نویسنده (ها) :
فرامرز حاج منوچهری
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 27 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
بَزّار، ابوبكر احمد بن عمرو بن عبدالخالق عَتَكی (د 292ق / 905م)، محدث بصری و از قدیمترین مسند نویسان. ابن ناصر الدین واژۂ بزار را بر اساس لغت بغدادیان، به گیرندۂ روغن دانۀ كتان معنیكرده است (1 / 484). نسبت عتكی، به سبب انتساب وی به قبیلۀ عتیك ازد است (سمعانی، 9 / 227). ذهبی حدود سال 210ق / 825م را زمان تولد وی دانسته است ( سیر... ، 13 / 555). بزار در یكی از مهمترین مقاطع تاریخ تدوین حدیث پا به عرصه وجود نهاد و این زمانی است كه مدونههایی حدیثی همچون صحاح سته، مسانید و سنن گوناگون به وجود آمده، یا در حال شكلگیری بود. زیست او در محیط علمی بصره - كه یكی از مهمترین مدرسههای حدیثی زمان را در خود جای داده بود - وی را از همان كودكی به درس مشایخ بزرگ آن روزگار كشاند. او افزونبر بصره، در كوفه، واسط و بغداد به دانش اندوزی پرداخت و در درس بسیاری از مشایخ زمان حضور یافت. شاخصترین شیخ وی در دورۂ آموزش كه بزار از او روایت كرده، بخاری، صاحب صحیح است (نك : بزار، 3 / 245، جمـ). جای شگفتی است كه بیشتر منابع شرح حال او بدین مطلب اشارهای نكردهاند. افزون بر بخاری، نام شمار فراوانی از استادان او را میتوان در منابع گوناگون و نیز اثر خود وی، مسند یافت كه از آن جملهاند: ابوخالد هُدبة بن خالد بصری (د 235ق)، عبدالواحدبن غیاث بصری (د پیش از 240ق)، بشر بن معاذ بصری (د پس از 240ق)، احمد بن بكار (د244ق)، احمدبن عبدۂ ضبی (د 245ق)، حسن بن خلف واسطی (د246ق)، سَلَمة بن شَبیب نیشابوری مكی (د 247ق)، ابوكُرَیب كوفی (د 248ق) و محمد بن بشار بصری (د 252ق) (نك : زین الله، مقدمه بر مسند، 11-12). ابونعیم اصفهانی نیز استادان او در اصفهان را نام برده است (1 / 105). بههر روی، با در نظر گرفتن تاریخ درگذشت مشایخ او، چنین مینماید كه دورۂ دانش اندوزی وی را باید نیمۀ سدۂ 3ق تخمین زد. بر خلاف آنچه تصور میشود كه بزار به طور طبیعی میباید در درس بسیاری از نام آوران حدیثی زمان خود حضور، یا دست كم با آنان ارتباط داشته باشد، اما حق آن است كه گفته شود بجز بخاری، تقریباً بیشتر استادان و مشایخ روایی بزار كسانی هستند كه نه تنها چندان شهرت بسزایی ندارند، بلكه در برخی موارد نام آنها را باید در شمار «مجاهیل» آوردكهگاه یافتنشرح حالی از آنهادشوار است(نك : ابوذر، 1 / 17- 18). در هر حال، بزار برای آموزش حدیث، سفرهای بسیاری به مكه، شام، مصر و نیز اصفهان داشته است (سیوطی، طبقات... ، 289؛ ذهبی، تاریخ... ، 59). ابوالشیخ به دو بار سفر وی به اصفهان اشاره كرده، و دومین بار را در 286ق ذكر كرده است ( طبقات...، 3 / 386). بنا بر نقلی، وی مدتی هم در نیشابور به سر میبرده، و از آنجا به مكه رفته بوده است (نك : سبكی، 3 / 72)، اما در منابع شرح حال وی، و تواریخ محلی، مطلبی كه نشان از این سفر داشته باشد، دیده نشد. در نگاهی كلی و گذرا به دیدگاههای رجالیان دربارۂ بزار باید گفت كه غالباً او را ثقه، صدوق و حافظ دانسته، و برخی او را پس از ابن مدینی، داناترین كس در حدیث یاد كردهاند (ابوالشیخ، همانجا؛ ذهبی، میزان... ، 1 / 124؛ خطیب، 4 / 334؛ سمعانی، 2 / 195)، اما برخی دیگر كه در رأس ایشان دارقطنی قرار دارد، به اعتماد بیش از اندازۂ بزار به حافظه اشاره كرده، و گفتهاند كه وی به همین سبب در اسانید و متن روایات، بسیار دچار خلط شده است. اشاره به تدریس وی در مصر نیز كه بدون هیچ كتابی صورت میگرفته، بیانگر این معنی است (خطیب، 4 / 335؛ سمعانی، همانجا؛ ذهبی، تذكرة...، 2 / 654). همچنین برخی به روایاتی واهی از وی نیز اشاره كردهاند (ذهبی، سیر، 13 / 557). گر چه بیشترِ مشایخ بزار از شهرت اندكی برخوردارند، اما در میان شاگردان و راویان او، نام برخی از بزرگان تاریخ حدیث مشاهده میشود كه ابوالقاسم طبرانی و ابوالشیخ اصفهانی از این دستند (طبرانی، 10 / 83، 140؛ ابوالشیخ، اخلاق...، 37، 98). از دیگر شاگردان وی باید به كسانی چون ابوبكر احمد بن جعفر خُتَّلی، عبدالباقی بن قانع، احمد بن جعفر سمسار، محمد بن عباس بن نَجیح، محمد بن عبدالله بن مَمْشاد قاری، عبدالرحمان بن محمد بن جعفر كسایی و ابومحمد قاسم بن ثابت عوفی سرقسطی اشاره كرد (نكـ: ذهبی، همان، 13 / 555؛ خطیب، 4 / 334؛ مقری، 2 / 49). گفتنی است كه طبری در كتابهای تاریخ (1 / 354) و تفسیر (19 / 30) خود، از بزار روایت كرده است. اگر چه نام بزار به عنوان یكی از حلقههای روایی در آثار سدههای 2 و 3ق باقی است و در شمار محدثان توانا قرار دارد، سبب اصلی اشتهار او، تألیف كتاب مسند است. گردآوری حدیث، تدوین و تبویب آن كه اندكی پیش از زمان بزار آغاز گردیده بود، در عصر وی به اوج خود رسید و بسیاری كسان در این زمینه گام برمیداشتند. در این میان، مسند بزار یكی از مهمترین آثار در این زمینه است. این كتاب همچون معمول مسانید، بر اساس صحابه ترتیب یافته، و مؤلف در آغاز به ذكر مسانید «عشرۂ مبشره»، و سپس مسانید دیگر صحابه پرداخته است. او در این اثر با یاد كرد كامل اسانید، به متون احادیث و نیز به «علل» آنها پرداخته، و همچون یك رجالی به جرح و تعدیل اسانید همت گماشته است (زینالله، مقدمه بر العلل، 117- 118). گفتنی است كه در منابع به دو مسند ( كبیروصغیر)از بزار اشاره شده است (مثلاً نكـ: كتانی، 68) كه اطلاق مسند بزار، در منابع، اشاره به مسند كبیر اوست. از مباحث اصلی در مسند بزار، توجه مؤلف به مبحث تعلیل در آثار و احادیث است. بررسی متن یا سند حدیثی به ظاهر درست، برای یافتن و نمایاندن نشانههایی از خلل كه صحت آن حدیث را خدشه دار میكند (نك : سخاوی، 1 / 224 ببـ ؛ سیوطی، تدریب... ، 1 / 252- 258)، نیازمند دارا بودن دانشی ژرف، در بخشهای گوناگون علم حدیث از جمله رجال و متون روایات است؛ و كسانی از بزرگان و پیشگامان تاریخ علم حدیث چون ابن مدینی، احمد بن حنبل، ترمذی، ابن ابی حاتم و دارقطنی در این زمینه قلم زدهاند. بزار نیز در كنار این مشایخ، به عنوان یكی از متقدمان این علم، در مسند خود به این مبحث دقیق پرداخته است (نك : ابن كثیر، 61؛ سیوطی، همان، 1 / 140؛ صنعانی، 1 / 228). چنانكه ابن كثیر (همانجا) اشاره كرده، وجه تمایز این اثر با دیگر مسانید، وجود همین بذل توجه بزار به علل الحدیث است. در اینجا گفتنی است كه در میان استادان بزار، ابوبكر احمد بن منصور بن سیار رَمادی، اثری با نام المسند الكبیر، و ابوحفص عمرو بن علی فَلاّس، كتابی با عنوان العلل داشتهاند (نك : ابن حجر، تهذیب ...، 8 / 81؛ ذهبی، سیر، 12 / 390). بزار در مسند خود، پس از بیان سند و متن هر حدیث، سند آن را بررسی كرده، و همچون یك رجالی به جرح و تعدیل پرداخته است (نك : ابن حجر، مختصر... ، 1 / 60، 61، 95، 182، جمـ )؛ و همین امر سبب گشته است تا این اثر، مجموعهای از انبوهی اطلاعات رجالی گردد (نكـ: همو، تهذیب، 2 / 174، لسان...، 1 / 61). مسند بزار از زمان مؤلف، توجه بسیاری از بزرگان حدیث را به خود جلب كرد و شماری از ایشان در آثار خود از آن بهرهمند گشتند (نك : مثلاً نك : سیوطی، مسند...، 125، 151، جمـ ؛ ابن قیم، 1 / 172-173، 5 / 325؛ هیثمی، 83، 283). بهرهمندی، و به ویژه روایت از این اثر، تا چند سده پس از مؤلف نیز وجود داشت و حتی نشانههایی از روایت آن در غرب سرزمینهای اسلامی، در مغرب و اندلس، در اختیار است (نك : ابن خیر، 165؛ ابن عطیه، 131). گفتنی است كه بیشترین طرق روایی مسند وی، از سوی شاگرد، و اصلی ترین راوی كتابش، محمد بن ایوب رَقّی صورت گرفته است (نكـ: همانجاها). افزون بر آنكه بسیاری كساندر آثار خوداز مسند بزار سود جستهاند، شماری از بزرگان علمحدیث نیز برپایه كتاب وی، آثاریتألیف نمودهاند كه مهمترین آنها اینهاست: كشف الاستار عن زوائد مسندالبزار، اثر هیثمی كه مؤلف به تجرید «زوائد» اسانید (افزون یابی در سند) در مسند بزار پرداخته است؛ مختصر زوائد مسند البزار كه اختصاری از ابن حجر است (نك : مآخذ). بزار افزون بر مسند، آثار دیگری نیز تألیف نموده است كه كتاب الصلاة علی النبی (ص)، از آن جمله است و نسخهای از آن در كتابخانۀ حسین چلبی در بورسه نگهداری میشود (نك : I / 162 GAS,)؛ نیز الاشربة و تحریم المسكر، كه این كتاب هم به روایت شاگردش، رقی به ابن خیر اشبیلی رسیده، و او با نشان دادن سلسلۀ اسنادی، به روایت آن اشاره كرده است (نك : 1 / 327- 328)؛ الامالی، كه آشكارا آن را اثری مجزا از مسند نام بردهاند (ذهبی، میزان، 2 / 320؛ زیلعی، 492)؛ جزئی حدیثی با نام معرفة من یترك حدیثه او یقبل كه سخاوی از آن یاد كرده است (1 / 180). همچنین گفتنی است كه كحاله، كتابی به نام شرح موطأ مالك به بزار نسبت داده است (2 / 36؛ قس: ذهبی، سیر، 8 / 86).