responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 364

ابوحاتم رازی، محمد


نویسنده (ها) :
علی رفیعی علامرودشتی
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَبوحاتمِ رازی، محمد بن ادريس بن مُنذر بن داوود بن مهران حنظلي (195-277 ق / 811-890 م)، محدّث و رجال‌شناس نامي ري. بعضي نسبت حنظلي وي را مأخوذ از محلۀ درب حنظلۀ ري دانسته‌اند و برخي ديگر گفته‌اند كه وي از موالي تميم بن حنظله به‌شمار مي‌رفته است (ابن‌قيسراني، الانساب، 45؛ سمعاني، 4 / 285، 287؛ قس: ياقوت، 2 / 311). ابوحاتم از 209 ق به فراگرفتن حديث پرداخت و از كساني چون عتاب بن زياد مروزي، عبدالله بن عاصم و بشر بن يزيد بن ابي‌الازهر حديث شنيد. در 213 ق از ري خارج شد و سفرهاي علمي خود را آغاز كرد و در اين سفرها كه 7 سال طول كشيد، به شهرهاي مختلف عراق، حجاز، شام و مصر مسافرت نمود و در بازگشت به ري توشه‌اي از علم و دانش به همراه داشت. بار ديگر در 242 ق از ري خارج شد و در 245 ق به ري بازگشت (ابن‌ابي حاتم، تقدمة، 359-360؛ سمعاني، 4 / 285؛ خطيب، تاريخ، 2 / 77). وي در 255 ق راهي سفر حج شد و در مسير خود در شهرهاي مختلف عراق و غرب ايران توقف كرد. به نظر مي‌رسد كه بازگشت او به ري در 257 ق بوده باشد (براي تفصيل بيشتر، نك‌ : ﻫ د، چ عربي، ابن‌ابي‌حاتم). ابوحاتمسرانجام در ري درگذشت (خطيب، همانجا). وي در طي سفرهاي خود از خرمن دانش دانشوران و علماي حديث بهره‌ها برد و براي كسب علم متحمل رنجهاي بسيار گرديد كه گوشه‌هايي از آن را فرزندش باز نموده است (ابن‌ابي‌حاتم، همان، 359-366). مشايخ وي بسيارند؛ برخي از آنان افزون بر آنچه اشاره شد، عبارتند از: احمد بن حنبل، قتيبة بن سعيد، محمد بن بشار بندار، ابن ذكوان قاري، عبدالملك بن قريب اصمعي، ابوصالح كاتب الليث، نعيم بن حماد خزاعي و ابونعيم فضل بن دكين (همو، الجرح، 3(2) / 204؛ خطيب، همان، 2 / 73، 76: ابن ابي يعلي، 1 / 285؛ مزّي، 16 / 39-40). برخي شمار مشايخ وي را نزديك به 000‘ 3 تن نوشته‌اند (ذهبي، 13 / 248؛ براي فهرستي از مشايخ وي، نك‌ : مزي، همانجا).
ابوحاتم را فردي آشنا و چيره‌دست در تشخيص صحت و سقم حديث و جرح و تعديل روات و ناقلان آثار و توانا در حفظ حديث دانسته‌اند. او به گفتۀ پسرش تنها از يكي از استادان خود به نام ابن‌نفيل حدود 000‘ 13 حديث شنيده و نوشته بوده است (ابن ابي‌حاتم، تقدمة، 349، 363). مقام و منزلت علمي وي چنان بود كه طالبان علم براي استماع حديث به نزد او مي‌شتافتند چنانكه وقتي در بغداد به نقل حديث پرداخت كساني چون ابن ابي‌الدنيا، قاضي محاملي، محمد بن مخلد دوري، احمد بن منصور رمادي و ابراهيم بن اسحاق حربي از او حديث شنيدند. از ديگر روايات‌كنندگان وي پسرش عبدالرحمن، ابوعوانۀ اسفرايني، ابوزرعۀ رازي، ابوزرعۀ دمشقي را بايد نام برد و همچنين يونس بن عبدالاعلي و ربيع بن سليمان مرادي كه از شيوخ ري نيز به‌شمار مي‌روند (خطيب، همان، 2 / 73؛ مزي، 16 / 40-41). از مشاهير حديث ابوداوود و نسائي و ابن‌ماجه نيز از او روايت كرده‌اند (همو، 16 / 40) و بخاري در يك سند در صحيح خود از محمد نامي روايت كرده (2 / 206) كه گفته شده منظور ابوحاتم رازي است (نك‌ : ابن قيسراني، الجمع، 2 / 562؛ قس: ابن حجر، 9 / 33). ابوبكر ابن مجاهد هم در قرائت از او اجازه دريافت داشته است (ابن‌جزري، 2 / 97؛ براي ديگر شاگردانش، نك‌ : مزي، ذهبي، همانجاها).
ابوحاتم در منابع شيعۀ اماميه نيز مورد توجه قرار گرفته است. طوسي كتابي را به وي نسبت داده است، بدون اينكه توضيحي دربارۀ موضوع آن بدهد. همچنين از بزرگان اماميه سعد بن عبدالله اشعري و عبدالله بن جعفر حميـري از وي روايـت كـرده‌اند (نك‌ : طوسي، رجال، 512، الفهرست، 147؛ نجاشي، 177؛ نيز قس: ابن قولويه، 129).
روايات و آراء ابوحاتم را نويسندگان بسياري پس از او نقل كرده‌اند (مثلاً نك‌ : حاكم، 76-77؛ خطيب، تاريخ، 2 / 73، 77، شرف، 27، 32، جم‌ ، ذهبي، 13 / 249-262؛ سبكي، 2 / 209) و بسياري از نظرهاي او را در نقد راويان، فرزندش در الجرح و التعديل آورده است.
آثاري كه به صورت خطي از وي باقي مانده، اينهاست: 1. تفسير القرآن. بخشي از آن كه شامل تفسير قسمتي از سورۀ مائده تا قسمتي از سورۀ انفال است، در كتابخانۀ محموديۀ مدينه موجود است (كحاله، 119)؛ 2. الزهد، كه نسخه‌اي از آن در كتابخانۀ ظاهريه محفوظ است (ظاهريه، 146).
همچنين كتابي با عنوان الضعفاء و الكذابين و المتروكين وجود دارد كه پاسخ پرسشهايي است از ابوزرعه و ابوحاتم رازي دربارۀ رواين ضعيف و كذاب و متروك كه ابوعثمان سعيد بن عمار بردعي آن را گرد آورده است (كوپريلي، 1 / 42-43).

مآخذ

ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تقدمة الجرح و التعديل، حيدرآباد دكن، 1371 ق / 1952 م؛
همو، الجرح و التعديل، حيدرآباد دكن، 1372 ق / 1952 م؛
ابن ابي يعلي، محمد، طبقات الحنابلة، به كوشش محمد حامد فقي، قاهره، 1371 ق / 1952 م؛
ابن جزري، محمد بن محمد، غاية النهاية، به كوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1351 ق / 1932 م؛
ابن حجر عسقلاني، احمد بن علي، تهذيب التهذيب، حيدرآباد دكن، 1326 ق؛
ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، نجف، 1356 ق؛
ابن‌قيسراني، محمد بن طاهر، الانساب المتفقة، به كوشش ديونگ، ليدن، 1867 م؛
همو، الجمع بين رجال الصحيحين، بيروت، 1405 ق؛
بخري، محمد بن اسماعيل، صحيح، استانبول، 1401 ق / 1981 م؛
حاكم نيشابوري، محمد بن عبدالله، معرفة علوم الحديث، مدينه، 1397 ق / 1977 م؛
خطيب بغدادي، احمد بن علي، تاريخ بغداد، قاهره، 1349 ق؛
همو، شرف اصحاب الحديث، به كوشش محمد سعيد خطيب اوغلي، آنكارا، 1971 م؛
ذهبي، محمد بن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش علي ابوزيد و شعيب ارنؤوط، بيروت، 1404 ق / 1984 م؛
سبكي، عبدالوهاب بن علي، طبقات الشافعية الكبري، به كوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحي، قاهره، 1383 ق / 1964 م؛
سمعاني، عبدالكريم بن محمد، الانساب، حيدرآباد دكن، 1384 ق / 1964 م؛
طوسي، محمد بن حسن، رجال، نجف، 1381 ق / 1961 م: همو، الفهرست، نجف، كتابخانۀ مرتضويه، ظاهريه، خطي (حديث)؛
كحاله، عمررضا، المنتخب من مخطوطات المدينة المنورة، دمشق، 1393 ق / 1973 م؛
كوپريلي، خطي؛
يوسف بن عبدالرحمن، تهذيب الكمال، نسخۀ خطي كتابخانۀ احمد ثالث، شم‌ 2848؛
نجاشي، احمد بن علي، رجال، به كوشش موسي شبيري زنجاني، قم، 1407 ق؛
ياقوت، بلدان.

علي رفيعي

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 364
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست