responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 419

ابوطیب طبری


نویسنده (ها) :
اسعد شیخ الاسلامی
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَبوطیبِ طبَری، طاهر بن عبدالله بن طاهر (348- 450 ق / 959- 1058 م)، فقیه بنام شافعی. ابوطیب در آمل به دنیا آمد (خطیب، 9 / 359؛ ابواسحاق، 127) و چنانكه گفته‌اند، از 14 سالگی در همانجا به كسب علم و استماع حدیث پرداخت (خطیب، همانجا؛ ابن جوزی، صفة، 2 / 494) و در مجلس درس فقه ابوعلی زجاجی حاضر شد (ابواسحاق، 117، 127؛ سمعانی، 9 / 43؛ قس: ابن ابی الدم، 443، كه به اشتباه از ابوعلی ثقفی نام برده است).
ابوطیب در طلب علم به اكناف سرزمینهای اسلامی سفر كرد، چنانكه برای استماع از ابوبكر اسماعیلی رهسپار گرگان شد و به سبب مرگ ابوبكر (پس از 370 ق) موفق به دیدار او نگردید (خطیب، همانجا؛ ابواسحاق، 116)، اما در مجلس درس فرزند وی ابوسعد اسماعیلی و دیگر علمای آن دیار چون قاضی ابوالقاسم ابن كَجّ و ابواحمد غِطریفی حضور یافت. وی همچنین در نیشابور به مدت 4 سال نزد ابوالحسن ماسرجسی فقه آموخت و در اسفراین از ابوالسحاق اسفراینی اصول فقه را فراگرفت. آنگاه به بغداد رفت و همانجا اقامت گزید و از مجالس علمای بنام آن دیار چون دارقطنی، ابوحامد اسفراینی، علی بن عمر سكری، ‌ابن عرفه و معافی بن زكریا ابن طرارا بهره برد (خطیب، 9 / 358- 359؛ ابواسحاق، 126، 127؛ ابن خلكان، 1 / 28) و از آن پس در بغداد به درس و بحث پرداخت، تا آنجا كه گویند علمای عراق علم را از او آموختند (سبكی، 3 / 176).
ابوالسحاق شیرازی كه از خواص اصحاب اوست، بیش از 10 سال در محضر وی از معیدان درس او بود (نک‌ : ه‌ د، 5 / 167). خطیب بغدادی هم از شاگردان بنام وی بوده كه به گفتۀ خود سالها از محضر وی بهره برده است (9 / 359). از دیگر شاگردان او در فقه می‌توان از ابوعبدالله قزوینی (منتجب‌الدین، 186)، یعقوب بن سلیمان خازن شافعی (ابن شاكر، 4 / 335) و ابوالولید باجی نام برد (مقری، 2 / 276؛ برای دیگر شاگردان و راویان وی، نك‌ : ذهبی، 17 / 671؛ سبكی، همانجا).
ابوطیب در ترویج مذهب شافعی در عراق سهم بسزایی داشت و مناظرات وی با پیروان دیگر مذاهب از جمله حنفیان، چون ابوالحسن طالقانی قاضی بلخ و ابوالحسن قدوری از تلاش پی‌گیر وی در این راه حكایت می‌كند (نک‌ : همو، 3 / 182-195). از همین روی معمولاً از او به صورت شیخ عمید (ثعالبی، 2 / 66) و یا شیخ عراقی ( عبادی، 114) نام می‌بردند و هر زمان كه ابوسحاق شیرازی و دیگر علمای شافعی عراق، لفظ قاضی را به طور اطلاق در علم فقه ذكر می‌كردند، منظور آنان قاضی ابوطیب طبری بود (سبكی، 3 / 177). مقام وی در فقه چنان بلند بود كه گاه او را از ابوحامد اسفراینی نیز برتر می‌دانستند (نک‌ : خطیب، همانجا).
ابوطیب پس از وفات قاضی ابوعبدالله صیمری حنفی (د 405 ق) درجانب غربی بغداد و ربع الكرخ متصدی قضا شد (خطیب، سمعانی، همانجاها) و پس از آن قضای هر دو قسمت شرقی و غربی بغداد را برعهده گرفت (صریفینی، 414) و تا آخر عمر طولانی خویش با برخورداری از سلامت كامل به قضا و افتا پرداخت (خطیب، 9 / 360؛ سمعانی، همانجا). علاوه بر تصدی مسند قضا، به گفتۀ ثعالبی (همانجا)، وی تولیت دیوان رسائل را نیز بر عهده داشت. ابوطیب در ادب نیز دستی داشت و مبادلات شعری وی با ابوالعلاء معری و نیز اشعار دیگری از او بر جای مانده است (نک‌ : ثعالبی، 2 / 66-67؛ خطیب، 9 / 359-360؛ ابن‌خلكان، 2 / 512-514؛ سبكی، 3 / 178-182).
ابوطیب بیش از 100 سال زیست و سرانجام در بغداد درگذشت. در مراسم تشییع وی بزرگان بغداد شركت داشتند و پیكر وی در جانب غربی بغداد نزد مقبرۀ احمد بن حنبل در باب الحرب به خاك سپرده شد (خطیب، 9 / 360؛ بندرای، 25؛ ابن اثیر، 9 / 651). ابومحمد دو غابادی از جمله كسانی است كه در سوگ وی اشعاری سرود (ثعالبی، 2 / 83-84).
قاضی را در حسن خُلق و نیز دقت تحقیق و كمال اجتهاد ستوده‌اند (خطیب، 9 / 359؛ ثعالبی، 2 / 66؛ ابواسحاق، 127؛ سبكی، 3 / 176) و دربارۀ شدت ورع و شوخ طبعی وی حكایتها آورده‌اند (نک‌ : ابن‌جوزی، همان، 2 / 493-494، المنتظم، 8 / 198؛ ذهبی، 17 / 669، 670). وی از جمله فقیهانی است كه به جواز استعمال لقب «شاهنشاه» برای جلال‌الدوله از امیران دیلمی فتوا داد (ابن‌صلاح، ادب المفتی، 148-150). او در بسیاری از مسائل فقهی به عنوان مجتهد در مذهب، اظهار نظر كرده است. نووی در جای جای كتاب مجموع شرح المهذب، آراء و نظریات او را در تمام مباحث فقهی به خصوص مبحث قضا و شهادات آورده است (برای برخی نظریات خاص وی، نك‌ : نووی، 1(2) / 348؛ سبكی، 3 / 195-197؛ همچنین در مورد نظرهای او در باب اجازۀ روایت، نك‌ : ابن‌صلاح، مقدمۀ، 266، جم‌ ).

آثـار

ابواسحاق شیرازی بدون ذكر عناوین، وی را صاحب آثاری در خلافت، مذهب،اصول و جدل دانسته است (ص 128)، اما آنچه امروز از او باقی مانده، اینهاست: 1. جواب فی السماع و الغناء، كه نسخه‌ای از این اثر در كتابخانۀ رباط نگهدای می‌شود (علوش، 2(1) / 125). 2. روضة المنتهی فی مولد الامام الشافعی، كه در پایان كتاب به شرح زندگانی جمعی از علمای شافعی نیز پرداخته است (سخاوی، 187) و چنین به نظر می‌آید كه ابواسحاق هنگام تألیف طبقات الفقهاء خود بدان توجه داشته است (عباس، 23، 24). نسخه‌ای خطی از این اثر در آنكارا موجود است (GAS, I / 502)؛ 3. التعلیقة الكبری فی الفروع، در فقه، كه در 10 مجلد بوده است (ابن قاضی شهبه، 1 / 238؛ حاجی خلیفه، 1 / 423-424). نسخۀ خطی بخشهایی از آن در كتابخانۀ توپكاپی استانبول نگهداری می‌شود (TS، شم‌ 4304, 4305). 4. شرح المختصر مزنی در فقه. نسخی از این كتاب در كتابخانه‌های مصر و تركیه موجود است (GAS, I / 493;
GAL, I / 191).
از دیگر آثار او شرحی در الفروع ابوبكر ابن حداد مصری (ابن خلكان، 2 / 135، 514، 4 / 197) و كتابی با نام المجرد و نیز المنهاج را بر شمرده‌اند (ابن‌قاضی شهبه، همانجا؛ سبكی، 3 / 176). گفتنی است كه متن مناظرۀ ابوطیب با ابوالحسن قدوری و مناظرۀ او با ابوالحسن طالقانی را، سبكی (3 / 182-195) نقل كرده است.

مآخذ

ابن ابی الدم، ابراهیم بن عبدالله، ادب القضاء، به كوشش مصطفی زحیلی، دمشق، 1402 ق / 1982 م؛
ابن اثیر، الكامل؛
ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوة، به كوشش محمود فاخوری، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛
همو، المنتظم، حیدرآباد دكن، 1359 ق؛
ابن‌خلكان، وفیات؛
ابن‌شاكر كتبی، محمد، فوات الوفیات، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1974 م؛
ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن، ادب المفتی و المستفتی، به كوشش موفق بن عبدالله، بیروت، 1407 ق / 1986 م، همو، مقدمة، به كوشش عائشه عبدالرحمن بنت شاطی، قاهره، 1974 م؛
ابن قاضی شهبه، ابوبكر بن احمد، طبقات الشافعیة، به كوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دكن، 1398 ق / 1978 م؛
ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی، طبقات الفقهاء، به كوشش احسان عباس، ‌بیروت، 1401 ق / 1981 م؛
بنداری اصفهانی، فتح بن علی، مختصر تاریخ دولة آل سلجوق عمادالدین كاتب، بیروت، 1400 ق / 1980 م؛
ثعالبی، عبدالملك بن محمد، تتمة الیتیمة، به كوشش عباس اقبال، تهران، 1353 ق؛
حاجی خلیفه، کشف؛
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، 1349 ق؛
ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛
سبكی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة، قاهره، 1348 ق؛
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، الاعلان بالتوبیخ، به كوشش صالح احمد علی، بغداد، 1382 ق / 1963 م؛
سمعانی، عبدالكریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دكن، 1398 ق / 1978 م؛
صریفینی، ابراهیم بن محمد، تاریخ نیسابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، به كوشش محمدكاظم محمودی، قم، 1403 ق؛
عبادی، محمد بن احمد، طبقات الفقهاء الشافیعة، به كوشش گوستا ویتستام، لیدن، 1964 م؛
عباس، احسان، مقدمه بر طبقات الفقهاء (نک‌ : هم‌ ، ابواسحاق)؛
علوش، ی. س. و عبدالله رجراجی، فهرس المخطوطات العربیة برباط الفتح، رباط، 1954 م؛
مقری،‌ احمد بن محمد، نفح الطیب، به كوشش یوسف بقاعی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛
منتجب‌الدین، علی بن عبیدالله، الفهرست، به كوشش محدث ارموی، قم، كتابخانۀ آیت‌الله مرعشی؛
نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، قاهره، ادارة الطباعة المنیریة؛
نیز:

GAL;
GAS;
TS.

اسعد شیخ الاسلامی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 419
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست