responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 1118

جورقانی


نویسنده (ها) :
فرامرز حاج منوچهری
آخرین بروز رسانی :
جمعه 3 آبان 1398
تاریخچه مقاله

جورْقانی، ابوعبدالله حسین بن ابراهیم بن حسین (د 16 رجب 543 ق / 30 نوامبر 1148م)، محدث همدانی و صاحب کتاب الاباطیل. وی منسوب به جورقان در حومۀ همدان بود. منابع متقدم در انتساب این نام دچار چندگانگی شده‌اند: جوزقانی (ابن حجر، لسان ... ، 2 / 270؛ سخاوی، 2 / 105)، جوزقی (کتانی، 149)، و حتى جوزجانی (بغدادی، 1 / 313)، نمونه‌هایی از تصحیف این نام است که در منابع مشاهده می‌شود.
جورقانی در خانواده‌ای اهل دانش پرورش یافت و نزد پدر علوم اولیه را فرا گرفت. وی در همدان از محضر برخی از مشایخ زمان بهره برد که از جملۀ آنها می‌توان به قدیم‌ترین و مهم‌ترین استادش ابومحمد عبدالرحمان بن حَمد دونی (د 501 ق / 1108م)، نیز یحیی بن عبدالوهاب ابن منده (د 511 ق / 1117م) و جُمَع بن حسن مؤذن اشاره کرد (جورقانی، 1 / 97، 2 / 269؛ ابن نقطه، 2 / 185؛ صفدی، 12 / 195). در فهرست استادان او نام بسیاری از مشایخ نقاط دیگر ایران دیده می‌شود که از میان آنها باید از ابوشجاع شیرویه بن شهردار دیلمی (509 ق / 1115م)، ابوالبدر شجاع بن عمر نهاوندی (بعد از 500 ق) و کسانی با نسبتهای مرندی، فارسی، اهوازی و جز آنها یاد کرد (جورقانی، 36، 46، 229؛ برای دیگر مشایخ او، نک‌ : فریوایی، 1 / 32-45).
جورقانی به نوبۀ خود دانش حدیث را به بسیاری کسان انتقال داد که از جملۀ آنها می‌توان به عبدالرزاق جیلی (د 603 ق / 1207م)، ابوالقاسم ابراهیم بن محمد ضبی (یا طیبی)، و خواهرزاده‌اش نجیب بن غانم طیان، اشاره کرد (نک‌ : ابن نقطه، همانجا؛ ابن جوزی، 2 / 113- 118؛ ذهبی، تذکرة ... ، 4 / 1308، سیر، 20 / 178؛ فریوایی، 1 / 46). ابن شافع جیلی هم که هرگز او را ندید، از وی اجازۀ روایت دریافت کرد (ابن نقطه، همانجا).
از موضوعات قابل توجه در آموزش حدیث وی، عدم التزام به سفر برای کسب حدیث است؛ به‌ویژه اینکه در منابع تنها از سفر او به بغداد سخن به میان آمده است (صفدی، همانجا). از سوی دیگر با توجه به زیست او در همدان، روایات او از بسیاری از مشایخ خراسانی و اصفهانی و ... ، یا در قالب وجاده، کتابت و اجازه بوده، یا وی آن مشایخ را در همدان و بغداد ملاقات کرده بوده است (جورقانی، 1 / 35، 81، 229، جم‌ ). اما آنچه از ارتقای طبقۀ رجالی جورقانی در برخی از موارد دیده می‌شود، باید از اقبال خوش وی و البته، بهره‌گیری از شیوه‌های تحمل غیرحضوری حدیث بوده باشد. از جمله می‌توان به وجود استادان مشترک میان او و شیخش شیرویۀ دیلمی مانند ابن قیسرانی اشاره کرد (مثلاً نک‌ : ابن نقطه، همانجا؛ فریوایی، 1 / 41).
در نگاهی کلی بر دورۀ دانش‌اندوزی و استادان جورقانی، و با بهره‌گیری از کتاب حدیثی او با عنوان الاباطیل و المناکیر و الصحاح و المشاهیر، می‌توان به خط سیر اندیشۀ وی و پایه‌های اعتقادی او پی برد. واقعیت این است که جورقانی را باید یکی از پیشگامان جریانی دانست که در سده‌های پس از او تحت عنوان سلفی شناخته شدند. وی به تمامی دارای شاخصه‌های اصحاب حدیث بود و کتاب الاباطیل را هم بر همین مبنا تألیف کرد. به‌رغم آنچه دربارۀ شیوۀ تحمل حدیث توسط جورقانی گفته شد، در هر حال، در همان حدِ وجاده و کتابت، وجود دو طیف مشـایـخ خـراسانـی ـ مـاوراءالنهری و اصفهانـی در میـان استادان او ــ از جنبـۀ شـاکله‌های اصلی انـدیشۀ اصحاب حدیثی وی ــ شایان توجه است. پیش‌تر باید به انبوهیِ روابط مکاتبه‌ای جورقانی با مشایخ اصفهان، به مثابۀ «مدرسۀ» اصحاب حدیث در منطقه توجه داشت؛ حضور گستردۀ شافعیان و حنبلیان در اصفهان در سده‌های 5 و 6 ق / 11 و 12م، و نیز مبلغانی از ماوراءالنهر و خراسان در آن دیار، آن سرزمین را برای مناطق پیرامون به قطبی برای اصحاب حدیث مبدل ساخته بود. به نظر می‌رسد که جورقانی در دورۀ فراگیری علوم، از این مدرسه و مشایخ آن بیشترین بهره را برده است. از جملۀ این مشایخ می‌توان به کسانی چون یحیی بن عبدالوهاب ابن منده، ابوعبدالله خلال و ابونهشل عبـدالصمد عنبری (بـرای شرح حـال، نک‌ : ذهبی، همان، 19 / 483-484، 620) اشاره کرد.
یکی از شاخصه‌های توجه‌برانگیز در میان مشایخ وی، بسیاریِ شمار مُزکیان، زهاد و وعاظی همچون ابوالفتوح اسماعیل بن علی زینبی طوسی از بزرگان زهاد اصفهان، ابوبکر نوری مزکی و عبدالواحد بن محمد واعظ است (نک‌ : فریوایی، 1 / 32 بب‌ ). اگرچه در زمان حیات جورقانی، شور و اشتیاق اصحاب حدیث به تألیف در باب زهد و اخلاق به راستی کاسته شده بود، اما در حد گرایشهایی بنیادین، باید پذیرفت که جورقانی به عنوان معتقدی به آراء اصحاب حدیث، تمایلاتی در زمینه‌های وعظ، زهد و مبانی اخلاقی داشته است؛ و این انبوهیِ مشایخ زهدگرا می‌تواند بر همین اساس بوده باشد.
سخن به گزاف نیست اگر کتاب الاباطیل را بازخورد شخصیت فرهنگی جورقانی بنامیم. این کتاب که در زمینۀ احادیث موضوع تدوین گشته، بیانگر اوضاع مدارس اصحاب حدیث در مناطق ایران و بغداد است. آنچه از اندیشه‌های کلامی در طی قرون تدوین گشته، و در سده‌های 5 و 6 ق نزد اصحاب حدیث به گونه‌ای کلام‌ستیزی منجر شده بود، درواقع در خامۀ جورقانی در تألیف الاباطیل تبلور یافته است؛ این همان مسیری طبیعی است که در نیم سده پیش از او استادش، ابن قیسرانی، را به تألیف تذکرة الموضوعات کشاند. البته، دربارۀ جورقانی موضوع کتاب اندکی متفاوت، و در قالب ردیه‌ای بر مذاهب مخالف اصحاب حدیث همچون کرامیه، مرجئه و شیعیان است.
جورقانی بخش اول الاباطیل را به مباحث اعتقادی، و بخش دوم را بیشتر به مباحث فقهی تخصیص داده است. وی در بخش نخست به تبیین آراء و عقاید اصحاب حدیث پرداخته، و به مباحثی همچون ایمان، خلق قرآن، صفات و نیز مفاهیمی چون افضلیت، رأی و قیاس و جز آنها التفاتی عام نشان داشته است. در بحث راجع به اصحاب حدیث، می‌توان گفت که جورقانی بازگشایندۀ بحث نوینی نبوده است؛ اما واقعیت این است که به‌جز اتخاذ شیوه‌ای متفاوت در تبیین، تحت لوای کتابی در موضوعات ــ که به راستی هم در آن توفیق داشته است ــ وی تدوینگر عقاید اصحاب حدیث در سدۀ 6 ق / 12م به‌شمار می‌رود. بازنگری جورقانی در این سده به آراء اصحاب حدیث، با اطلاع دقیق و کامل از آراء مخالفان همچون کرامیه صورت پذیرفته است؛ این را می‌توان از آنچه از کرامیه و فرق آن بیان داشته است (نک‌ : 1 / 292-295)، و یا برخی ردیه‌ها بر عقایدی شیعی همچون سخن در مبحث مهدی موعود(ع)، یا رد بر آرایی از مرجئه و جز آن دریافت (1 / 20-21، 24، 316، 2 / 277).
تألیف کتاب الاباطیل در اشتهار جورقانی اثری شگرف نهاد. در کمتر از یک سده پس از درگذشت جورقانی، کتاب او دست‌مایه‌ای برای ابن جوزی در تألیف کتاب الموضوعات گشت (نک‌ : ابن نقطه، 2 / 185؛ ابن حجر، فتح ... ، 10 / 258)؛ اگرچه ابن جوزی در اثر خود، چندان یادی از الاباطیل نکرده، اما انبوهی از نقل قولهای او را فریوایی تهیه نموده است. همچنین ذهبی تلخیصی از کتاب الاباطیل فراهم آورده بوده است (برای جایگاه الاباطیل نزد عالمان پسین، نک‌ : فریوایی، 1 / 96-101).
جورقانی گاه به سبب افراط و مبالغه در تضعیف احادیث مورد نقد پسینیان قرارگرفته است (مثلاً ابن حجر، فتح، 12 / 43، التلخیص ... ، 2 / 397؛ شوکانی، 2 / 92). با وجود این سخت‌گیری نزد جورقانی، ظاهراً در اثر یک سوء برداشت، ابن جوزی و در پی او ذهبی وی را متهم به وضع کرده‌اند (ابن جوزی، 2 / 118؛ ذهبی، میزان ... ، 1 / 530)؛ که این سخن از سوی ابن عراق (1 / 51-52) و ابن حجر ( لسان، 2 / 269) نقد شده است.
صفدی یادآور شده که وی کتب دیگری نیز در علوم حدیث داشته (12 / 195)، و بغدادی نیز کتابی به نام التکلیف فی الفروع به وی نسبت داده است (1 / 313).

مآخذ

ابن جوزی، عبدالرحمان، الموضوعات، به کوشش عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت، 1386ق / 1966م؛
ابن حجر عسقلانی، احمد، التلخیص الحبیر، به کوشش عبدالله هاشم یمانی، مدینه، 1384ق / 1964م؛
همو، فتح الباری، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی و محب‌الدین خطیب، بیروت، 1379ق؛
همو، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، 1329-1331ق / 1911-1913م؛
ابن عراق، علی، تنزیه الشریعة المرفوعة، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف و عبدالله محمد صدیق، بیروت، 1401ق / 1981م؛
ابن نقطه، محمد، تکملة الاکمال، به کوشش عبدالقیوم عبد رب النبی، مکه، 1410ق؛
بغدادی، هدیة؛
جورقانی، حسین، الاباطیل و المناکیر، به کوشش عبدالرحمان عبدالجبار فریوایی، بنارس، 1403ق / 1983م؛
ذهبی، محمد، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، 1388ق / 1968م؛
همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1405ق / 1985م؛
همو، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، 1382ق / 1963م؛
سخاوی، محمد، فتح المغیث، به کوشش خضیر و آل فهید، ریاض، 1426ق؛
شوکانی، محمد، نیل الاوطار، بیروت، 1973م؛
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش احمد ارناؤوط و ترکی مصطفى، بیروت، 1420ق / 2000م؛
فریوایی، عبدالرحمان، مقدمه بر الاباطیل (نک‌ : هم‌ ، جورقانی)؛
کتانی، محمد، الرسالة المستطرفة، استانبول، 1986م.

فرامرز حاج‌منوچهری

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 1118
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست