جُرْجانی، شمسالدین محمد بن علی حسینـی (د 838 ق/ 1435م)، ادیب، منطقدان و متکلم. شمسالدین محمد (برخی از وی با لقب نورالدین یاد کردهاند. نک : حاجیخلیفه، 2/ 1198؛ GAL, S, II/294; GAL. II/271) فرزند میرسید شریف جرجانی (740-816 ق)، متکلم بلندآوازه بود. از اینرو، به تبعِ زادگاه پدر، او را نیز جرجانی خواندهاند (شوشتری، 2/ 220؛ آقابزرگ، طبقات...، 120؛ قس: فسایی، 2/ 1139). سالزاد و زادگاه او مشخص نیست؛ تنها میتوان گفت که در نیمۀ دوم سدۀ 8 ق متولد شده، و در شیراز بالیده و همانجا درگذشته است (GAL، همانجا). آنچه از آثار شمسالدین برمیآید، این است که وی در ادبیات و منطق متبحر بوده، و در کلام نیز دستی داشته است، اما بیشتر آثار او حواشی و شروحی است که بر تألیفات منطقی و کلامی دیگران نوشته است. دربارۀ مذهب او نمیتوان به قطع و یقین نظر داد. شوشتری (همانجا؛ و به تبع او آقابزرگ، همانجا) او را شیعه دانسته است، اما منابع دیگر در این باره گزارشی ندادهاند. از آثار او نیز نمیتوان بر اعتقاد مذهبی وی پی برد. وی حتى رسالهای در رد رافضیان نگاشته است. در منابع از دو نوادۀ او یاد شده است: ابوالفتح بن میرمخدوم بن میرشمسالدین که رسالهای به نام تفسیر شاهی و حاشیهای بر حاشیۀ دوانی بر تهذیبالمنطق نگاشته است (همو، الذریعة، 3/ 59، 4/ 277)؛ دیگری میرزا محمدعلی مشهور به میرزا مخدوم شریفی شیرازی که سنی حنفی متعصبی بوده، و رسالهای با عنوان نواقض الروافض داشته است (فسایی، 1/ 416، 2/ 124). همچنین دو تن از شاگردان او را نام بردهاند: نخست نجمالدین حبلهرودی که شرحی دارد بر ارشاد الطالبین فاضل مقداد با نام التحقیق المبین فی شرح نهج المسترشدین (شوشتری، همانجا؛ رجایی، 22)؛ دیگری حسین بن محمدعلی بهشتی که کتابی در تجوید قرآن کریم نگاشته است (آقابزرگ، همان، 3/ 366).
آثـار
از جرجانی رسالهها و کتابهایی به فارسی و عربی در علوم گوناگون برجای مانده، که از آن جمله است:
1. الرسالة السمیة فی الاصول المنطقیة یا الغرّة
موضوع این رساله علم منطق است و ترجمۀ عربی کتاب صغرى است که پدرش به فارسی تألیف کرده بود (GAL, S، همانجا؛ شوشتری، 2/ 221). شرحهایی که بر الغرة نوشته شده است، عبارتاند از: شرح قطبالدین عیسی بن محمد صفوی (د 953ق)، شرح خضر بن محمد بن علی رازی (حاجیخلیفه، نیز GAL, S، همانجاها)، و شرح عصامالدین که به فارسی است (حاجیخلیفه، همانجا). نسخۀ خطـی الغرة در ظاهریه (شم 7945) و در کتابخـانۀ پـاریس (شم 2397) همراه با شرح صفوی، موجود است (دوسلان، I/ 420).
2. الدرّة
رسالهای است در منطق و ترجمۀ عربی کتاب کبرى از پدرش (حاجیخلیفه، شوشتری، همانجاها).
3. حاشیه بر شرح کتاب المتوسط فی شرح الکافیة
که پدرش آن را آغاز کرد و ناتمام ماند و شمسالدین آن را پس از مرگ پدر به اتمام رساند (آقابزرگ، طبقات، همانجا؛ فسایی، 2/ 1139؛ شوشتری، 2/ 220-221).
4. رسالة فی الرد علی الروافض
که نسخۀ خطی آن در کتابخانۀ ایاصوفیه نگهداری میشود (نک : GAL,S، همانجا).
5. الرشاد فی شرح الارشاد
شرحی است بر الارشاد الهادی تفتازانی (د 792ق) در نحو که به زبان عربی نوشته است. شمسالدین در 823 ق در شیراز کار تألیف این کتاب را به پایان رسانید (بغدادی، 2/ 189؛ حاجی خلیفه، 1/ 68؛ شوشتری، 2/ 221). نسخههای خطی این اثر در کتابخانۀ آیتالله گلپایگانی در قم (شم 1953، نک : استادی، 3/ 118)، در تهران کتابخانۀ مجلس (شم 105، نک : شورا، 1/ 29؛ شم 313، همان، 2/ 183)، و کتابخانههای ظاهریه (شم 249‘5، نک : ظاهریه، نحو، 215-216)، موصل و نیز پترزبورگ (نک : GAL, S, II/ 304) موجود است.
6. زبدة الاسرار فی الحکمة.
7. شرح رسالة فی الاصول
که رسالهای است از پدرش. نسخۀ خطی آن به شمارۀ 673 در کتابخانۀ اسکوریال، (ESC2, I/474) موجود است.
8. شرح الفوائد الغیاثیة
(بغدادی، شوشتری، همانجاها).
9. شرح هدایة الحکمة ابهری (همانجاها)
که حل الهدایة نیز نامیده شده است (آقابزرگ، همانجا). این کتاب در استانبول (1308ق) به چاپ رسیده است.
10. حاشیۀ شرح الطوالع
ظاهراً حاشیهای است که شمسالدین بر کتاب پدر خود نوشته است (آقابزرگ، نیز شوشتری، همانجاها). چاپ سنگی آن در قاهره (1306ق) منتشر شده است.
11. کتابی نیز با عنوان تجوید القرآن به وی نسبت دادهاند
(مشار، 1/ 1191) که به فارسی است و دارای یک مقدمه و 6 باب و خاتمه. چاپهای سنگی متعددی از این اثر در تهران و تبریز منتشر شده است.