responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 536

اخباری


نویسنده (ها) :
رضا شکری
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَخْباری‌، میرزا محمد، ابو احمد جمال‌الدین‌ (21 ذیقعدۀ 1178- مق‌ 28 ربیع‌الاول‌ 1232ق‌/ 12 مۀ 1765- 15 فوریۀ 1817م‌)، فرزند عبدالنبی‌ بن‌ عبدالصانع‌ نیشابوری‌ استرابادی‌، فقیه‌، محدث‌ و از پایه‌گذاران‌ مكتب‌ اخباریه‌.
دربارۀ نسب‌ او اختلاف‌ بسیار است‌، یكی‌ از نوادگان‌ وی‌ به‌ نام‌ ابراهیم‌ بن‌ میرزا احمد، در مقدمۀ كتاب‌ ایقاظ النبیه‌ (ص‌ 313) میرزا محمد را از سادات‌ رضوی دانسته‌، و نسبش‌ را به‌ حسین‌ پسر موسی المبرقع‌ از فرزندان‌ امام‌ جواد(ع‌) رسانده‌ است‌ (قس‌: ابن‌ عنبه‌، 201، كه‌ از حسین‌ نامی در میان‌ فرزندان‌ موسی یاد نكرده‌ است‌). در جایی نیز به‌ نقل‌ از كتاب‌ ضیاء المتقین‌ میرزا محمد، نسب‌ او به‌ شمس‌ الدین‌ محمد جوینی وزیر و صاحب‌ دیوان‌ رسانده‌ شده‌ است‌ (آقابزرگ‌، 14/ 222). شاید به‌ جهت‌ همین‌ اختلاف‌ است‌ كه‌ برخی‌، سلسله‌ نسب‌ او را فقط تا عبدالصانع‌ بر می‌شمارند (خوانساری‌، 7/ 127).
میرزا محمد در اكبرآباد (معصوم‌علیشاه‌، 1/ 183؛ شیروانی‌، 581) یا فرّخ‌آباد (ابراهیم‌، 314) در سرزمین‌ هند، از مادری‌ استرابادی‌ (آقابزرگ‌، 14/ 221) متولد شد. جدش‌ عبدالصانع‌ از مردم‌ استراباد و پدرش‌ عبدالنبی‌ مقیم‌ نیشابور بود كه‌ بعدها به‌ هند مهاجرت‌ كرد (امین‌، 9/ 173). اینكه‌ تنكابنی‌ (ص‌ 177) او را از مردم‌ بحرین‌ دانسته‌ است‌، صحت‌ ندارد.
میرزا محمد تحصیلات‌ مقدماتی‌ خود را در هندوستان‌ به‌ انجام‌ رسانید و در حدود 20 سالگی‌ برای گزاردن‌ حج‌، با خانواده‌ راهی‌ حجاز شد و در میانۀ راه‌، پدرش‌ را از دست‌ داد (ابراهیم‌، 314- 315). پس‌ از اتمام‌ مناسك‌، راه‌ عراق‌ را در پیش‌ گرفت‌ و چندی‌ در نجف‌ و سپس‌ در كربلا ماند و سرانجام‌ در كاظمین‌ سكنی‌ گزید. در این‌ شهرها، محضر چند تن‌ از علمای‌ برجسته‌، مانند آقا محمدعلی‌ بهبهانی‌، میرزا مهدی‌ شهرستانی‌ و شیخ‌ موسی‌ بحرینی‌ را درك‌ كرد و دیری‌ نپایید كه‌ در علوم‌ معقول‌ و منقول‌ صاحب‌ بصیرت‌ شد. او در كنار علوم‌ متداول‌ دینی‌، در علوم‌ غریبه از قبیل‌ طلسمات‌ و نیرنجات‌ و جفر و اعداد مطالعاتی‌ كرد و در بحث‌ و جدل‌ نیز مهارت‌ یافت‌ (شیروانی‌، همانجا).
از آنجا كه‌ وی سلوك‌ اخباری را در پیش‌ گرفته‌ بود، با فقها و مجتهدان‌ اصولی از جمله‌ شیخ‌ جعفر نجفی‌، سید علی طباطبایی‌، سیدمحمدباقرحجت‌الاسلام‌اصفهانی و محمدابراهیم‌كلباسی‌، سخت‌ درگیر شد و میان‌ آنان‌ دشمنی درگرفت‌ (نك‌ : تنكابنی‌، 178-180؛ نیز نك‌ : ه‌ د، اخباریه‌). فشار اصولیان‌ سبب‌ شد تا میرزا محمد، عراق‌ را ترك‌ گوید و راهی ایران‌ شود. وی مدتی را در مشهد و دیگر شهرهای ایران‌ گذراند و با استقبال‌ دستگاه‌ حكومتی فتحعلی شاه‌، مدت‌ 4 سال‌ در تهران‌ اقامت‌ كرد (شیروانی‌، همانجا). حضور او در تهران مصادف‌ با شروع‌ دورۀ اول‌ جنگهای ایران‌ و روسیه‌ (1218- 1228ق‌) بوده‌ است‌. وی در تمام‌ این‌ مدت‌ مورد توجه‌ و احترام‌ شاه‌ قاجار بود و روزگار را به‌ تصنیف‌ و تدریس‌ می‌گذرانید و از آنجا كه‌ از او كراماتی در میان‌ عامه‌ شهرت‌ یافت‌، به «صاحب‌ الكرامات‌» ملقب‌ شد (ابراهیم‌، همانجا). یكی از كراماتی كه‌ بدو منتسب‌ شد، داستان‌ پیشگویی در خصوص‌ قتل‌ تسیتسیانف‌ فرمانده‌ سپاه‌ روسیه‌ در منطقۀ قفقاز بود: میرزا محمد به‌ فتحعلی شاه‌ پیشنهاد كرد كه حاضر است‌ برای نابودی این‌ فرمانده‌ روسی چله‌ بنشیند تا پس‌ از گذشت‌ 40 روز، سرِ تسیتسیانف‌ را برای شاه‌ بیاورند و در عوض‌، حكومت‌ قاجار متعهد گردد كه‌ حقیقت‌ ماجرا را آشكار، و از اخباریگری حمایت‌ كند. به‌ دنبال‌ این‌ گفت‌وگو، میرزا محمد به‌ مزار حضرت‌ عبدالعظیم‌ در ری رفت‌ و در حجره‌ای در به‌ روی خود بست‌ و با اعمالی خاص‌ چله‌ نشست‌ (دربارۀ اعمال‌ غریب‌ او در این‌ چله‌، نك‌ : نفیسی‌، 1/ 251-252؛ سپهر، 1/ 82 -83). پس‌ از گذشت‌ 40 روز، سرِ سردار روس‌ توسط سواری به‌ درگاه‌ فتحعلی شاه‌ آورده‌ شد. به‌ هر تقدیر با فشار و سعایت‌ رجال‌ متنفذ، شاه‌قاجار دست‌ از حمایت میرزامحمد برداشت‌ و او را روانۀ عراق‌ ساخت‌ (نك‌ : تنكابنی، همانجا). در این‌ میان‌ نقش‌ علمای اصولی‌، به‌ ویژه‌ شیخ جعفر نجفی را كه‌ كتابی با عنوان‌ كشف‌ الغطاء در ذم‌ میرزا محمد تصنیف‌ كرد و برای شاه‌ فرستاد، نباید نادیده‌ گرفت‌ (خوانساری‌، 2/ 202).
میرزا محمد پس‌ از ترك‌ تهران‌ در كاظمین‌ رحل‌ اقامت‌ افكند (شیروانی‌، 581) و باز از ابراز مخالفت‌ علنی‌ با اصولیان‌ ــ چه‌ در گفتار و چه‌ در نوشتار ــ خودداری‌ نكرد و همین‌ امر سبب‌ شد كه‌ حكم‌ قتل‌ او توسط علما و مجتهدان‌ بنام‌ آن‌ زمان‌، همچون‌ سیدمحمد مجاهد (صنیع‌الدوله‌، 3/ 167)، شیخ‌ موسی‌، سید عبدالله‌ شبر و شیخ‌ اسدالله‌ كاظمینی‌ (نك‌ : معلم‌، 3/ 943) صادر شود. البته‌ جنگ‌ قدرتی‌ كه‌ میان‌ دو تن‌ از عوامل‌ حكومت‌ عثمانی‌ كه‌ داعیۀ حكمرانی‌ بغداد را داشتند، یعنی‌ اسعد پاشا كه‌ مصلحت‌ خویش‌ را در حمایت‌ از میرزا محمد می‌دید، و داوود پاشا كه‌ در صدد جلب‌ حمایت علمای‌ اصولی‌ و مجتهدان‌ بود، بر آتش‌ این‌ اختلاف‌ دامن‌ زد (نك‌ : سپهر، 1/ 83). در پی‌ صدور حكم‌ قتل‌ میرزامحمد، گروهی‌ به‌ خانۀ او هجوم‌ بردند و او را به‌ همراه‌ فرزندش‌ احمد و یكی‌ از شاگردانش‌ به‌ قتل‌ رساندند (ابراهیم‌، 322-323؛ نك‌ : معلم‌، 3/ 944). پیكر میرزا محمد را با بستن‌ ریسمان‌ به‌ پای‌ وی‌، در كوچه‌ و بازار گردانیدند (شیروانی‌، همانجا). بر زبانها چنان‌ بود كه‌ میرزا محمد چند سالی‌ پیش‌ از كشته‌ شدنش‌ در رساله‌ای‌ تاریخ‌ كشته‌ شدن‌ خود را اینگونه‌ پیش‌ بینی‌ كرده‌ بود: «صدوق‌ غلب‌، صار تاریخنا» (معلم‌، همانجا) كه‌ عبارت «صدوق‌ غلب‌» به‌ حساب‌ ابجد 1232ق‌ را نشان‌ می‌دهد. حتی‌ برخی‌ مدعیند كه‌ او شب‌ قبل‌ از حادثه‌، به‌ صراحت‌ گفته‌ بود كه‌ چند ساعتی‌ بیش‌، از زندگانی‌ وی‌ باقی‌ نمانده‌ است‌ (سپهر، همانجا).
میرزا محمد یك‌ دختر و 3 پسر به‌ نامهای‌ محمد، احمد و علی‌ داشت‌ و دختر وی‌ همسر ملا هادی‌ سبزواری‌ بود (معلم‌، همانجا). با وجود تقابل‌ اندیشه‌ میان‌ او و مجتهدان‌ مشهور، همگان‌ كمابیش‌ به‌ فضل‌ و جامعیت‌ او در علوم معقول‌ و منقول‌ اذعان‌ داشتند (خوانساری‌، 7/ 127؛ شیروانی‌، همانجا).
ازجمله‌ شاگردان‌ او می‌توان این‌ كسان‌ را نام‌ برد: فتحعلی خان‌ شیرازی (آقابزرگ‌، 16/ 344)، محمد ابراهیم‌ بن‌ محمد علی طبسی (همو، 14/ 221)، محمدباقر بن‌ محمد علی لاری دشتی كه‌ الكلمات‌ الحقانیة را در شرح‌ كتاب‌ البرهانیة میرزا محمد تألیف‌ كرده‌ است‌ (معلم‌، 3/ 941)، محمدرضا بن محمدجعفر دوانی‌ (آقابزرگ‌، 15/ 129)، محمد جواد سیاه‌پوش‌ (همو، 8/ 267)، مصطفی بن‌ اسماعیل‌ موسوی‌، صاحب‌ اللوامع‌ المحمدیه‌ (همو، 18/ 370) و عبدالصاحب‌ بن‌ محمد جعفر دوانی‌ (همو، 16/ 336).
با آنكه‌ میرزا محمد ردیه‌هایی‌ بر عقاید صوفیه‌ نوشته‌ است‌، صاحب‌ بستان‌ السیاحه‌، در طریقت‌، سلسلۀ او را به‌ طریقۀ «مهدیه‌» می‌رساند (شیروانی‌، 581) كه‌ البته‌ طریقه‌ای ناشناخته‌ است‌. برخی دیگر نیز عقایدی نزدیك‌ به‌ عقیدۀ عرفانی شیخ‌ احمد احسایی را بدو نسبت‌ داده‌اند و گفتۀ میرزا محمد در كتاب‌ ومضة النور را شاهد آورده‌اند كه‌ وی شیخ‌ احمد احسایی را با تعبیر «استادنا فی علم‌ الیقین‌ احمد بن‌ زین‌ الدین‌» ستوده‌ است‌ (نك‌ : شورا، 9/ 584 - 585).

آثار

میرزا محمد كتابهای متعددی نوشته‌ كه‌ غالباً در فقه‌، كلام‌ و در دفاع‌ از تعالیم‌ اخباریه‌ و مخالفت‌ با تعالیم‌ اصولیان‌ است‌. نوشته‌های میرزا محمد، بالغ‌ بر 80 كتاب‌ و رساله‌ است‌ كه‌ ابراهیم بن‌ میرزا احمد مجموعاً 30 كتاب‌ و 56 رساله‌ و 2 دیوان‌ شعر او را فهرست‌ كرده‌ است‌ (ص‌ 316-321). بیشتر آثار وی به‌ عربی‌، و برخی نیز به‌ فارسی است‌.

الف‌ ـ چاپی‌

1. آیینۀ عباسی‌ در نمایش‌ حق‌ شناسی‌، كه‌ به‌ نام‌ امالی‌ عباسی‌ نیز فهرست‌ شده‌ است‌. این‌ كتاب‌ به‌ فارسی است‌ و به‌ دستور عباس‌ میرزا در رد عقاید یهود، نصاری و مجوس‌ و اثبات‌ نبوت‌ نوشته‌ شده‌ است‌ (آقابزرگ‌، 1/ 53، 2/ 318). مشار از چاپ‌ كتاب‌ گزارش‌ كرده‌ است‌ (5/ 588). 2. ایقاظ النبیه‌، در فقه‌ كه‌ میرزا ابراهیم‌ از نوادگان‌ میرزا محمد آن‌ را تصحیح‌ كرده‌، و جزء اول‌ كتاب‌ را همراه‌ با مقدمه‌ای در 1356ق‌/ 1937م‌ در مصر به‌ چاپ‌ رسانده‌ است‌. 3. دوائر العلوم‌. مؤلف‌ در این‌ كتاب‌ مطالب‌ خود را از دانشهای گوناگون‌ در دایره‌هایی گرد آورده‌، و فهرست‌ آنها را در آغاز كتاب یادآور شده‌ است‌. این‌ كتاب‌ كه‌ نام‌ دیگر آن‌ تحفة الخاقان‌ است (آقابزرگ‌، 8/ 267)، در 1402ق‌ در قم‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. 4. البرهان‌ فی‌ التكلیف‌ و البیان‌، در بیان‌ تكلیف‌ و اسباب‌ آن‌ و تشیید مسلك‌ اخباری و رد مجتهدان‌ كه‌ علی محمد باب‌ آن‌ را حاشیه‌ كرده‌، و برخی از مطالب‌ آن‌ را مورد اعتراض‌ قرار داده‌ است‌. به‌ این‌ اعتراضات‌، توسط یكی از شاگردان‌ میرزامحمد به‌ نام‌ میرزا محمدباقر لاری دشتی در الكلمات‌ الحقانیه‌ كه‌ شرحی بر كتاب‌ البرهان‌ است‌، پاسخ‌ گفته‌ شده‌ است‌ (معلم‌، 3/ 936). البرهان‌ كه‌ البرهانیه‌ نیز خوانده‌ شده‌، در 1341ق‌ در بغداد به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. 5. فتح‌ الباب‌، كه‌ میرزا محمد آن‌ را برای یكی از شاگردانش‌ به‌ نام‌ ملا عبدالحسین تألیف‌ كرده‌ است‌ (همو، 3/ 938). این‌ كتاب‌ در 1342ق‌ به‌ اهتمام‌ جمال‌الدین‌ میرزا احمد اخباری به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. 6. مصادر الانوار فی‌ الاجتهاد و الاخبار، كه‌ در 1341ق‌ در بغداد و در 1342ق‌ در نجف‌ انتشار یافته‌ است‌.

ب ـ خطی‌

1. اصول‌ دین‌ و فروع‌ آن‌، رساله‌ای است‌ در عقاید كه‌ مؤلف‌ در آن‌ به‌ استدلال‌ نپرداخته‌ است‌. با توجه‌ به‌ وجود دو تحریر فارسی و عربی از این‌ كتاب‌، احتمال‌ می‌رود كه‌ میرزا محمد، این‌ كتاب‌ را به‌ دو زبان‌ فارسی وعربی نگاشته‌ باشد (نك‌ : منزوی‌، خطی‌، 2/ 887). 2. تحفة امین‌، یا درثمین‌. این‌ رساله‌ در پاسخ‌ 12 پرسش‌ محمد امین‌ خان‌ همدانی نوشته‌ شده‌ است‌ (همان‌، 2/ 941). 3. تحفۀ جهانبانی‌. این‌ كتاب‌ به‌ فارسی و در اثبات‌ امامت‌ حضرت‌ علی(ع‌) به‌ استناد ادلۀ عقلی و نقلی است‌ و مباحثی دیگر در اصول‌ دین‌ را شامل‌ می‌شود. مؤلف‌ این‌ اثر را به‌ محمدعلی میرزا پسر فتحعلی شاه‌ قاجار اهدا كرده‌ است‌ (همان‌، 2/ 908- 909). 4. تحفۀ لاریه‌، كه‌ در نسخه‌ها به‌ نامهای لاریه‌ (همان‌، 2/ 911) و مختصر لاریه‌ (همو، خطی مشترك‌، 2/ 1057) نیز آمده‌ است‌. 5. حجر ملقم‌، در تاریخ‌ پیدایش‌ روش‌ اجتهاد و عمل‌ به‌ اخبار و اثبات‌ امامت‌ به‌ روش‌ اخباری كه‌ در آن‌ 12 دلیل‌ عقلی و نقلی برای ابطال‌ اجتهاد نیز اقامه‌ شده‌ است‌ (همو، خطی‌، 2/ 933). 6. حرمۀ التنباك‌ و القهوۀ. این‌ كتاب‌ مجموعه‌ای از احادیث‌ و روایتهاست‌ كه‌ مؤلف‌ در اثبات‌ حرمت‌ استعمال‌ تنباكو و نوشیدن‌ قهوه‌ به‌ آنها استناد كرده‌ است‌ (برای نسخۀ خطی آن‌، نك‌ : مرعشی‌، 15/ 63-64). 7. ذخیرة الالباب‌ و بغیةالاصحاب‌، در 23 باب‌ كه‌ در آن‌ دانشهای گوناگون‌ را در دایره‌ها و جدولهایی همانند كتاب‌ دیگرش‌ دوائر العلوم‌ آورده‌ است‌. باب‌ اول‌ این‌ كتاب‌ دربارۀ حروف‌ و باب‌ آخر آن‌ شامل‌ مباحثی از فقه‌ است‌ (نك‌ : آقابزرگ‌، 10/ 14). 8. رساله‌ در رد عقاید صوفیه‌ (مركزی‌، 10/ 1685). 9. رساله‌ در رد وحدت‌ وجود و توجه‌ صوفیان‌ در نماز و دعا به‌ مرشد (همان‌، 10/ 1686). 10. رسالۀ شهادت‌ بر ولایت‌ در اذان‌، كه‌ در پاسخ‌ پرسش‌ فتحعلی‌شاه‌ در خصوص‌ شهادت‌ بر ولایت‌ به‌ هنگام‌ اذان‌ نوشته‌ شده‌ است‌ (شورا، 10/ 72- 73). 11. فلاح‌ المؤمن و صلاح‌ الامین‌. در سند دعای «الحرز الیمانی‌»، معروف‌ به‌ دعای «سیفی‌» كه‌ مؤلف‌ آن‌ را به‌ نام‌ سید محمدخان‌ بن‌ میرزا معصوم‌ خان‌ طباطبایی تألیف‌ كرده‌، و دارای 5 فصل‌ و یك‌ خاتمه‌ است‌ (نك‌ : آقابزرگ‌، 12/ 209). 12. شمس‌ الحقیقة، در تعالیم‌ اخباریه‌ كه‌ در 34 «شمس‌» تألیف‌ شده‌ است‌ (نك‌ : همو، 14/ 221). 13. ضیاء المتقین‌، در رد اصولیه‌ كه‌ مؤلف‌ آن‌ را در 1228ق‌ در كاظمین‌ نوشته‌ است‌ (آستان‌، 391؛ نیز نك‌ : معلم‌، 3/ 938). 14. قبسةالعجول‌ و منبهةالفحول‌ (یا منیةالفحول‌). به‌ زبان‌ فارسی كه‌ در اخبار و اصول‌ و رد بر عقاید اصولیه‌ نوشته‌ شده‌، و تألیف آن‌ در پاسخ‌ سؤال‌ سید بحرالعلوم‌ بوده‌ است‌ (نك‌ : آقابزرگ‌، 17/ 35-36؛ آستان‌، 441). 15. القسورة، در بیان‌ اعتراضهایی بر مجتهدان‌ كه‌ مؤلف‌، آن‌ را برای میرزای قمی فرستاده‌، و میرزا نیز كتابی در رد آن‌ نوشته‌ بوده‌ است‌ (نك‌ : آقابزرگ‌، 17/ 83). 16. قلع‌ الاساس‌، در رد اساس‌ الاصول‌، كه‌ نام‌ دیگر آن‌ معاول‌ العقول‌ فی قلع‌ اساس‌ الاصول‌ است‌ (همو، 17/ 166). 17. المبین‌ و النهج‌ المستبین‌، در فضایل‌ بنی‌هاشم‌ و ائمۀ طاهرین‌(ع‌) و پاره‌ای از مطالب‌ مربوط به‌ فقهای سبعه‌ و امامان‌ چهارگانۀ اهل‌ سنت‌ و عشرۀ مبشره‌ كه‌ بیشتر روایتهای آن‌ از منابع‌ اهل‌ سنت‌ گرفته‌ شده‌، و از آثار شیعه‌ كمتر روایت‌ شده‌ است‌ (مرعشی‌، 5/ 254- 255، 9/ 70). 18. معراج‌ التوحید و الدر الفرید، در اسماء صفات‌ و صحت‌ حمل‌ و اطلاق‌ آنها بر ذات‌ الهی كه‌ با استناد به‌ اخبار و احادیث‌ نوشته‌ شده‌ است‌ (نك‌ : همو، 8/ 334). 19. میزان‌ التمییز فی العلم‌ العزیز، شامل‌ مباحثی از علم‌ كلام‌ و عرفان‌ كه‌ الحجة البالغة نیز نامیده‌ شده‌ است‌ (منزوی‌، همان‌، 2/ 1433). 20. المیزان‌ لمعرفة الفرقان‌، در پاسخ‌ سؤال‌ شیخ‌ عبدالله‌ ابن‌ شیخ‌ مبارك‌ بن‌ علی بن‌ حمیدان‌ كه‌ در آن‌ به‌ ادلۀ علمای اخباری در خصوص‌ چگونگی قرائت‌ تسبیحات‌ اشاره‌ می‌شود (نك‌ : آقابزرگ‌، 23/ 317). 21. ومضةالنور. مؤلف‌ در این‌ كتاب‌ در تطبیق‌ اسماء الله‌ و اسماء ائمه‌(ع‌) كوشیده‌، و اَشكالی رسم‌ كرده‌ است‌. مثنویِ فارسی «مثلث‌ الاسماء الحسنی‌» از میرزا محمد نیز در این كتاب‌ آمده‌ است‌ (شورا، 9/ 584 -586). 22. مجالی المجالی‌، در رد بر ملا علی نوری كه‌ تألیف‌ آن‌ در 1221ق‌ به‌ اتمام‌ رسیده‌ است‌. یكی از شاگردان‌ میرزا محمد به‌ نام‌ محمد ابراهیم‌ بن‌ علی طبسی‌، این‌ كتاب‌ را به‌ نام‌ مرآت‌ آگاهی یا آیینۀ شاهی به‌ فارسی ترجمه‌ كرده‌ كه‌ نسخۀ اصلی آن‌ باقی است‌ (نك‌ : معلم‌، 3/ 940، برای اطلاع از دیگر آثار وی‌، نیز نك‌ : 3/ 935-940).

مآخذ

آستان‌ قدس‌ ف‌، فهرست‌؛
آقابزرگ‌، الذریعة؛
ابراهیم‌ بن‌ میرزا احمد، «ترجمۀ میرزا محمد الاخباری‌»، همراه‌ ایقاظ النبیه‌ میرزا محمد اخباری‌، قاهره‌، 1356ق‌/ 1937م‌؛
ابن‌عنبه‌، احمد، عمدةالطالب‌، نجف‌، 1380ق‌/ 1961م‌؛
امین‌، محسن‌، اعیان‌ الشیعة، بیروت‌، 1403ق‌/ 1983م‌؛
تنكابنی‌، محمد، قصص‌ العلماء، تهران‌، 1364ش‌؛
خوانساری‌، محمد باقر، روضات‌ الجنات‌، تهران‌، 1390ق‌؛
سپهر، محمدتقی‌، ناسخ‌ التواریخ‌، به‌ كوشش‌ جهانگیر قائم‌ مقامی‌، تهران‌، 1337ش‌؛
شورا، خطی‌؛
شیروانی‌، زین‌العابدین‌، بستان‌ السیاحة، تهران‌، 1315ق‌؛
صنیع‌الدوله‌، محمدحسن‌، مطلع‌ الشمس‌، تهران‌، 1303ق‌؛
مرعشی‌، خطی‌؛
مركزی‌، خطی‌؛
مشار، خانبابا، مؤلفین‌ كتب‌ چاپی فارسی و عربی‌، تهران‌، 1340-1344ش‌؛
معصوم‌علیشاه‌، محمد معصوم‌، طرائق‌ الحقائق‌، تهران‌، 1318ق‌؛
معلم‌حبیب‌آبادی‌، محمدعلی‌، مكارم‌ الآثار، اصفهان‌، 1351ش‌؛
منزوی‌، خطی‌؛
همو، خطی مشترك‌؛
نفیسی‌، سعید، تاریخ‌ اجتماعی و سیاسی ایران‌، تهران‌، 1361ش‌.

رضا شكری

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 536
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست