responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 181

ابوالقاسم تیمی


نویسنده (ها) :
حسن انصاری
آخرین بروز رسانی :
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1399
تاریخچه مقاله

اَبوالْقاسِم تِیْمی، اسماعیل بن محمد بن فضل بن علی بن احمد ابن طاهر طلحی، ملقب به قوام‌السنة و شیخ‌الاسلام (457- 535 ق / 1065-1141 م)، محدث و مفسر اصفهانی و مؤلف كتابی دربارۀ عقیدۀ اصحاب حدیث. گفته‌اند كه در میان مردم اصفهان، به «شیخ اسماعیل جوزی» شهرت داشته است و چنانكه سمعانی اشاره كرده، «جوزی» در گویش اهل اصفهان به معنای پرندۀ كوچك (جوجه) بوده است (3 / 408). ابوالقاسم از جانب مادر به صحابی مشهور، طلحة بن عبیدالله تیمی نسب می‌برد (ذهبی، 20 / 81-82). در برخی مآخذ تاریخ تولد او را 459 ق نیز نوشته‌اند كه درست نمی‌نماید (نك‌ : ابن جوزی، عبدالرحمن، 18 / 10؛ ابن اثیر، 11 / 80؛ ابن جوزی، یوسف، 8(1)177؛ قس: رافعی، 2 / 303).
وی ظاهراً در اصفهان به دنیا آمد و چنانكه از تحصیلات اولیۀ او برمی‌آید، در همانجا بالید (نك‌ : ذهبی، 20 / 80). ابوالقاسم علاوه بر پدرش ابوجعفر محمد (د 491 ق / 1098 م) كه در شمار اهل علم بود (همو، 20 / 81)، از كسانی چون ابوعمرو عبدالوهاب ابن منده، احمد بن عبدالرحمن ذکوانی و ابوعبدالله ثقفی در اصفهان بهره برد. مدتی نیز در بغداد از محضر كسانی چون ابونصر محمد بن محمد زینبی حدیث شنید. در نیشابور نزد ابوبكر احمد بن علی بن خلف شیرازی، ابونصر محمد بن سهل سراج و عبدالرحمن بن احمد واحدی دانش آموخت و در ری محضر ابوبكر اسماعیل بن علی خطیب را درك كرد (ابوالقاسم، 1 / 97، جم‌ ؛ سمعانی، 3 / 409؛ ذهبی، 20 / 80-81). در 481 ق مدتی در قزوین بود و در آنجا سنن ابن ماجه را از ابومنصور مقومی شنید (رافعی، 2 / 302). ابوالقاسم قرائات گوناگون را نزد مشایخ آن زمان فرا گرفت (ذهبی، 20 / 83) و آنگاه كه خود درشمار مشایخ درآمد، به بغداد سفری كرد و در آنجا به تحدیث پرداخت. پس برای ادای فریضۀ حج رهسپار مكه شد و در آنجا یك سال مجاورت گزید و به تألیف و املای حدیث پرداخت. سپس به میهن خود اصفهان بازگشت و تا هنگام مرگ در آنجا به سر برد (صفدی، 9 / 209؛ نیز نك‌ : ذهبی، 20 / 81).
از دیگر مشایخ وی باید خواجه ‌عبدالله ‌انصاری (ابوالقاسم، 1 / 204)، ابوبكر صابونی (همو، 1 / 203) و ابوالمظفر منصور بن محمد سمعانی (همو، 1 / 314) را نام برد. او از برخی دیگر از مشایخ حدیث بهره برد كه نام شماری از آنها در كتاب الحجۀ خود وی آمده است.
ابوالقاسم را معاصرانش بسیار ستوده‌اند، چنانكه ابوموسی مدینی او را استاد علمای عصر و قدوه و پیشوای اهل سنت در زمان خود دانسته است. همو وی را «مجدد دین» در رأس سدۀ 5 ق قلمداد كرده است. ابوموسی مدینی خود كتابی مستقل در مناقب ابوالقاسم تألیف كرده بوده است. یحیی بن منده نیز از او مدح بلیغی كرده و او را نیك اعتقاد خوانده است. همچنین سمعانی از وی با عنوان «استاذنا و شیخنا و امامنا» یاد كرده و گفته است كه در تفسیر، حدیث، لغت و ادب متبحر بود. همو ضمن آنكه وی را عالم به متون و اسانید دانسته، تصریح كرده است كه ابوالقاسم حدیث بسیار شنیده است. همین تأكیدات از سوی ابن جوزی نیز به ثبت رسیده است (سمعانی، 3 / 408؛ ابن جوزی، عبدالرحمن، همانجا؛ ذهبی، 20 / 81-85؛ ابن قیم، 105). گفته‌اند كه ابوالقاسم در فقه، مذهب شافعی داشت و فتاوایش در اصفهان و توابع آن از شهرتی برخوردار بود (نك‌ : ذهبی، 20 / 83؛ ابن‌قیم، همانجا؛ اسنوی، 1 / 359). از شاگردان وی، اینان را می‌توان نام برد: ابوسعد سمعانی، ابوالعلاء همدانی، ابوطاهر سلفی، ابوالقاسم ابن عساكر، ابوموسی مدینی و نواده‌اش یحیی بن محمود ثقفی (نك‌ : سمعانی، همانجا؛ ابن عساکر، گ 36 الف؛ ابن نقطه، 1 / 252- 253؛ ذهبی، 20 / 81).
ابوالقاسم در صفر 534 ناشنوا و پس از مدتی فلج شد و سال بعد درگذشت (رافعی، 2 / 303؛ ابن اثیر، 11 / 80؛ ذهبی، همانجا).
فرزندش ابوعبدالله محمد كه در 500 ق متولد شد، در علوم گوناگون و به‌ویژه لغت متبحر بود و دو شرح یكی بر صحیح بخاری و دیگری صحیح مسلم نوشت كه ناتمام ماند و پدرش آنها را تكمیل كرد. وی در همدان در 526 ق درگذشت (همو، 20 / 83-84؛ اسنوی، 1 / 360، 361).

آثـار

ابوالقاسم در تفسیر، چند تألیف مستقل و مفصل دارد، بدین قرار: الجامع در 30 مجلد؛ المعتمد در 10 مجلد؛ الایضاح در 4 مجلد؛ الموضح در 3 مجلد. همچنین گفته‌اند كه وی كتابی در تفسیر به زبان فارسی و به گویش اصفهانی نوشته بوده و كتابی نیز با عنوان اعراب ‌القرآن داشته است (ذهبی، 20 / 84؛ سیوطی، 38).
وی در حدیث كتاب ‌الامالی داشته است كه بخشی از آن در كتابخانۀ ظاهریه نگهداری می‌شود (ظاهریه، 192). همچنین مجالس متعددی در مسجد جامع اصفهان برگذار می‌كرده كه شمار آنها، بنابر نقل منافع، به چند هزار می‌رسیده است و طبعاً بخش عمدۀ این مجالس به روایت حدیث اختصاص داشته است (نك‌ : سمعانی، همانجا؛ ذهبی، 20 / 82). نسخه‌هایی با عنوانهای احادیث مسلسلات، الاحادیث السبعة المسلسلات و العوالی الموافقات از ابوالقاسم در كتابخانۀ ظاهریه موجود است (ظاهریه، همانجا؛ سواس، 257، 561).
در تاریخ نیز دو كتاب از وی می‌شناسیم: 1. سیر السلف، كه حاوی شرح احوال صحابه و تابعین و محدثان طبقات بعد و نیز شرح حال جماعتی از صوفیان است. دو نسخه از آن در كتابخانه‌های ملی پاریس و تیموریه در مصر نگهداری می‌شود (مدخلی، 1 / 56، حاشیه؛ دوسلان، شم‌ ‌GAL, I / 395;
2012
)؛ 2. المبعث و المغازی، كه نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ كوپریلی در تركیه موجود است (كوپریلی، 1 / 581-582).
ابوالقاسم كتابی نیز با عنوان الترغیب و الترهیب دارد كه منذری در اثر خود با همین عنوان (1 / 38) از آن نام برده و بدان نظر داشته است. این كتاب مورد استفادۀ ابن شهر آشوب در مناقب (1 / 11) و ابن‌طاووس در الطرائف (ص 548؛ نیز نك‌ : كولبرگ، 356) قرار گرفته است. تصویری از نسخۀ خطی آن در كتابخانۀ دانشگاه اسلامی مدینه یافت می‌شود (نك‌ : مدخلی، 1 / 58، حاشیه).
اثر مهم وی در عقاید الحجة فی بیان المحجة و شرح التوحید و مذهب اهل السنة است. این عنوان به همین صورت در مقدمۀ كتـاب، توسط خود ابوالقاسم بر كتاب نهاده شده بوده است (نك‌ : 1 / 84). با اینهمه، با اندكی تغییر در قسمت دوم نام آن، به كوشش محمد بن ربیع مدخلی و محمد بن محمود ابورحیم در ریاض (1411 ق / 1990 م) در دو جلد به چاپ رسیده است. مؤلف در مقدمه (1 / 83-84) سبب تألیف كتاب را چنین توضیح می‌دهد كه «چون پایه و قوام اسلام را در تمسك به سنت دیدم و ملاحظه كردم كه بدعت بسیار شده و بدگویی از اهل سنت شیوع یافته است و قومی را یافتم كه اتباع از سنت را نقیصه‌ای محسوب می‌دارند و خوض و تحقیق در كلام را ارج می‌نهند، بر آن شدم كه كتابی دربارۀ «سنت» بنویسم و درآن اعتقاد ائمۀ سلف و اهل سنت را باز گویم».
این كتاب نمونه‌ای كامل و در عین حال بدیع از تألیفاتی است كه در جهت دفاع از تفكرات و عقاید اصحاب حدیث، به نگارش درآمده است. تازه بودن آن نسبت به بسیاری از كتابهای اعتقادی اصحاب حدیث كه در سده‌های 3 و 4 ق تألیف شده‌اند، بر امتیازات كتاب افزوده است. مؤلف در آن از بسیاری از تألیفات اصحاب حدیث استفاده كرده كه بر غنای كتاب دلالت دارد. این كتاب همچون دیگر كتابهای مربوط به عقاید محدثان، به رد و انكار «فرق مبتدعه» از دیدگاه خود آنان پرداخته است و جا دارد كه در آن از جهمیه و معتزله بسیار سخن رود. با اینهمه، چندان از امامیه (یا به تعبیر مؤلف: رافضه) سخن به میان نیامده است. امتیاز عمدۀ كتاب این است كه مؤلف برخلاف اكثر عقیده‌نویسان اصحاب حدیث، تنها به نقل احادیث تكیه نكرده و جابه‌جا به نقل مباحث لغوی و تفسیری پرداخته و گاه در ذیل یك فصل، دربارۀ روایات نیز بحث كرده است. با اینهمه، كتاب از یك نظم منطقی و معهود برخوردار نیست و از این جهت بیشتر به مسودۀ كتاب می‌ماند تا مبیضۀ آن. از دیگر نكات جالب كتاب، بحث مفصل مؤلف دربارۀ اسما و صفات خداوند است كه به شكل خاصی بدان پرداخته است (نك‌ : 1 / 114-166). مؤلف در بخشهای مختلف كتاب به گفته‌ها و روایات كسانی چون ابن خزیمه، محمد بن اسحاق ابن منده، ابوالشیخ اصفهانی، ابوسلیمان خطابی، ابومنصور معمر بن احمد اصفهانی، هبة‌الله بن حسن لالكایی و به‌ویژۀ ابوالمظفر سمعانی نظر داشته است.
ابوالقاسم در این كتاب، از نقد نظرگاه اشعریان غافل نبوده و گاه و بی‌گاه بر آنان تاخته است. دور نیست كه مراد وی در مقدمۀ كتاب (نك‌ : سطور پیشین) از گروهی كه به كلام روی آورده‌اند، اشعریان باشد، خاصه كه در عصر مؤلف، جریان فكری اشاعره در میان شافعیان به اوج خود رسیده بود. با اینكه غالب اشعریان این دوره به احمد بن حنبل و عقاید او توجه نشان می‌دادند و در واقع جریان اشعری گرایی تنها شكلی جدید از تفكرات وابسته به اصحاب حدیث را با اندكی اختلاف منعكس می‌كرد، باز لبۀ تیز انتقاد پیروان متعصب اصحاب حدیث و حنبلیان، متوجه اشعریان و به‌خصوص متكلمان آنان بود و در این میان ابوالقاسم تیمی در كتابش به این مساله نظر داشته است (نك‌ : 1 / 324 به بعد، 2 / 112-114، 161 به بعد، 235-257، 263-264). صورت سماعاتی كه بر روی نسخه‌های كتاب موجوداست، نشان از اعتبار و رواج آن در میان مؤلفان و عالمان اهل سنت دارد (مدخلی، 1 / 73-80). از این كتاب ابن قیم جوزیه در اجتماع الجیوش الاسلامیة (ص 105-106) و ابن حجر عسقلانی در فتح الباری (13 / 344-345) یاد كرده و از آن بهره برده‌اند.
ابوالقاسم در عقاید بجز الحجة، كتابی با عنوان دلائل النبوة دارد که نسخه‌ای ازآن در كتابخانۀ سعیدیۀ حیدرآباد دكن موجود است (مدخلی، 1 / 55). این اثر درریاض (1412 ق) در4 مجلد به چاپ رسیده است.

مآخذ

ابن اثیر، الكامل؛
ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، به كوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، ‌بیروت، 1412 ق / 1992 م؛
ابن جوزی، بوسف، مرآة‌الزمان، حیدرآباد دكن، 1370 ق / 1951 م؛
ابن‌حجر عسقلانی، احمد، فتح الباری، به كوشش محمد فؤاد عبدالباقی ومحب‌الدین خطیب، بیروت، دارالمعرفة؛
ابن شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابی طالب، قم، مطبعۀ علمیه؛
ابن‌طاووس، علی، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، قم، 1400 ق / 1980 م؛
ابن عساكر، علی، معجم الشیوخ، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانه مركز؛
ابن قیم جوزیه، محمد، اجتماع الجیوش الاسلامیة، ‌بیروت، 1404 ق / 1984 م؛
ابن نقطه، محمد، التقیید، حیدرآباد دكن، 1403 ق / 1983 م؛
ابوالقاسم تیمی، اسماعیل، الحجة، به كوشش محمد بن ربیع مدخلی ومحمد بن محمود ابورحیم، ریاض، 1411 ق / 1990 م؛
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ‌به كوشش عبدالله جبوری، بغداد، 1390 ‌ق / 1970 م؛
ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط ومحمدنعیم عرقسوسی، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛
رافعی، عبدالكریم، ‌التدوین، ‌به كوشش عزیزالله ‌عطاردی، حیدرآباد دكن، 1985 ‌م؛
سمعانی، عبدالكریم، الانساب، به كوشش عبدالرحمن بن یحیی معلمی، حیدرآباد دكن، 1382 ق / 1962 م؛
سواس، یاسین، محمد، فهرس مجامیع المدرسة العمریة، كویت، 1408 ق / 1987 م؛
سیوطی، طبقات المفسرین، به كوشش علی محمد عمر، قاهره 1396 ق / 1976 م؛
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به كوشش یوزف فان اس، بیروت، 1401 ق / 1981 م؛
ظاهریه، خطی (حدیث)؛
كوپریلی، خطی؛
مدخلی، محمد بن ربیع، مقدمه بر الحجة (نك‌ : هم‌ ، ابوالقاسم تیمی)؛
منذری، عبدالعظیم، الترغیب والترهیب، به كوشش مصطفی محمد عماره، قاهره، 1388 ق / 1968 م؛
نیز:

De Slane;
GAL;
Kohlberg, E., A Medieval Muslim scholar at work, leiden, 1992.

حسن انصاری

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 181
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست