اَبوبَکْرِ بْنِ شَهابِ حَضْرَمی، فرزند عبدالرحمن بن محمد علوی حسینی (1262-1341 ق / 1846-1923 م)، عالم جامع الاطراف و اصلاحطلب. شهاب که در عنوان آمده است، شهابالدین احمد جد هفتم اوست که خود به علی عریضی فرزند امام صادق (ع) نسب میبرد (امین، 2 / 294؛ کتانی، 1 / 102). وی در یکی از قرای تریم در حضرموت به دنیا آمد و در حیدرآباد دکن درگذشت (آقابزرگ، 1 / 25؛ امین، همانجا). در 18 سالگی منظومهای در «فرائض» سرود و در 1286 ق به مکه رفت و از احمد زینی دحلان، شیخ المشایخ حجاز و دیگران بهره برد و همانجا به اشارۀ سیدفضل پاشا ارجوزهای در «آداب النساء» سرود و پس از مراجعت به حضرموت مدتی در تریم اقامت کرد. در 1288 ق به عدن و سرزمینهای مجاور رفت و با امرای حج آشنا شد و از آنجا مدت ٤ سال را در مناطق خاور زمین، چون سنگاپور بهویژه در جاوه گذراند و به تجارت پرداخت و جریانات سیاسی آنجا را دنبال کرد. وی در سرزمینهای شرقی چون هند، جاوه و ماله به عنوان عالمی اصلاح طلب و مخالف با بدعت شهره بود. ابوبکر در 1292 ق به وطن خود بازگشت و در جنگهای محلی میان امرای شبه جزیره وساطت کرد و آتش جنگ را فرو نشاند. وی چنانکه از اشعارش برمیآید در این دوره به امارت اسلامی زنگبار نیز توجه داشته و در 1300 ق برغش بن سعید، سلطان آنجا را مدح کرده است (همو، 2 / 300). در 1302 ق مجدداً به عدن و لحج و مکه و مدینه و از آنجا به مصر، شام، بیتالمقدس و آنگاه استانبول رهسپار شد و سرانجام به حیدرآباد دکن رفته، در آنجا اقامت گزید. البته تاز مان وفات، چند بار به جاوه و یک بار به موطن اصلی خود مسافرت کرد. مشایخ او متجاوز از 100 تن و بیشتر اهل حضرموت بودند. مشهورترین شاگرد او محمد بن عقیل علوی است (همو، 2 / 294-295؛ علوی، 248). وی به عنوان یک حلقه در اسانید کتب اجازات معاصر شناخته میشود (نک : کتانی، همانجا؛ فلمبانی، 109-110). برخی از شرح حالنویسان، او را شافعی مذهب دانستهاند (نک : بستانی، 3 / 26؛ کحاله، 3 / 64)، در حالی که گروهی دیگر وی را در زمرۀ عالمان شیعه آوردهاند (نک : قمی، 1 / 25؛ امین، 2 / 294؛ آقابزرگ، همانجا). به هر حال پارهای از اشعار دیوان او تردیدی باقی نمیگذارد که وی دوستدار اهل بیت (ع) بوده است (نک : امین، 2 / 295 به بعد).
آثـار
ابوبکر تألیفات بسیاری دارد که در حدود 30 اثر از آنها شناخته شده (همانجا؛ حبشی، 252) و برخی نیز به چاپ رسیده است: اسعاف الطلاب بیان مساحه السطوح و ما یتوقف علیه من الحساب، هند، 1309 ق؛ اقامة الحجة علی النقی ابن حجة، در نقد بدیعیۀ ابن حجۀ حموی (ﻫ م)، بمبئی، 1305 ق؛ تحفة المحقق بشرح نظام المنطق، در شرح ارجوزهای از خود او در منطق، قاهره، 1330 ق؛ التریاق النافع بایضاح و تکلمة مسائل جمع الجوامع، در اصول فقه شافعی، حیدرآباد دکن، 1317 ق (کتاب جمع الجوامع تألیف سبکی است)؛ حدائق ذریعة الناهض الی تعلم احکام الفرائض، که منظومهای در ارث است، قاهره، 1303 ق؛ دیوان اشعار، سنگاپور، 1344 ق، که به گفتۀ امین (همانجا) قسمتی از اشعار آن در چاپ حذف شده است؛ رشفة الصادی من بحر فضائل بنی النبی الهادی (ص)، قاهره، 1303 ق، که به نام الشاهد المقبول بفضل ابناء الرسول هم نامیده شده است؛ الشهاب الثاقب علی السباب الکاذب، حیدرآباد دکن، 1317 ق؛ العقود اللؤلؤیة فی انساب السادة العلویة بالدیار الحضرمیة، چاپ بمبئی، ظاهراً همین کتاب است که کتانی آن را «تألیفی عجیب در سلاسل آل با عَلَوی» خوانده است (1 / 103)؛ فتوحات الباحث بشرح تقریر المباحث فی احکام ارث الوارث، حیدرآباد دکن، 1317 ق، که شرح منظومهای از خود مؤلف در احکام فرائض است؛ نظام المنطق (ارجوزه)، حیدرآباد دکن، 1331 ق و چنانکه اشاره شد خود آن را شرح کرده است؛ نوافح الورد الجوری بشرح عقیده الباجوری، هند، 1317 ق؛ وجوب الحمیة عن مضار الرقیة، سنگاپور، 1328 ق.
مآخذ
آقابزرگ تهرانی، اعلام الشیعة، قرن 14، نجف، 1373 ق / 1954 م؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ بستانی؛ حبشی، عبداللـه محمد، مصادرالفکر العربی الاسلامی فی الیمن، صنعا، مرکز الدراسات الیمنیة؛ علوی، محمد بن عقیل، النصایح الکافیة لمن یتولی معاویة، بیروت، دارالزهراء؛ قلمبانی، محمد مختارالدین، بلوغ الامانی، جده، 1408 ق / 1988 م؛ قمی، عباس، الکنی والالقاب، تهران، 1397 ق؛ کتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس، دمشق، 1346 ش؛ کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، 1957 م.