53). با‌وجود آنکه کاخ چهل‌ستون در دورۀ صفوی وپس‌ازآن بارها تعمیر و بازسازی شده، اما بازسازی و نوسازی زمان شاه سلطان‌حسین صفوی ویژگی خاصی دارد. کروسینسکی (کشیش لهستانی) که در آن زمان در اصفهان اقامت داشته است، می‌نویسد: طی برگزاری جشنی، عمارت چهل‌ستون دچار آتش‌سوزی شد و به‌رغم توان مهار آتش، به دلیل خرافه‌پرستی شاه سلطان‌حسین ــ که آن را خلاف مشیت الٰهی می‌پنداشت ــ آتش خاموش نشد؛ اما پس از این واقعه پادشاه به بازسازی، نوسازی، و تزیین بخشهای تخریب‌شده فرمان داد (ص 174؛ نیز کرزن، II / 32-33؛ مصطفوی، همانجا). شمار بسیاری از تزیینات نگاره‌ای کاخ در این زمان صورت گرفته است (رستم‌الحکما، 77). تأثیر تبریزی ماده تاریخ این واقعه «بنا سوخت»= 1118ق / 1706م را در قالب شعری ثبت کرده است (نخجوانی، 451).
در زمان حملۀ افغانها این کاخ مانند دیگر کاخهای صفوی مورد هجوم و ویرانی قرار گرفت و بسیاری از اشیاء نفیس آن به تاراج رفت (گیلاننتز، 65؛ دیولافوا، 243). از این کاخ کُست در نیمۀ نخست سدۀ 13ق / 19م نقشه‌هایـی تـرسیم نمـود (نک‌ : لوحۀ XLI) و پس از او دیولافوا، تصاویری پیش از تخریب بخشهایی از آن تهیه کرد (ص 244، 246، تصویرها؛ نیز نک‌ : لوشای اشمایسر، 111). همچنین هولتسر ــ عکاس آلمـانی‌تبـار ــ در همیـن سـده عکسهـایی گـرفت که آیینه‌کاری نفیس دیوارها و ستونهای ایوان را نشان می‌دهد؛ چنان‌که هنگام مرمت و بازسازی کاخ مورد استفاده قرار گرفتند (ص171-173).
به هنگام حکومت ظل‌السلطان پسر ناصرالدین شاه، حاکم اصفهان (1291- 1325ق)، این کاخ نیز به‌سان دیگر آثار ارزشمند دورۀ صفوی دستخوش خسارت فراوان شد. بسیاری از نگاره‌های کاخ با ضربه‌های تیشه مخدوش، و با لایه‌ای از گچ پوشانده شد؛ آیینه‌های ستونهای ایوانها و دیواره‌ها فرو ریخته شد، و درها وپنجره‌های نفیس منبت‌کاری، گره‌چینی و خاتم‌کاری آراسته با شیشه‌های رنگی بنا برای استفاده در کاخ شخصی حاکم به «عمارت مسعودیۀ» تهران منتقل گردید (جابری، 151-152؛ شاطری).
گرچه کاخ چهل‌ستون در این زمان نخست به‌عنوان کارگاه چادر‌دوزی مورد استفاده قرار گرفته بود (دیولافوا، 245)، اما در اواخر سدۀ 13ق / 19م، ظل‌السلطان در آنجا به شکایات مردم رسیدگی می‌کرده است (کرزن، II / 36)؛ ازاین‌رو در مقایسه با کاخهای دیگر صفوی همچون آیینه‌خـانه، هفت‌دست و نمکـدان ــ کـه تـوسط ظل‌السلطان ویـران شـدند ــ شـانس بیشتری برای ماندگاری یافته است.
پس ازحکومت قاجاریه، کاخ در1310ش به‌ شمارۀ 108در فهرست آثار ملی ثبت شد و شرایط مساعدی برای حفاظت و مرمت آن مهیا گردید (مشکوٰتی، 50-51؛ آثار ... ، 69). پژوهشگرانی مانند هنرفر و مصطفوی هم‌زمان با آغاز عملیات مرمت کاخ در دهۀ 1320ش این عمارت را مورد بررسی قرار دادند، و با ورود کارشناسان «مؤسسۀ ایتالیایی ایزمئو» و با‌یاری متخصصان ایرانی گامهای ارزنده‌تری در این راستا برداشته شد که به آشکارشدن بسیاری از نگاره‌ها و کتیبه‌های تاریخی از زیر لایه‌های گچ انجامید (فرانته، 293-322 ؛ مورا، 323-328).
برخی سبب نام‌گذاری این کاخ به چهل‌ستون را وجود 20 ستون در ایوان شرقی کاخ و تصویر آنها در آب حوض مقابل آن می‌دانند که در مجموع 40 ستون به‌نظر می‌رسد (کرزن، II / 32)؛ اما دلایل دیگری نیز برشمرده‌اند، از‌جمله، جایگاه عدد 40 در اعتقادات مذهبی که عددی مقدس به‌شمار آمده، و به‌عنوان محور اعداد، قلب حروف و رمز به‌ثمر رسیدن و مظهر کمال و پختگی است (آشتیانی، 17، جم‌ ) و در ادب فارسی نیز نشانۀ کثرت و تعدد است (شاردن، 4 / 1450؛ کمپفر، 206؛ فلاندن، 204؛ بلر، 195). پیش‌از ساخت این کاخ در اصفهان، کاخی به همین نام «چهل‌ستون» در قزوین (ه‌ م) ساخته شد، که شاید بتوان آن را به نوعی یادآوری کاخهای ستون‌دار دورۀ هخامنشی دانست (شاردن، همانجا).
کاخ چهل‌ستون اصفهان با شباهت بسیار به کاخ چهل‌ستون قزوین (کلایس،116-117) مانند بسیاری از کاخهای دورۀ‌صفوی بـا پیروی از شیوۀ کاخ‌سازی این دوره در میـان بـاغی ــ که تا امـروز تقـریباً دست‌نخورده و بـدون تغییر بـاقی‌ مانده ــ ساخته شده است (ویلبر، 100). این کاخ با‌وجود نمایش ظرافتی بی‌حد، ساختاری ساده دارد. بهره‌گیری گسترده و مستقیم از طبیعت به شکل باغهای وسیع، حوضها و آب‌نماها، استفاده از طاقچه‌ها، قطاربندیهای مقرنس و بالأخره استفادۀ وسیع از چوب در ساخت آن نشانۀ ریشه‌داشتن این عناصر در معماری بومی است (هیلنبراند، 433- 432؛ اوراتزی،87-107).
کاخ چهل‌ستون با نقشۀ مستطیل شکل شامل یک تالارمرکزی با 3 گنبد، 4 ایوان در 4 سوی آن و 4 اتاق در دو طبقه در طرفین ایوانها، و ایوانی بزرگ با ابعاد 7 3×80 / 57 متر بر روی صفه‌ای به بلندای حدود یک متر از سطح زمینهای اطراف و در 3 سطح متفاوت روبه‌مشرق بنا شده است. بنابر متون، بالاترین سطح، نشیمن‌شاه در شاه‌نشین، سطح میانی محل ایستادن امرا و وزرای عظیم‌الشأن، سطح پایین صفه جای ایستادن خوانین و سرهنگان معتبر، سطح زمینهای اطراف عرصۀ دولت‌خانه، و دو‌طرف دریاچه محل ایستادن نظام و صف‌بستن غلامان خاصه و جز آن بوده است (شاردن، 4 / 1450-1451؛ رستم‌الحکما، 76، 77؛ بابایی، 126).

ایوان بزرگ کاخ به اندازۀ 17×38 متر متشکل از 18 ستون چوبی به قطر 60 سانتی‌متر و بلندای حدود 13 متر، با پایۀ ستونهای سنگی به ارتفاع 60 سانتی‌متر و سرستونهای مقرنسی شکل به ارتفاع 40 سانتی‌متر است (فرانته، 294) که هر کدام مانند تیرهای به‌کاررفته در سقف از تنۀ یک درخت چنار (پوپ، 1192)، به شکلی کثیر‌الاضلاع و نزدیک به دایره ساخته شده است. در بخش مرکزی تالار حوضی چهارگوش و مرمری وجود دارد. کمپفر که در زمان شاه‌سلیمان (سل‌ 1077-1105ق / 1666-1694م) از این بنا بازدید کرده، لولۀ فوارۀ وسط آن را نامرئی ذکر کرده است (ص206-207). ستونها امروزه تنها با تخته‌های نازک رنگ‌شده پوشیده شده‌اند؛ اما تا دورۀ قاجاریه با آیینه و شیشه‌های رنگی کوچک و بزرگ آیینه‌کاری شده بودند (کرزن، II / 33-34؛ دیولافوا، 244). پا ستون 4 ستون میانی اطراف حوض مرکزی ایوان به شکل شیر و از سنگ است، و هر دو شیر در هر ضلع، به یک سر شیر در گوشه منتهی می‌گردد که آب از میان دهان آنها وارد حوض می‌شده‌ است (افضل‌الملک، 29؛ فلاندن، 204). ازارۀ دیوارها از سنگ مرمر نقاشی شده، و سقف قاب‌بندی، منبت‌کاری و طلاکاری شده است (رستم‌الحکما، 72). از پرده‌های کلفت دو رویه از پارچه‌های منقش زربفت که مانع تابش نور آفتاب به درون می‌شده، یاد شده است (شاردن، 4 / 1451). امروزه تنها نشانه‌ای از قرقره و قلاب آنها در اطراف سقف، به‌ویژه در ضلع شمالی دیده می‌شود (هنرفر، «کاخ ... »، 3؛ شاطری).
ایوان دوم با مساحتی کمتر و به ارتفاع 12 متر بر روی همان صفه با دربرداشتن دو ستون، 20 ستون تالار را کامل می‌نمود. در دو سوی شمالی و جنوبی این ایوان، دو اتاق قرار دارد. در بخش میانی حوضی 8 ضلعی وجود داشته (شاردن، همانجا؛ کمپفر، 207) که امروزه روی آن پوشیده شده است. در پیشانی ایوان دو کتیبۀ گچ‌بری وجود دارد که در 1326ش از زیر لایۀ‌ گچ به‌دست آمده‌ است (مصطفوی، 2 / 1295). یکی از کتیبه‌ها به خط نستعلیق، شامل 6 بیت شعر و تاریخ ساخت بنا در زمان شاه‌عباس دوم است (همانجا؛ هنرفر، گنجینه، 556، 559). دیگری در برگیرندۀ اشعار نجیب کاشانی دربارۀ بازسازی و تزیین کاخ و تاریخ آن در زمان سلطان‌حسین، و رقم محمدصالح اصفهانی است (همان، 570، 572؛ نخجوانی، 671، 672). سقف و بخشهای فوقانی دیوارها آیینه‌کاری و قطاربندی و ازاره‌ها سنگ مرمر نقاشی شده، بودند که امروزه اثری از آیینه‌کاری دیوارها باقی نمانده است (هولتسر، 171-173؛ شاطری).
ایوان سوم بر روی صفۀ دوم با مساحتی کوچک‌تر حدود 5 / 5×7 متر ساخته شده است وامروزه به‌نام تالار آیینه یا شاه‌نشین شهرت دارد. در هنگام برگزاری مراسم و جشنها، تخت شاهی در این محل قرار داده می‌شد (شاردن، همانجا؛ رستم‌الحکما، 76؛ شاطری). سقف این تالار با قطاربندی، آیینه‌کاری، مقرنس‌کاری، قابهای نقاشی و دو لوح از آیات قرآنی به‌خط‌نسخ مشکی بر زمینۀ گل و بوته به‌قلم شمس‌الدین بن ملا محمدسعید گیلانی، و تاریخ 1119ق / 1707م تزیین شده است. آیینه‌کاریهای سقف، دیوارها و ازاره‌های سنگی این ایوان نسبت‌به دیگر بخشها سالم‌تر مانده است. در بالای شاه‌نشین طاقچه‌ای با دری آیینه‌کاری قرار داشته که در آن قرآنی منسوب به امام حسن(ع)، عهدنامۀ حضرت علی بن ابی‌طالب(ع) و جبۀ شیخ صفی‌الدین اردبیلی نگهداری می‌شده است که امروزه در موزۀ همین کاخ برای عموم به نمایش درآمده است (جابری، 152؛ هنرفر، همان، 574؛ شاطری).
اتاقهای دو سوی شمال و جنوب شاه‌نشین را با توجه به تزیینات نقاشی موجود، می‌توان متعلق به دورۀ شاه‌عباس اول دانست (لوشای اشمایسر، 113). کرزن آنها را مخصوص وزیران شاه ذکر کرده (II / 34)، اما پوپ (ص 1192) و دیولافوا (ص244) یکی از اتاقها را مخصوص شاه و دیگری را مختص سفرا، وزرا و درباریان دانسته‌اند.
شاه‌نشین توسط چند در به تالار 11×22 متری و ارتفاع 12 متر گشوده می‌شود. سقف تالار دارای 3 گنبد با کاربندی و رسمی‌بندی، آراسته به نقوش گیاهی است. در هر یک از اتاقهای کاخ یک بخاری، و در هر دو سوی شرق و غرب تالار دو‌بخاری دیواری وجود دارد که با آرایه‌های گل و بوته پوشیده شده‌اند (شاردن، 4 / 1451).
افزون‌بر 4 اتاق هم‌کف، 4 اتاق نیز در طبقۀ فوقانی ساخته شده که مخصوص استراحت شاه و مهمانهای وی بوده است. در 3 سوی دیگر کاخ ایوانهایی قرار دارد؛ پهنای دو ایوان شمالی و جنوبی به یک اندازه و کمتر از دو ایوان شرقی است، و ایوان غربی کوچک‌ترین آنها به‌شمار می‌آید. هر 3 ایوان با نقاشیهایی از هنرمندان ایرانی (در بخش میانی دیوارها) و هنرمندان اروپایی به‌ویژه نقاشان هلندی (در بخشهای فوقانی) آراسته شده است (شاطری).
بام عمارت به‌صورت شیروانی و دوپوش است، و بلندای آن در نقاط مختلف از حدود 50 سانتی‌متر تا بیش از 2 متر است. پنجره‌های ویژۀ هواکش و ورود و خروج پرندگان بر روی نمای خارجی تعبیه شده است (جابری، 151؛ شاطری).
حوض بزرگ (16×110 متر) مقابل کاخ در شرق عمارت قرار دارد. در غرب بنا و به قرینه، حوض دیگری در حد فاصل کاخ و خیابان چهارباغ وجود داشته (رستم‌الحکما، 72؛ کمپفر، 207) که طی کاوش باستان‌شناسی 1384ش آشکار شده است. افزون‌بر این دو حوض، حوضهای دیگری در شمال و جنوب، و حوضهای کوچک دیگری در سراسر باغ کاخ وجود داشته‌اند. دورتادور عمارت جوی آبی برای گردش آب، و در فواصل معین فواره‌های سنگی در آن وجود داشته است (رستم‌الحکما، کمپفر، همانجاها؛ شاطری).
در زمان آبادانی بنا برای آبیاری باغ و آب‌نماها، شعبه‌ای از مادی‌فدن در محور شمالی جریان داشت (یغما، 72). 4 مجسمۀ سنگی انسان و شیر و 4 مجسمۀ شیر که اطراف حوض و باغچه‌ها قرار دارند، تنها آثار برجا مانده از کاخ تخریب‌شدۀ آیینه‌خانه و عمارت سرپوشیده هستند که به محوطۀ باغ کاخ چهل‌ستون منتقل شده‌اند (شاطری).

نقاشیها

در میان آرایه‌های گوناگون کاخهای صفوی، نقاشی دیواری هنری شاخص در بیشتر کاخهای بزرگ این دوره مانند عالی‌قاپو، هشت‌بهشت و چهل‌ستون به‌کار رفته است. کاخ چهل‌ستون در این میان نمایانگر تنوعی بی‌نظیر، هم از نظر کمیت و هم تنوع سبکهای به‌کار‌رفته به‌شمار می‌آید. هیچ‌یک از نقاشیهای این کاخ، جز صحنۀ جنگ چالدران که رقم «صادق الوعد» و تاریخ 1210ق / 1795م دارد، دارای رقم و یا تاریخ نیستند. بازسازیهای مکرر در دوره‌های مختلف بر مشکل تاریخ‌گذاری افزوده، و ارائۀ هرگونه اظهار نظری دراین‌رابطه را تنها بر پایۀ متون هم‌زمان و یا سبک‌شناسی دیوارنگاره‌ها امکان‌پذیر ساخته است (بابایی، 128). پژوهشگران بسیاری نقاشیهای کاخ چهل‌ستون را بررسی کرده‌اند که از میان آنها فرانته، سیمز، گروبه، گری، بابایی و آقاجانی را می‌توان نام برد.
نقاشیهای دیواری با موضوعاتی طبقه‌بندی‌شده جهت تزیین کلیۀ فضاهای معماری کاخ اعم از تالار بارعام، اتاقها و ایوانها به تناسب موقعیت مکانی اجرا شده‌اند (همو، 126). نقاشیهای دیواری کاخ در قالب 4 گروه عمده قابل بررسی و مطالعه هستند:

گروه اول

مجالسی با موضوعاتی چون سور و سرور و شکار به‌سبک رضا عبـاسی، و احتمالاً ــ در تـالار بـارعام ــ زیر نظر وی در دورۀ شاه عباس اول اجرا شد‌ه‌اند، و پرشمارترین گروه به‌شمار می‌آیند. این نقاشیها زیر دوال، بخش فوقانی ازاره‌ها در قالبهای کوچک چهارگوش و یا طاقچه‌ها دیده می‌شوند. در دورۀ قاجار برخی از این نگاره‌ها با رنگهای نامرغوب مورد بازسازی قرار گرفته، و بر روی تصاویر دورۀ صفوی، چهره‌های دورۀ قاجاریه کشیده شده است (آقاجانی، 9، 11؛ مورا، 323-328؛ شاطری). این نقاشیها در تالار بارعام، اتاقها و ایوان غربی قرار دارند و نگاره‌های کوچک اتاقها و ایوان احتمالاً در دورۀ شاه‌عباس دوم و با موضوعات خصوصی‌تر و عاشقانه به اجرا درآمده‌اند.

گروه دوم

6 مجلس بسیار بزرگ که در تالار بارعام در بخش فوقانی دو دیوار شرقی و غربی تالار (در هر سو، 3 مجلس) اجرا شده است. این تصاویر وقایع تاریخی و صحنه‌های متنوعی از دربار صفوی را نمایش می‌دهند و از مدارک ارزندۀ تاریخی به‌شمار می‌آیند.
3 مجلس ضلع غربی تالار عبارت‌اند از: 1. مجلس پذیرایی شاه‌عباس اول از ولی‌محمدخان حاکم ازبکستان؛ 2. صحنۀ جنگ شاه‌عباس اول با عثمانیها در چالدران؛ 3. مجلس پذیرایی شاه طهماسب اول از همایون، پادشاه گورکانی هندوستان.

3 مجلس ضلع شرقی تالار نیز عبارت‌اند از: 1. جنگ شاه‌عباس اول با ازبکان؛ 2. جنگاوری نادرشاه افشار طی جنگ کرنال؛ 3. مراسم پذیرایی شاه‌عباس دوم از ندر محمدخان فرمانروای ترکستان. سبک و محل دو مجلس جنگ نادرشاه و جنگ چالدران که بر روی پنجره‌های مسدودشده کشیده شده‌اند، آنها را در شمار نقاشیهای الحاقی پس از دورۀ صفویه و متعلق به دورۀ افشاریه و یا قاجاریه قرار می‌دهد (آقاجانی، 11). احتمالاً در زیر این دو نقاشی نیز نقوش اسلیمی و گیاهی ظریف مطلا مانند دیگر نقاط بخشهای فوقانی تالار قرار دارد (شاطری).
گرچه 4 مجلس اصلی به گواهی سیاحانی چون شاردن (4 / 1451) در دورۀ صفویه در تالار وجود داشته‌اند، اما از آنجایی‌که با نقاشیهای کوچک زیر دوال اختلاف سبک دارند، برخی از محققان این نقاشیها را متعلق به دورۀ دوم مزین‌سازی کاخ (دورۀ شاه‌عباس دوم) و دو دهۀ پس از سال 1057ق / 1647م می‌دانند (گروبه، 523). این نقاشیها که عموماً نشان‌دهندۀ جشنها و پیروزیهای شاهان صفوی در برخورد با همسایگان شرقی‌شان هستند (بابایی، 126)، تلفیقی از نقاشی سبک ایرانی و اروپایی بوده که توسط هنرمندان ایرانی به تصویر کشیده شده است (آقاجانی، همانجا).

گروه سوم

صحنه‌های نسبتاً بزرگ از جشنها و گل‌گشتهای درباری و یا مضامین ادبی مانند مجالس یوسف و زلیخا، و خسرو و شیرین هستند که بیشتر در دو اتاق شمالی و جنوبی شاه‌نشین تصویر شده‌اند. این نقاشیها نیز با سبک تلفیقی ایرانی ـ اروپایی و هندی کار شده‌اند. یکی از شاخص‌ترین مجالس آنها، صحنۀ قربانی‌کردن شاهزادۀ هندی در آتش تدفین همسرش بوده که بر دیوار جنوبی اتاق جنوب تالار نقش شده است (بابایی، 126, 136-137).

گروه چهارم

نگاره‌های اروپاییان و یا مسیحیان ایرانی است که در ایوانهای شمالی و جنوبی، و طاقچه‌های دو سوی شاه‌نشین، و احتمالاً به‌دست نقاشان هلندی دربار «لوکار» و «فیلیپ آنجل» به سبک اروپایی کشیده شده‌اند، و قرارداشتن آنها در فضای خارجی بنـا ــ در ایوانهای شمالی، جنوبی و ایوان شـاه‌نشین ــ کـم‌اهمیت‌تـر بـودن آنهـا را نشـان می‌دهـد (همـو، 127, 128, 139؛ آقاجانی، همانجا). افزون‌بر این نقاشیها، نقوش اسلیمی و گیاهی برای آراستن فواصل خالی دیوارها و کلیۀ سطوح معماری اعم از طاق‌نماها و بخش داخلی گنبدهای تالار بارعام استفاده شده است، چنان‌که هیچ فضایی بدون تزیین باقی نمانده است (کمپفر، 207؛ بابایی، 126).

مآخذ

آثار ثبت شدۀ ایران در فهرست آثار ملی (از 24 / 06 / 1310 تا 24 / 06 / 1384)، به کوشش ناصر پازوکی و عبدالکریم شادمهر، تهران، 1384ش؛
آشتیانی، محسن، رموز اسرارآمیز عدد چهل، قم، 1385ش؛
آقاجانی اصفهانی، حسین و اصغر جوانی، دیوارنگاری عصر صفویه در اصفهان (کاخ چهل‌ستون)، تهران، 1386ش؛
اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی، تهران، 1377ش؛
افضل‌الملک، غلامحسین، سفرنامۀ اصفهان، تهران، 1380ش؛
جابری انصاری، حسن، تاریخ اصفهان، به کوشش جمشید مظاهری، اصفهان، 1378ش؛
دیولافوا، ژان، سفرنامه، ترجمۀ بهرام فره‌وشی، تهران، 1361ش؛
رستم‌الحکما، محمدهاشم، رستم التواریخ، به کوشش محمد مشیری، تهران، 1348ش؛
شاردن، ژان، سفرنامه، ترجمۀ اقبال یغمایی، تهران، 1374ش؛
شاطری، میترا، تحقیقات میدانی؛
فلاندن، اوژن، سفرنامه،ترجمۀ حسین نورصادقی، تهران، 1324ش؛
کروسینسکی، ت.ی.، بصیرت نامه، تهران، 1369ش؛
کمپفر، ا.، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1363ش؛
«گذری بر اصفهان»، در سینه‌کش قلعۀ ماران (مل‌ )؛
گیلاننتز، سرکیس، سقوط اصفهان، به کوشش لارنس لاکهارت، ترجمۀ محمد مهریار، اصفهان، 1344ش؛
مشکوٰتی، نصرت‌الله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، 1349ش؛
مصطفوی، محمدتقی، «مبارک‌ترین بناهای دنیا»، مجموعه مقالات (در زمینۀ باستان‌شناسی)، به کوشش مهدی صدری، تهران، 1383ش؛
نخجوانی، حسین، مواد التواریخ، تهران، 1343ش؛
وحید قزوینی، محمدطاهر، عباس‌نامه، به کوشش ابراهیم دهگان، اراک، 1329ش؛
هنرفر، لطف‌الله، «کاخ چهل‌ستون»، هنر و مردم، تهران، 1351ش، شم‌ 121؛
همو، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، تهران،1350ش؛
هولتسر، ا.، ایران در یک‌صد و سیزده سال پیش (بخش نخست: اصفهان)، ترجمۀ محمد عاصمی، تهران، 1355ش؛
یغما، غلامرضا، باغهای ایران چو باغیست خرم بهار، تهران، 1385ش؛
نیز:

Babaie, S., «Shah ʿAbbas II, the Conquest of Qandahar, the Chihil Sutun and its Wall Paintings», Muqarnas, Leiden, 1994, vol.XI;
Blair, Sh. S. and J.M. Bloom, The Art and Architecture of Islam (1250-1800), New Haven / London, 1994;
Coste, P., Monuments modernes de la Perse, Paris, 1867;
Curzon, G. N., Persia and the Persian Question, London, 1892;
Ferrante, M., «Čihil Sutūn: Etudes, relevés, restauration», Travaux de restauration de monuments historiques en Iran, ed. G. Zander, Rome, 1968;
«Gozarī bar Isfahān», http: / / nilbarg.blofa / 8807.aspx;
Grube, E., «Wall Paintings in the Seventeenth Century Monuments of Isfahan», Iranian Studies, Boston, 1974, vol. VII, no. 3-4;
Hillenbrand, R., Islamic Architecture, Edinburgh, 1994;
Kleiss, W., «Čehel Sotūn, Qazvīn», Iranica , vol.V;
Luschey- Schmeisser, I., «Čehel Sotūn, Isfahan», ibid;
Mora, P., «La Restauration des peintures murales de Čihil Sutūn», Travaux de restauration de monuments historiques en Iran, ed. G. Zander, Rome, 1968;
Orazi, R., Wooden Gratings in Safavid Architecture, Rome, 1976;
Pope, A. U., «Islamic Architecture-Safavid Period», A Survey of Persian Art, Tehran, 1977, vol.II;
Wilber, D. N., Persian Gardens and Garden Pavilions, Tokyo, 1962.

میترا شاطری

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 14  صفحه : 62
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست