responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 241

احصار


نویسنده (ها) :
محمدجواد حجتی کرمانی
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 6 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِحْصار، اصطلاحی فقهی در باب حج كه به معنای منع حج‌گزار مُحرم از ادامۀ‌ اعمال حج است. این اصطلاح از عبارت قرآنی «فَاِنْ اُحْصِرْتُمْ» (بقره / 2 / 196) برگرفته شده كه به اتفاق عالمان و مفسران در حدیبیه، به هنگام منع پیامبر (ص) از ورود به مكه، نازل شده است (نک‌ : جصاص، 1 / 336؛ قاضی نعمان، 1 / 334؛ ابن عربی، 1 / 171؛ طبرسی، 2 / 520).
منابع لغوی موارد كاربرد «حصر» و «احصار» را متفاوت ذكر كرده‌اند؛ برای نمونه، فرّاء (1 / 117- 118) چنین می‌گوید كه عرب دربارۀ‌ ترس و مرض، احصار به كار می‌برند و در مورد قهر و حبس، حصر؛ اما استعمال هر یك به جای دیگری امكان‌پذیر است. راغب اصفهانی (ص 173) نیز می‌گوید كه احصار، ‌هم دربارۀ‌ منع ظاهر مانند دشمن و هم دربارۀ ‌منع باطن مانند بیماری به كار می‌رود، ولی حصر تنها دربارۀ‌ منع باطن كاربرد دارد و بنابراین «اُحصِرْتم» در آیۀ ذكر شده بر هر دو امر حمل می‌شود.
مفسران و فقیهان نیز به تبع لغت‌شناسان دربارۀ ‌كاربرد این دو اصطلاح به اختلاف سخن گفته‌اند: طبری (2 / 124) و زمخشری (1 / 344) كاربرد احصار را درباره‌خسوف، مرض و ناتوانی، و كاربرد حصر را دربارۀ جلوگیری به وسیلۀ دشمن یا زندانی بودن ذكر می‌كنند و شافعی (1 / 130) اُحصرتم را در آیۀ ذكر شده تنها به معنای منع به وسیلۀ ‌دشمن می‌داند، در حالی كه جصاص (1 / 337) قول شافعی را رد می‌كند و مدلول آیه را عام می‌شمارد.
اما در منابع روایی، تفسیری و فقهی، به خصوص در آثار شیعی، اصطلاح صَدّ از آیۀ «هُمُ الَّذینَ كَفَروا وَ صَدّوكُمْ عَنِ المَسْجِدِ الْحَرامِ وَ الهَدْیَ مَعْكوفاً اَنْ یَبْلُغَ مَحِلَّهُ ... » (فتح / 48 / 25) اقتباس گردیده، بر دو اصطلاح فوق افزوده شده است. در این منابع، عنوانهای دوگانۀ حصر و صدّ، ‌احصار و صدّ، ‌محصور و مصدود دیده می‌شود كه كاربرد آنها از یكدیگر متفاوت است. كلینی (4 / 368، 369) و قاضی نعمان (1 / 334-336) و جز اینان، در منع به سبب بیماری و مانند آن، احصار و حصر، و دربارۀ منع به وسیلۀ دشمن، صدّ به كار برده و در این باره روایاتی نیز از ائمۀ اطهار (ع) نقل كرده‌اند (همانجاها). گفتنی است كه طوسی در الخلاف (2 / 432-431)، احكام فقهی مربوط به موضوع را تنها تحت عنوان حصرو احصار آورده است، ‌در حالی كه همو در النهایه (285-287) از این مباحث با عنوان محصور و مصدود سخن گفته است. محقق حلی (1 / 280) نیز از اصطلاح احصار و صدّ بهره گرفته، می‌گوید كه صدّ به وسیلۀ ‌دشمن است و احصار به وسیلۀ ‌بیماری است.
با دقت در منابع نخستین و مقایسۀ‌ مطالب با آنچه در منابع متأخرتر آمده است، چنین برمی‌آید كه عالمان و فقیهان در آغاز، تنها به آیۀ ‌196 از سورۀ بقره كه در مقام بیان احكام حج است، نظر داشته، تنها از احصار و ریشۀ آن، حصر برای بیان احكام متفاوت بهره گرفته‌اند، ولی پس از چندی، به خصوص با راهنمایی ائمۀ ‌اطهار (ع) اصطلاح صدّ را از آیۀ 25 سورۀ فتح كه به ظاهر در مقام بیان احكام نبوده و از آیات الاحكام به شمار نمی‌آید، اقتباس كرده و برای تفكیك كامل احكام متفاوت و بیان روشن‌تر آنها، از دو اصطلاح بهره گرفته‌اند و سرانجام، احتمالاً به لحاظ اشتقاق واحد دو تعبیر، به جای احصار، حصر و به جای مُحصَر، محصور به كار برده و احكام هر یك را با عنوان صدّ و حصر یا محصور و مصدود آورده‌اند.
در منابع گوناگون، روایات و برداشتها و فتاوای متفاوتی دربارۀ حج گزارانی كه پس از مُحرم شدن به نحوی از ادامۀ ‌حج باز می‌مانند، آمده است،اما آنچه همگان بر آن متفقند، این است كه محصور و مصدود باید با قربانی كردن، از احرام به درآیند (همانجاها). دربارۀ‌ اینكه قربانی باید در چه جایی صورت گیرد (در مكه، در منی یا در همان محل) ‌و اینكه آیا حج و عمره در این حكم یكسانند، یا متفاوت و نیز اینكه آیا حج یا عمره‌ای كه بدین‌سان ادامه نیافته، قضا دارد، یا ندارد و فروع بسیار دیگر، تفصیلات و گاه اختلاف‌نظرهایی وجود دارد. فقیهان‌، مفسران و نیز لغت‌شناسان در ریشه‌یابی این دو اصطلاح و نیز استنباطهای متفاوت از آیات و روایات و سیرۀ ‌پیامبر (ص) و صحابه و ائمۀ ‌اطهار (ع) مطالب دقیق و موشكافانه‌ای آورده‌اند كه جای آن در كتابهای لغت، روایت، تفسیر و فقه است (برای نمونه، همانجاها؛ ازهری، 230-235؛ ابن بابویه، فقیه ... ، 2 / 514 به بعد، معانی الاخبار، 222-223؛ ابن ادریس، 1 / 637-644؛ كركی، 3 / 383-300؛ مقدس اردبیلی، 231-251؛ نجفی، 20 / 142-165).

مآخذ

ابن ادریس، محمد، السرائر، قم، 1410 ق؛
ابن بابویه، محمد، فقیه من لایحضره الفقیه، به كوشش علی اكبر غفاری، قم، 1392 ق؛
همو، معانی الاخبار، به كوشش علی اكبر غفاری، بیروت، 1399 ق / 1979 م؛
ابن عربی، محمد، احكام القرآن، به كوشش محمد عبدالقادر، عطا، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛
ازهری، محمد، تهذیب اللغة، به كوشش عبدالكریم غرباوی و محمد علی نجار، قاهره، 1384 ق / 1964 م؛
جصاص، احمد، احكام القرآن، به كوشش محمد صادق قمحاوی، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛
راغب اصفهانی، حسین، المفردات، استانبول، دارقهرمان؛
زمخشری، محمود، الكشاف، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛
شافعی، محمد، احكام القرآن، به كوشش محمد زاید بن حسن كوثری و عبدالغنی عبدالخالق، بیروت، 1400 ق / 1980 م؛
طبرسی، فضل، مجمع البیان، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛
طبری، تفسیر؛
طوسی، محمد، ‌الخلاف، قم، مؤسسة النشر الاسلامی؛
همو، النهایة، به كوشش محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، 1342 ش؛
فراء، یحیی، معانی القرآن، به كوشش احمد یوسف نجاتی و محمدعلی نجار، تهران، 1360 ش؛
قاضی، نعمان، دعائم الاسلام، به كوشش آصف فیضی، قاهره، 1383 ق / 1963 م؛
قرآن مجید؛
كركی، ‌علی، جامع المقاصد، قم، 1408 ق؛
كلینی محمد، الكافی، به كوشش علی اكبر غفاری، بیروت، 1401 ق؛
محقق حلی، جعفر، شرائع الاسلام، به كوشش عبدالحسین محمد علی، نجف، 1389 ق / 1969 م؛
مقدس اردبیلی، احمد، زبدة البیان، به كوشش محمد باقر بهبودی، تهران، المكتبة المرتضویه؛
نجفی، محمد حسن، جواهرالكلام، به كوشش عباس قوچانی، بیروت، 1981 م.

محمدجواد حجتی كرمانی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 241
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست