responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 225

احرام


نویسنده (ها) :
عبدالامیر سلیم
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 6 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِحْرام،‌ اصطلاحی فقهی در مبحث حج و آن یكی از اركان حج یا عمره است كه با تحقق آن برخی از اعمال كه در حالت عادی بر شخص مباح بوده، موقتاً بر وی حرام می‌شود.
حضرت رسول (ص) برای كسانی كه قصد حج یا عمره را داشتند، میقاتهایی را معین فرمود كه با احرام بستن در آنها حج یا عمره آغاز می‌شد. كمال و تمامیت حج و عمره در واقع در احرام از این مواقیت است و احرام ناكرده نباید از آنها گذشت (نک‌ : كلینی، 4 / 318؛ نیز برای تفصیل، نک‌ : ه‌ د، میقات). برای كسانی كه به اقتضای شغل به مكه و حرم رفت و آمد مکرر دارند، مثل مُكاریان یا آنان كه هیزم یا میوه به مكه آورند، حكم وجوب احرام برداشته شده است (مالك، 1 / 378؛ طوسی، «الحج ... »، 195). همچنین كسی كه احرام بسته به حرم درآمده باشد، چنانچه از حرم بیرون رود، می‌تواند پیش از سپری شدن یك ماه، بدون احرام مجدد وارد حرم گردد (همو، تهذیب ... ، 5 / 166؛ محقق حلی، شرائع ... ، 1 / 252؛ نیز نک‌ : علامۀ حلی، 1 / 288). احرام بستن پیش از رسیدن به میقات، به نزد امامیه، شایسته نیست (كلینی، 4 / 319)، مگر در صورت نذر و عهد با خداوند كه به قولی می‌توان پیش از رسیدن به میقات مبادرت به احرام كرد (طوسی، الاستبصار، 2 / 163)؛ گرچه برخی چنین نذری را درست نمی‌دانند و معتقدند كه احرام باید از میقات باشد (نک‌ : ابن‌ادریس، 1 / 527). هم اكنون مسافران هوایی در هواپیما یا از فرودگاه مقصد، لباس احرام بر تن می‌كنند تا به هنگام پرواز بر فراز یكی از میقاتها یا محاذی با آنها آماده باشند، اما به نظر برخی از فقیهان چون آیة الله حكیم، بر مسافران هوایی احرام به هنگام عبور بر فراز میقات واجب نیست و می‌توان پس از رسیدن به جده از حدیبیه محرم شد، تا در صورت نذر در جده اقدام به احرام كرد (نک‌ : مغنیه، 1 / 208).
در مذاهب اربعۀ اهل سنت، احرام قبل از میقات جایز شمرده شده است (همو، 1 / 209)، ‌اما ابن حزم از ظاهریان، احرام پیش از میقات را درست نمی‌داند، مگر اینكه محرم در میقات، نیت تجدید احرام كند (7 / 70). همچنین در مذاهب اربعه، گذشتن از میقات بدون احرام جایز نیست و اگر كسی بی‌آنكه محرم شود، میقات را پشت سر گذارد، می‌تواند برگردد و از آنجا احرام ببندد وگرنه، باید قربانی كند، اگرچه حج وی را صحیح دانسته‌اند (جزیری، 1 / 640). ابن حزم ظاهری تجاوز از میقات بدون احرام را عملی مخالف یا امر خدا و رسول او می‌شمارد و آن را نه حج و نه عمره می‌پندارد (7 / 66). میقات زمانی برای حج، ماههای شوال و ذیقعده تا روز 9 ذیحجه است و آیۀ شریفه «اَلْحَجُّ اَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ» (بقره / 2 / 197) و توقیت عبادت به زمانی معین، دلیل بر آن است كه در خارج از زمان تعیین شده، احرام درست نیست (كلینی، 4 / 321؛ طوسی، همان، 2 / 161)‌، ولی احرام برای عمره در تمام مدت سال ــ بجز روزهای مناسك حج ــ جایز و میسر است (همو، الخلاف، 2 / 260). در 3 مذهب حنفی، مالكی و حنبلی احرام پیش از ماههای مزبور صحیح و در عین حال مكروه شمرده می‌شود (جصاص، 1 / 374)؛ شافعی چنین احرامی را احرام برای عمره می‌شمارد (ابن حزم، همانجا)، ولی ابن حزم به شدت با این نظر مخالف است و احرام قبل از «اشهر حج» را ناروا می‌داند (7 / 65-66).

مقدمات احرام

مقدمات مستحب احرام عبارتند از: كوتاه نكردن موی سر از اول ذیعقده و به طور مؤكد از آغاز ذیحجه در صورتی كه حج از نوع تمتع باشد، پاكیزه كردن بدن، چیدن ناخن، كوتاه كردن موی شارب و ازالۀ مو از بدن، و نیز متسحب است كه حج گزار غسل كند و پس از ادای فریضه، به‌ویژه فریضۀ ظهر و یا حتی پس از نافله، احرام ببندد (طوسی، «الحج»، 174؛ محقق حلی، شرائع، 1 / 243-244، المختصر ... ، 81-82)، اگرچه برخی از فقیهان غسل را از واجبات احرام شمرده‌اند (شهید ثانی، 2 / 289). به نظر حنفیان، حنبلیان و شافعیان تراشیدن موی سر مندوب و مستحب است (جزیری، 1 / 641، 642، 643). همچنین به نظر شافعی، خوشبو كردن بدن و لباس ــ مگر برای روزه‌دار ــ پسندیده است، گرچه بوی آن پس از احرام باقی بماند، از آن روی كه خوشبو كردن در زمان احلال بوده و احرام پس از آن صورت گرفته است (2 / 203). حنفیان نیز با كمی اختلاف چنین نظری دارند (ابن رشد، 1 / 328؛ جزیری، 1 / 641)، در حالی كه به نظر مالكیان استعمال عطری كه بوی آن تا پس از احرام باقی بماند، ناپسند است (مالك، 1 / 361؛ برای روایتی در این باره از عایشه، نک‌ : دارمی، 2 / 32-33؛ بخاری، 2 / 270).

واجبات احرام

‌ نیت، تلبیه و پوشیدن لباس احرام كه باید تقریباً همزمان انجام یابد، از واجبات احرام است. نیت، همراه با قصد تقرب، برای به‌جا آوردن حج و یا عمره با تعیین نوع حج از تمتع، قِران و اِفراد و اینكه آیا حج واجب است، یا مندوب و اینكه آیا حج، حجةالاسلام ــ اولین حجی كه پس از استطاعت انجام می‌یابد ــ است یا انواع دیگر حج از قبیل حج استحبابی، نذری، یا به نیابت ازدیگری. در صورت اخلال به نیت، چه عمدی باشد و چه از روی سهو، احرام باطل می‌شود (محقق حلی، شرائع، 1 / 245) و باید نیت با تلیبه‌های چهارگانه همراه باشد، چون احرام برای حج تمتع یا حج افراد جز با لبیكهای چهارگانه منعقد نمی‌شود؛ و برای حج قران، میان تلبیه یا «تقلید» یا «اِشعار»شخص مخیر است. تلبیه (یا تقلید و اشعار) برای احرام در حكم تكبیرة الاحرام برای نماز است (همانجا؛ شهید ثانی، 2 / 230، 232). پس باید مقارن با پوشیدن لباس احرام، به تلبیه‌های چهارگانه بپردازد و بگوید: ‌«لبیك اللهم لبیك، لبیك ان الحمد و النعمة لك و الملك لك لاشریك لك لبیك» (همو، 2 / 229، 230) و برای مردان جَهر در تلبیه مستحب است، ولی زنان باید آهسته این جملات را بر زبان آورند، مگر در صورتی كه اجنبیان صدای آنان را نشوند (همو، 2 / 233). همچنین مستحب است كه به هنگام سوار یا پیاد شدن و بالا و پایین آمدن، یا با كسی ملاقات كردن، یا از خواب بیدار شدن، خاصه در هنگام سحر و نیز پس از هر نماز تلبیه‌ها را تكرار كنند، ولی با مشاهدۀ خانه‌های مكه تلبیه را باید قطع كرد؛ همچنین بهتر است تلبیه‌های مستحب از قبیل: لبیك ذاالمعارج لبیک ... را ــ به شرحی كه در كتب مناسك حج آمده است ــ بر زبان آورد (طوسی، المبسوط، 1 / 317).

لباس احرام

پوشیدن لباس احرام غالباً واجب شمرده شده است، ولی شرط صحت آن نیست و اگر در آن عمداً اخلال افتد، احرام صحیح است، گرچه شخص متخلف مرتكب گناه شده است (شهید ثانی، 2 / 232). لباس احرام باید نادوخته و پاك از آن نوع باشد كه بتوان در آن نماز خواند. بنابراین لباس احرام نباید از پوست و پشم و موی و كرك حیوان غیرمأكول اللحم یا از پوست حیوان مأكول اللحم تزكیه نشده، باشد. همچنین برای مردان پوشیدن لباس حریر و ابریشمین و برای مردان و زنان، پارچۀ نازك و بدن نما جایز نیست (همو، 2 / 231). مرد محرم تكه‌ای از لباس را به دور کمر می‌بندد كه آن را «اِزار» گویند و دیگری را كه «رداء» خوانده می‌شود، بر دوش خود می‌افكند كه شانۀ او را می‌پوشاند. حداقل ازار آن است كه از ناف تا زانو را بپوشاند و اگر بلندتر باشد، جایز است، ولی كوتاه‌تر از آن روا نیست؛ اما زنان می‌توانند لباس حریر و دوخته بر تن كنند (همو، 2 / 231-232).
به نظر شافعیان و حنابله، تلبیه سنت است و احرام بدون آن صحیح است (جزیری، 1 / 643) و در نظر مالكیان، مقارنت احرام با تلبیه، سنت است. هرگاه محرم تلبیه را فراموش كند، اما آن را زود بیاد آورد، بر او كفاره نیست واگر تا فراغ از اعمال حج به تأخیر افتد، یا به خاطر نیاورد، باید قربانی كند‌ (مالك، 1 / 361).

تروك احرام

اموری كه پس از احرام انجام دادن آنها بر محرم حرام می‌شود و بیشتر آنها در حالت عادی حلال و جایز بوده است، تروك یا محرمات احرام گویند كه عبارتند از: 1. شكار جانوران صحرایی، از چرندگان باشد، یا از پرندگان؛ كشتن صید یا خوردن از گوشت آن، گرچه فرد غیرمحرمی آن را شكار كرده باشد؛ اشاره و راهنمایی كردن بر صید یا راه فرار را بر آن بستن؛ همچنین خوردن جوجه یا تخم پرندگانی كه در بیابان زندگی می‌كنند و نیز خوردن ملخ صحرایی حرام است؛ اگر محرم اقدام به ذبح شكار كند، میته و مردار به شمار رفته، خوردنش بر مُحِلّ و محرم نارواست (محقق حلی، همان، 1 / 248- 249)؛ به حكم صریح قرآن مجید (مائده / 5 / 95-96) شكار در حرم، به طور یكسان بر مُحِلّ و محرم حرام است و بر این عمل كفاره‌ای مترتب است كه شرح آن در كتابهای فقهی آمده است. 2. ارتباط جنسی چه در حد آمیزش باشد، چه ملامسه و بوسیدن و نیز از روی شهوت به زنی نگاه كردن؛ همچنین عقد كردن زن برای خود یا دیگری یا شهادت در عقد (محقق حلی، شرائع، 1 / 249) و در صورت وقوع عقد، آن عقد فاسد است (ابن زهره، 420) و تنها بر مذهب ابوحنیفه چنین عقدی صحیح شمرده شده است (جزیری، 1 / 644). 3. استفاده از بوی خوش به طور عام اگرچه در خوراك باشد، بجز در مورد خَلوق كعبه. 4. پوشیدن لباس دوخته بر مردان، مگر در مواردی استثنایی. 5. سرمه كشیدن بر مرد و زن كه نوعی زینت به شمار می‌رود، خاصه سرمه‌ای كه به رنگ سیاه یا خوشبو باشد. 6. نگاه كردن در آیینه. 7. پوشیدن هرگونه پای افزار كه پشت پا را بپوشاند، چون چكمه و جوراب. 8. «فسوق» و آن دروغ بستن است بر خدای یا بر رسول (ص) یا بر یكی از ائمۀ اطهار‌ (ع). 9. جدال و بگو و مگو كردن است با گفتن لا والله و بلى والله و سوگند با لفظ جلاله. 10. كشتن شپش. 11. برانگشت كردن انگشتری برای زینت، نه برای پیروی از سنت. 12. استعمال روغن معطر كه از هنگام احرام مطلقاً حرام است و پیش از احرام از به كار بردن روغن معطر كه بویش تا هنگام احرام باقی می‌ماند، باید خودداری كرد؛ همچنین مطلق چرب كردن بدن باروغن پس از احرام، مگر از روی ضرورت. 13. ازالۀ مو از بدن، مگر در صورت لازم بودن برای معالجۀ جراحت و امثال آن. 14. پوشاندن سر بر مردان كه حتی ارتماس، یعنی سر به زیر آب فرو بردن را نیز شامل می‌شود، همچنین پوشاندن صورت بر زنان. 15. زیر سایه رفتن برای مردان در حال حركت و سیر. 16. خون از بدن خارج كردن. 17. ناخن گرفتن. 18. قطع درختان و گیاه حرم، مگر اینكه در ملك محرم روییده باشد، اما كندن درختان میوه، اذخر و نخل جایز است. 19. استعمال كافور در غسل دادن به محرمی كه مرده باشد. 20. همراه داشتن سلاح، مگر به هنگام ضرورت (محقق حلی، همان، 1 / 249-251؛ برای برخی موارد دیگر، نک‌ : یحیی بن سعید، 194؛ ابن زهره، 420-421).
در صورتی كه محرم مرتكب یك یا چند مورد از محرمات شود، باید عمل خود را با قربانی كردن شتر یا گاو یا گوسفند و یا پرداخت كفارۀ نقدی و در صورت عدم توانایی مالی، با روزه گرفتن جبران كند (نک‌ : محقق حلی، المختصر، 101-106؛ یحیی بن سعید، 187-196)
گفتنی است كه در كتابهای فقهی پوشیدن لباسهای رنگین، خاصه سیاه، خوابیدن بر چنین رختخوابی، پوشیدن لباسهای چرك و لباسهای نشاندار، به كار بردن حنا برای زینت، نقاب زدن برای زنان، به حمام رفتن و مالیدن و كیسه كشیدن بدن، در پاسخ كسی كه شخص را فرامی‌خواند، از واژۀ «لبیك» استفاده كردن و همچنین استفاده از ریاحین بر محرم، مكروه شمرده شده است (محقق حلی، شرائع، 1 / 251-252).

مآخذ

ابن ادریس، محمد‌، ‌السرائر، قم، 1410 ق؛
ابن حزم، علی، المحلی، به كوشش احمد محمد شاكر، بیروت، دارالآفاق الجدیده؛
ابن رشد، محمد، بدایة المجتهد و نهایة المقتصد، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛
ابن زهره، حمزه، «الحج من غنیة النزوع»، الینابیع الفقهیة، به كوشش علی اصغر مروارید، تهران، 1406 ق؛
بخاری، محمد، صحیح، بیروت، عالم الكتب؛
جزیری، عبدالرحمان، الفقه علی المذاهب الاربعة، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛
جصاص، احمد، احكام القرآن، به كوشش محمد صادق قمحاوی، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛
دارمی، عبدالله، سنن، بیروت، 1398 ق / 1978 م؛
‌شافعی، محمد، الام، به كوشش محمد زهری نجار، بیروت، دارالمعرفة؛
شهید ثانی، زین‌الدین، الروضة البهیة، به كوشش محمد كلانتر، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛
طوسی، محمد، ‌الاستبصار، به كوشش حسن موسوی خرسان، تهران، 1390 ق؛
همو، تهذیب الاحكام، به كوشش حسن موسوی خرسان، تهران، 1390 ق؛
همو، «الحج من النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی»، ‌الینابیع الفقهیة، به كوشش علی اصغر مروارید، تهران، 1406 ق؛
همو، الخلاف، به كوشش علی خراسانی و دیگران، قم، 1409 ق؛
همو، المبسوط، به كوشش محمد تقی كشفی، تهران، 1387 ق؛
علامۀ حلی، حسن، القواعد، همراه ایضاح فخر المحققین، به كوشش حسین موسوی كرمانی و دیگران، قم، 1387 ق؛
قرآن مجید؛
كلینی، محمد، الفروع من الكافی، به كوشش علی اكبر غفاری، بیروت، 1401 ق؛
مالك بن انس، المدونة الكبری، مصر، مطبعة السعاده؛
محقق حلی، جعفر، شرائع الاسلام، به كوشش عبدالحسین محمدعلی، نجف، 1389 ق / 1969 م؛
همو‌، ‌المختصر النافع، تهران، 1402 ق؛
مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسة، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛
یحیی بن سعید حلی، الجامع للشرائع، قم، 1405 ق.

عبدالامیر سلیم

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 225
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست