responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 506

بحرانی


نویسنده (ها) :
مهدی مطیع
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 20 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

بَحْرانی، هاشم ‌بن ‌سلیمان ‌بن ‌اسماعیل حسینی توبلی (د 1107ق/ 1695م)، محدث ومفسر امامی. او از نوادگان سیدمرتضى علم‌الهدى است و نسبش به واسطۀ وی به امام موسی بن جعفر(ع) می‌رسد (افندی، 5/ 298). بحرانی در خانواده‌ای روحانی در کَتکان از قرای توبلى، حاکم‌نشین آن روز بحرین، چشم به جهان گشود (بحرانی، یوسف، 63). ولادت او را در حدود سال 1050ق/ 1640م دانسته‌اند (ﻧﻜ : ایرانیکا).
دربارۀ استادان او آگاهی چندانی در دست نیست و از میان آنان تنها برخی از مشایخ اجازۀ او شناخته است. بحرانی ظاهراً بخش مهمی از تحصیل خود را در موطنش گذراند و آنگونه که از برخی شواهد برمی‌آید، سفرهایی نیز به نجف و مشهد داشته است. در مشهد محضر عبدالعظیم بن عباس استرابادی، عالم اخباری از شاگردان شیخ بهایی را درک کرد و از او اجازه‌ای دریافت داشت (بحرانی، هاشم، البرهان...، 4/ 551؛ نیز ﻧﻜ : ایرانیکا، که زمان آن را پیش از 1074ق دانسته است) و در سفرش به نجف، از شیخ فخرالدین طریحی رمّاحی نیز اجازه‌ای دریافت کرد (بحرانی، هاشم، مدینة...، 4/ 311-312).
او در بحرین از موقعیت ممتازی برخودار بود و بجز تألیف و تدریس، زعامت فقهی و مرجعیت دینی-اجتماعی را نیز بر عهده داشت (بلادی، 139). از شاگردان و راویان وی کسانی چون حرعاملی (ﻧﻜ : حر عاملی، 2/ 341)، محمودبن عبدالسلام مَعنی بحرانی (بحرانی، یوسف، 75؛ خوانساری، 8/ 183)، علی بن عبدالله راشد مَقابی بحرانی (آقابزرگ، الذریعة، 7/ 80، 85)، سلیمان بن عبدالله ستراوی ماحوزی (بلادی، همانجا؛ آقابزرگ، طبقات..، 810)، محمدعطار بغدادی (حرزالدین، 2/ 329-330)، هیکل بن عبدعلی اسدی جزایری (حسینی، تراجم...، 2/ 863) و شیخ حسن بحرانی (همو، تلامذة...، 22) را نام برده‌اند. فرزندان او عیسى و محسن نیز اهل دانش بوده‌اند (ﻧﻜ : افندی، 5/ 300).
بحرانی مقام قضا و رسیدگی به امور حسبه را نیز برعهده داشت و به سامان‌دهی امور اجتماعی می‌پرداخت و به کار مظلومان و ستمدیدگان رسیدگی می‌کرد. برخورد پرصلابت او با سلاطین و حکام بحرین و مبارزۀ مجدانۀ او با ستم و چپاول، و پایداری در امر به معروف و نهی از منکر، محبوبیتی عمیق در میان مردم به وی بخشیده بود (بحرانی، یوسف، 63؛ نیز ﻧﻜ : امین، 10/ 249).
به‌رغم تألیفات فراوانی که از او گزارش شده است (بیش از 75 اثر) و با وجود جایگاه اجتماعی او به عنوان مرجعی دینی، هیچ رسالۀ فتوایی یا نظرات قاطع فقهی در لابه‌لای آثار او دیده نشده است (همو، 10/ 249-250؛ قس: افندی، 5/ 300-301: دربارۀ کتاب التنبیهات در فقه استدلالی). این نکته گاه نظرها را به سمت کم بودن بضاعت فقهی او که در اکثر دورانها از مهم‌ترین علوم اسلامی به‌شمار می‌آمده، برده است؛ اما برخی بر این عقیده‌اند که وی بر اثر تقوایی که داشته، از نوشتن رسالۀ فتوایی خودداری کرده، و به جای آن به گزارشی از مصادر فتوا در کتابهای خویش یا در جواب استفتائات پرداخته است؛ چنانکه این روش در تاریخ فقه امامیه سابقه دارد (ﻧﻜ : بحرانی، یوسف، نیز آقابزرگ، همانجاها). وی پس از درگذشت مرجع دینی بزرگ وقت، محمد بن ماجد ماحوزی، ریاست علمی و مسند فتوایی بحرین را برعهده گرفته، و مرجع بزرگ زمان خویش بوده است (بحرانی، یوسف، همانجا؛ امین، 10/ 249).
بحرانی در 1107 یا 1109ق وفات یافت و پیکرش در توبلى، در گورستان مشهور «ماتینی»، به خاک سپرده شد (بحرانی، یوسف، 64). مقبرۀ او بعدها زیارتگاه خاص و عام بوده است (ﻧﻜ : امین، همانجا؛ قمی، 706).
علما و رجالیان امامیه، او را بسیار ستوده، و از فضیلت و مرتبت او یاد کرده‌اند که اولین آنها شیخ حر عاملی (د 1114ق) از معاصران او بوده است (ﻧﻜ : حر عاملی، همانجا). بحرانی را به سبب تتبع در اخبار معصومان (ع) همسنگ علامۀ مجلسی خوانده‌اند (بحرانی، یوسف، 63؛ خوانساری، 8/ 181) و در مراتب ورع و پرهیزگاری او را از نمونه‌های بارز دانسته‌اند (مثلاً بحرانی، یوسف، همانجا).

آثار

بحرانی در بیشتر آثار خود به حقانیت اهل بیت(ع) و دفاع از مبانی اعتقادی شیعه و حفظ اخبار روایت شده دربارۀ اهل بیت(ع) پرداخته است. تأکید او بر گردهم آوردن این احادیث ـ که نشان از اهتمام او بر تبلیغ و ترویج افکار شیعه دارد ـ می‌تواند آیینه‌ای از اوضاع اجتماعی و معتقدات کلامی عصر وی نیز باشد (برای فهرستی از آثار، ﻧﻜ : همو، 64-66؛ افندی، 5/ 299-303).
آثار چاپ‌شدۀ بحرانی البرهان فی تفسیر القرآن، اینهاست: ترتیب التهذیب (تهران، 1392ق). حلیةالابرار فی احوال محمد و آله اطهار (تهران، 1411ق؛ قم، 1396ق). معالم الزلفى فی معارف النشأةالاولى و الاخرى (تهران، 1288ق). غایةالمرام و حجةالخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، شامل احادیث فریقین در فضایل امیرالمؤمنین و ائمۀطاهرین(ع) (تهران، 1272ق). مدینة المعاجز، در معجزات ائمۀ اثناعشر(ع) (تهران، 1300ق).
البرهان که یکی از مهم‌ترن تفاسیر روایی شیعی است، در موضوعات علوم شرعی، قصص، اخبار نبوی و مهم‌تر از همه فضایل اهل بیت(ع) و تناسب آنها با آیات قرآنی گردآمده است (ﻧﻜ : 1/ 4).
بحرانی در البرهان، تنها به ذکر روایات و اخبار بسنده کرده، و سلسله استاد احادیث ضبط شده و احادیث اهل سنت را به صورت جداگانه در پایان هر بخش آورده است. او کتاب تقسیر خود را بیان تأویل آیات می‌داند (همانجا) و منظور وی از تأویل دقیقاً احادیث نقل شده از امامان معصوم(ع) و ذکر فضایل آنان است. وی در خلال تفسیر خود توضیحی بر مطالب جمع‌آوری شده، نیفزوده است، اما در مقدمۀ مفصلی که پیش از تفسیر آورده، دیدگاهها و تحلیل خود را از تفسیر و مبانی آن را وصف کرده است (همان، 1/ 2-5). مقدمۀ دیگری نیز بر کتاب او توسط ابوالحسن شریف عاملی اصفهانی (د 1138ق یا 1140ق) با عنوان «تفسیر مرآةالانوار و مشکاةالاسرار» نگارش یافته است.
بحرانی در مقدمۀ خود بر البرهان تأکید می‌کند که علوم قرآنی جایی جمع و متمرکز نمی‌شود، مگر نزد اوصیای پیامبر(ص)، و بجز ائمۀ اطهار(ع) هیچ‌کس را یارای آن نیست که تفسیری از قرآن ارائه دهد (همان، 1/ 2). آنگاه اعتراضی جدی به تفاسیر رایج در عصر خود مانند کشاف زمخشری و تفسیر بیضاوی وارد می‌کند و آنها را به سبب غفلت از فضایل اهل بیت(ع) به زغم تأکید پیامبر(ص) مذمت می‌نماید و حدیثی از ابن مَغازلی از ابن عباس از پیامبر(ص) نقل می‌کنده که یک چهارم قرآن دربارۀ اهل‌بیت(ع) است؛ اهل بیتی که «اهل الذکر»، «راسخ درعلم» و عالم به تأویل قرآنند (همان، 1/ 4).
وی در 16باب مسائل قرآنی و دیدگاههای تفسیری خود را بیان می‌کند و فضای حاکم بر این ابواب و مقدمات بیان اختصاص تفسیر به ائمۀاطهار(ع) است و صریحاً در باب ششم دیگران را از دست‌زدن به تفسیر نهی می‌کند. هرچند تعبیر او از تفسیر در اینجا به تأویل بسیار نزدیک شده است. در باب پانزدهم به بیان همبستگی عترت و قرآن و تأکید بر اینکه باطن و علم قرآن نزد ائمه(ع) است، می‌پردازد. باب آخر مقدمه، یعنی باب شانزدهم معرفی منابع وی و ارائۀ برخی اصطلاحات رایج تفسیری است؛ بی‌آنکه تعریفی از هیچ‌یک از این اصطلاحات از قبیل ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، عام‌وخاص، و تقدیم و تأخیر ارائه دهد و بدین‌گونه، زمینه را برای واردشدن در تفسیر آیات و بیان احادیثی در ذیل آیه، یا آیات منتخب هموار می‌سازد. حسی که به فضای تفسیر البرهان غلبه دارد، حاکی از دفاعی کلامی برای اثبات حقانیت و معرفی فضایل اهل بیت(ع) است.

مآخذ

آقابزرگ، الذریعة، همو، طبقات اعلام الشیعة، قرن 12ق، به کوشش علینقی منزوی، تهران، 1372ش؛
افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، 1401ق؛
امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، 1987م؛
بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بیروت، 1403ق/ 1983م؛
همو، مدینةالمعاجز، به کوشش عزت‌الله مولایی، قم، 1413ق؛
بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1386ق؛
بلادی بحرانی، علی، انوار البدرین، قم، 1407ق؛
حرزالدین،، محمد، معارف الرجال، قم، 1405ق؛
حر عاملی، محمد، امل‌الآمل، به کوشش احمدحسینی، بغداد، 1385ق؛
حسینی، احمد، تراجم الرجال، قم، 1414ق؛
همو، تلامذة المجلسی، قم، 1410ق؛
خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، قم، 1391ق؛
قمی، عباس، الفوائدالرضویة، تهران، 1327ق؛
نیز:

Iranica.
مهدی مطیع

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 506
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست