responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 340

ابو امامه باهلی


نویسنده (ها) :
عبدالامیر سلیم
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَبواُمامۀ باهِلی، صُدَیّ بن عجلان بن وهب از قبیلۀ قیس عیلان (د 86 ق / 705 م)، از صحابۀ پیامبر (ص). در سالهای عمر او اختلاف است. از خود وی نقل کرده‌اند که در حجة‌الوداع (10 ق / 631 م) 30 ساله بوده (نک‌ : بخاری، 2(2) / 326؛ ابوزرعه، 1 / 238) و بر این اساس می‌بایست به هنگام مرگ حدود 106 سال داشته باشد، اما برخی دیگر از منابع عمر او را 91 سال دانسته‌اند (مثلاً ابن قتیبه، 309؛ قس: ابن سعد، 7(2) / 132). در اینکه ابوامامه چه وقت مسلمان شده، اطلاع دقیقی در دست نیست و تعدد کسانی از صحابه که کنیۀ ابوامامه داشته‌اند، عامل مؤثری در خلط مطالب بوده است. ابوالفتوح رازی آورده که ابوامامه نامی را به اسارت حضور پیامبر (ص) آوردند و رسول اکرم او را، بی‌آنکه فدیه بدهد یا مجبور به پذیرفتن اسلام شود، آزاد کرد. ابوامامه به اختیار خود اسلام آورد و از فرستادن آزوقه از یمامه برای کفار مکه خودداری کرد، ولی پیامبر (ص) او را از این کار نهی نمود (9 / 176-177) و مأمورش ساخت تا میان قبیلۀ خود رود و آنان را به اسلام دعوت کند. ابوامامه پس از تحمل رنج فراوان، در این مأموریت توفیق یافت و قوم او دین اسلام را پذیرفتند (حاکم نیشابوری، 3 / 641-642). طبرانی، با سندی ضعیف، آورده که وی در جنگ احد شرکت داشته است (نک‌ : ابن حجر، 2 / 182)، ولی از شرکت او در دیگر غزوات و سرایا اطلاعی در دست نیست، جز اینکه او خود اظهار داشته که در «بیعة الرضوان» (6 ق) حاضر بوده است (ابن عساکر، 5 / 110-111). وی مدتی در مصر اقامت گزید (ابن عبدالبر، 4 / 1602) و همچنین چندی در دمشق و بیت‌المقدس ساکن شد تا اینکه به حمص رفت و بنا بر مشهور همانجا در قریۀ دَنْوه درگذشت (ابن عساکر، 5 / 109، 116).
در مورد نقش ابوامامه در جریان صفین، طوسی (ص 65-66) آورده است که معاویه بر او نگهبان گمارده بود تا مبادا از اردوی شام بگریزد و به علی (ع) بپیوندد. ابن‌حبیب (ص 289، 291)، ابن ‌قتیبه (همانجا) و ابن ‌منجویه (1 / 320) او را از یاران علی (ع) در آن جنگ معرفی کرده‌اند، اما شواهد تاریخی دلالت بر این دارد که ابوامامه در جنگ صفین از یاران علی (ع) نبوده است، بلکه پیش از شروع جنگ، او و ابوالدرداء نزد معاویه رفتند و سابقۀ حضرت علی (ع) را در اسلام و سزاوارتر بودن او را به خلافت به وی گوشزد کردند. معاویه خواهان استرداد قاتلان عثمان شد و آن دو به میانجیگری نزد علی (ع) آمدند، ولی چون به نتیجه نرسیدند، بازگشتند (نصر بن مزاحم، 190). یک بار هم ابوامامه حامل نامه‌ای از طرف معاویه به حضرت علی (ع) بود که آن حضرت نیز پاسخ را به ابوامامه داد تا به معاویه برساند (ابن ابی الحدید، 15 / 185، 187). بدیهی است که این میانجیگری و سفارت را نمی‌توان دلیلی بر شرکت ابوامامه در جنگ صفین و قرینه‌ای بر یاری وی از علی (ع) دانست، هرچند که معترف بودن وی به حقانیت حضرت علی (ع) را می‌رساند (برای نمونه‌ای دیگر از این دست، نک‌ : مجلسی، 42 / 179-180). قطع نظر از رابطۀ او با معاویه، به طوری که از قراین برمی‌آید، ابوامامه ارتباط خود را با دیگر سران بنی‌امیه نیز حفظ می‌کرد. چنانچه وقتی خالد بن یزید بن معاویه والی حمص بیمار شد، از او عیادت کرد (ابن عساکر، 5 / 114) و چون مهلّب بن ابی صفره سرهای بریدۀ بزرگان ازارقه (= فرقه‌ای از خوارج) را به شام فرستاد و آن سرها را در دمشق به معرض تماشا قرار دادند، ابوامامه سخنانی در ذم و قدح خوارج بیان داشت (همو، 5 / 107). همچنین پس از مرگ عبدالملک، به دیدن پسرش ولید که جانشین پدر شده بود، رفت (بخاری، همانجا).

ابوامامه و حدیث

ابوامامه از جمله اصحابی است که روایات و احادیث زیادی از پیامبر نقل کرده‌اند، چنانکه براساس رقمی که نووی به دست داده، در کتب معتبر بالغ بر 250 حدیث نبوی از طریق او نقل شده است که از آن میان تنها 5 حدیث را بخاری و 3 حدیث را مسلم در صحیح خود آورده‌اند. گفتنی است که حدیث او بیشتر نزد شامیان رواج داشته است (نووی، 1 (2) / 176؛ برای بررسی احادیث او، نک‌ : طبرانی، 8 / 106-181؛ مزی، 4 / 161-184). وی علاوه بر روایت مستقیم از حضرت رسول اکرم (ص) از برخی صحابه چون: علی (ع)، عمر، عثمان، ابوعبیده، معاذ، ابوالدردادء، عبادة بن صامت و دیگران حدیث شنید. ازجمله کسانی که از او روایت کرده‌اند، سُلَیم بن هامر، ابوغالب حَزَوَّر، شرحبیل بن مسلم، حمید بن ربیعه، محمد بن زیاد، رجاء بن حیوة، خالد بن معدان، سلیمان بن حبیب، ابوادریس خولانی، سالم بن ابی جعد (ابن ابی حاتم، 2 (1) / 454؛ نووی، همانجا) را می‌توان یاد کرد.

مآخذ

ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، 1372 ق / 1952 م؛
ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة‌اللـه، شرح نهج‌البلاغة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1962 م؛
ابن حبیب، محمد، المحیّر، حیدرآباد دکن، 1361 ق / 1942 م؛
ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، قاهره، 1328 ق؛
ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو، لیدن، 1918 م؛
ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللـه، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1380 ق / 1960 م؛
ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، نسخۀ خطی کتابخانۀ احمد ثالث، شم‌ ‌(5)2887؛
ابن قتیبه، عبداللـه بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، 1388 ق / 1969 م؛
ابن منجویه، احمد بن علی، رجال صحیح مسلم، به کوشش عبداللـه لیثی، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛
ابوزرعۀ دمشقی، عبدالرحمن بن عمرو، تاریخ، به کوشش شکراللـه قوجانی، دمشق، 1400 ق / 1980 م؛
ابوالفتوح رازی، روض الجنان، به کوشش محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد، 1366 ش؛
بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، 1378 ق / 1959 م؛
حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللـه، المستدرک علی الصحیحین، حیدرآباد دکن، 1324 ق؛
طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، به کوشش حمدی عبدالمجید سلفی، بغداد، وزارة الاوقاف؛
طوسی، محمد بن حسن، رجال، نجف، 1380 ق / 1961 م؛
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛
مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تحفة الاشراف، بمبئی، 1392 ق / 1972 م؛
نصر بن مزاحم، وقعة صفین، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1382 ق؛
نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الاسماء واللغات، قاهره، ادارة الطباعة المنیریة.

عبدالامیر سلیم

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 340
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست